سوپرمن با یک سفینهی فضایی که تنها مناسب یک نوزاد بود به زمین فرستاده شد، اما پدر سوپرمن یعنی جور-ال(Jor-El) این سفینه را ساخته بود، چرا آنرا بزرگتر نساخت؟ در ادامه با کافه کمیک همراه باشید.
در حال حاضر، تقریبا همه با داستان کریپتونی بودن سوپرمن آشنایی دارند. اکنون خوانندگان میدانند که پدرش او را با یک سفینهی کوچک به زمین فرستاد تا از نابودی دنیای خود جلوگیری کند. چیزی که واضح نیست این هست که چرا دقیقا این سفینه باید تا این انداره کوچک باشد؟ چه چیزی باعث شده بود تا جور-ال نتواند یک فضای کوچک برای خود و همسرش نیز اضافه کند؟ پاسخ در همان ابتدای داستان سوپرمن نهفته است.
کمیکهای اکشن شماره ۱ که توسط جری سیگل و جو شوستر در سال ۱۹۳۸ منتشر شد، این کمیک در واقع آغاز کمیکهای ابرقهرمانانه است. باوجود اینکه برای اولین بار سوپرمن به ما معرفی میشود اما اطلاعات کمی در مورد اصالت و مبدا مرد پولادین در اختیار ما قرار میگیرد، به جز چند صفحهی ابتدایی آن. یکی از این صفحهها دارای جزییات ریزی در مورد سوال مورد بحث ماست.
در یکی از پاراگرافهای آن اینطور آمده: «همانطور که یک سیارهی دور دست بر اثر کهولت سن در حال نابودی بود، یک دانشمند پسر نوزاد خود را عجولانه در یک سفینهی فضایی قرار داد و آن را به سمت زمین پرتاب کرد.» عبارت کلیدی «عجولانه» در اینجا به معنی آن است که جور-ال وقت کافی برای ساخت یک سفینهی بزرگتر را نداشت. جور-ال به عنوان یک پدر وقتی میبیند سیارهاش در حال نابودی است، منطقی بوده که تنها آرزوی او نجات جان فرزند تازه متولدشدهاش باشد، حتی اگر به قیمت از دست دادن جانش تمام شود. با وجود منطقی بودن این موضوع، کمیکهای آیندهی سوپرمن این موضوع را حتی بیشتر بررسی میکنند.
کمیک اکشن Annual Vol 1 (شمارهی ۲) که توسط جری اردوی، جورج پرز و راجر استرن در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، با معرفی Cleric، روحانی مذهبیای که هزاران سال پیش افراد قابلتوجهی را گرد هم آورده بود، در تاریخ کریپتون عمیقتر میشود. هنگامی که شورای کریپتونیها از نفوذ Cleric احساس خطر کردند، سعی کردند او را ترور کنند که باعث شد Cleric با پیروان خود از سیاره فرار کند. مدت کمی بعد از فرار آنها، همهی شاگردان کریپتونی Cleric مردند. همانطور که مشخص شد، همهی کریپتونیها با پیوند ژنتیکی به خود کریپتون متولد میشوند که مانع از ترک سیاره توسط آنها میشود. با این حال، جور-ال توانست با موفقیت این پیوند را از DNA پسرش قطع کند و کال-ال با خیال راحت خود را به زمین برساند. پس چرا جور-ال نتوانست با خودش این کار را بکند؟
کمیک Superman/Batman (شمارهی ۵۰) ساختهی مایکل گرین و مایک جانسون کمتر روی Caped Crusader (بتمن) و Man of Steel (سوپرمن) و بیشتر روی پدرانشان تمرکز دارد. این کمیک دلیل مخالفت پدر سوپرمن با دیگر سیارات و فرستادن او به زمین را توضیح میدهد. سالها پیش، هنگامی که مارتا وین هنوز بروس را باردار بود، او و توماس شاهد سقوط یک شهابسنگ بودند. وقتی توماس برای بررسی کردن نزدیک آن شهابسنگ میشود، هوشیاری او به سیارهی کریپتون منتقل میشود و در آنجا با جور-ال ملاقات میکند.
در آنجا، جور-ال توضیح میدهد که از نابودی قریبالوقوع سیارهی خود آگاه بوده و در حال جستجوی مکانی مهماننواز برای فرستادن پسر نوزاد خود هست. او میگوید: «پس از فروپاشی امپراطوری ما، شورای حاکم همهی سفرهای بین ستارهای را ممنوع کرد. من فقط ابزار لازم برای ساخت یک سفینه را دارم که دارای شرایط زندگی است. یک سفینه بهاندازهی کافی کوچک که بتواند بدون اطلاع شورا از مدار کریپتون خارج شود.» اگر کال-ال امیدی به زنده خارج شدن از کریپتون دارد، باید در سفینهای قرار گیرد که به اندازهی کافی کوچک بوده تا از کشف آن جلوگیری شود و فقط جای یک مسافر کوچک یعنی نوزاد را دارد.
بهطور کلی سه دلیل وجود دارد که جور-ال فقط میتوانست پسرش را نجات دهد نه همهی خانوادهاش را: سفینه باید به اندازهی کافی کوچک باشد تا بدون دیده شدن از کریپتون خارج شود، مسافر باید از پیوند ژنتیکی خود با این سیاره آزاد باشد و همچنین وقت زیادی نیز وجود نداشت. اگر شورا اخطارهای جور-ال را با جدیت بیشتری در نظر میگرفت، شاید منابع لازم برای صرفهجویی بیشتر در نوع خود به آنها داده میشد اما دلیل اصلی سقوط آنها، غرور و گستاخی آنها بود. شاید این دلیل دیگری باشد که والدین سوپرمن مجبور شدند تا با سیارهی خود بمیرند. به نوعی، آنها همچنین محصول یک جامعهی شکست خورده بودند. سوپرمن به عنوان یک نوزاد تازه متولد شده و بدون تاثیر، توسط این سیستم از قبل نابود شده، آخرین امید کریپتون نه تنها برای زنده ماندن بلکه برای رستگاری بود.
نظر شما چیست؟ آیا جور-ال راه دیگری نیز داشت؟ به نظر شما اگر سوپرمن به سیارهی دیگری میرفت آیا به همین سرنوشت دچار میشد؟ نظر خود را با ما در میان بگذارید.
برای آخرین مقالات کمیک بوکی، با کافه کمیک همراه باشید.
منبع: Screenrant