کارنیج تاریک‌ترین آینده‌ی دنیای مارول را رقم خواهد زد

Carnage-HUmanity-End

مارول در کمیک Carnage: Black, White & Blood کارنیج را به تاریک‌ترین آینده خود پرتاب کرده. با ما در کافه کمیک همراه باشید.

جلد چهارم مجموعه‌ی کمیک “کارنیج: سیاه، سفید و خون”، کارنیج را به دنیایی متاثر از یک فاجعه آخرالزمانی برده که تنها اندکی از انسان‌ها توانستند از آن زنده بمانند.

این اولین باری نیست که مارول دنیایی با تم اخرالزمانی ترسیم می‌کند؛ قبل‌تر هم با رویداد Marvel Zombies شاهد چنین موقعیت‌هایی بودیم. همچنین با وجود شخصیت هایی مانند گالاکتوس، ثانوس و سیمبیوت‌ها، جای تعجب نیست که برخی از داستان‌ها به ریشه کن کردن بشریت بپردازند. قسمت “پایان بشریت” از سری “کارنیج: سیاه، سفید و خون” (The End of Humanity” from Carnage: Black, White & Blood”) آینده آخرالزمانی دیگری را به تصویر کشیده که بنظر می‌رسد به لطف کارنیج، یکی از تاریک‌ترین داستان‌های مارول خواهد بود.

 

هشدار این خبر جلد The End Of The Humanity از مجموعه‌ کمیک Carnage: Black, White & Blood #4 را اسپویل می‌کند!

تقریباً مانند ایونت Marvel Zombies، تمدن بشری قبلاً توسط فاجعه‌ای هولناک از بین رفته. اکنون بیش از هزار سال از پایان جهان می‌گذرد و بازماندگان مسافت زیادی را برای یافتن تجهیزات می‌پیمایند. شرایط برای بقا بسیار دشوار هست، آسمان به رنگ قرمز شومی باقی مانده و جو، باعث درد و رنج مداوم بازماندگان می‌شود. جمعیت انسان‌ها بسیار کم شده، گواهی آن بازمانده‌ای به نام کیدن(Caden) هست که به گفته‌ی خودش در طول زندگی خود فقط با 20 نفر ملاقات کرده که 16 نفر آن‌ها حال مرده‌اند. این باعث شد او در جمع سه نفر دیگری قرار بگیرد. کیدن در این گروه از ارزش پایینی برخوردار بود و دیگران به خوبی با او رفتار نمی‌کردند.

او تنها عضو گروه بود که زره‌پوشی برای محافظت از خودش نداشت. دیگر بازماندگان خوش شانس بودند که زره‌های مرد عنکبوتی، لوکاست و مرد آهنی را پیدا کرده بودند. در همین حال گروه وارد ویرانه های برج انتقام جویان شدند، به امید پیداکردن غذا و زرهی برای کیدن. در حالی که آنها سپر کاپیتان آمریکا را پیدا کردند، نتوانستند زرهی پیدا کنند. در عوض کیدن در ویرانه‌ها چیز دیگری پیدا کرده بود؛ یک شیشه‌ی پر شده از ماده‌ای عجیب قرمز رنگ.


از آنجا که کیدن پایین‌ترین عضو گروه بوده، شیشه را پیش خودش را پنهان کرد تا از او گرفته نشود. زمان خواب که فرا رسید، كیدن از فرصت استفاده كرد و ماده را بررسی کرد. هنگامی که شیشه را باز کرد، بلافاصله به کارنیج پیوند خورد. کارنیج ادعا کرد مدت‌ها خواب بوده و گفت که برای زنده ماندن به منبعی برای تغذیه نیاز دارد. در همین حال که کیدن ترسیده بود، کارنیج عضوی که زره مشکی و طلایی اسپایدرمن را پوشیده بود را بلعید. کیدن به سیمبیوت یک قربانی داد اما گرسنگی کارنیج برطرف نشده بود.

کارنیج  متوجه زنی که زره لوکاست را پوشیده بود شد و سریع کارش را یک‌ سره کرد، درست قبل از اینکه رهبر گروه، با زره آیرون‌من و سپر کاپیتان امریکا، به او حمله کند. کارنیج حتی این مرد را مسخره کرد که چرا این سلاح‌های افسانه‌ای باید دست همچین فرد ضعیفی باشد. در نهایت کارنیج مرد را از وسط به دو تکه نصف کرد.

 

گرچه کیدن در ابتدا با این ادغام دست و پنجه نرم می کرد، اما خیلی زود با کارنیج ارتباط گرفت و حتی اظهار داشت که کارنیج منجی واقعی او بوده! کیدن از رهبر تیمش شنیده بود که بسیاری از بازماندگان در حال تشکیل جامعه‌ای در شمال هستند چرا که در آنجا هوا وضعیت بهتری دارد. کیدن این اطلاعات را با سیمبیوت به اشتراک گذاشت. از آنجایی که کارنیج به قربانیان بیشتری احتیاج داشت، احساس کرد که این خبر ارزش بررسی شدن را دارد. در نهایت کارنیج متوجه شد که این مکان در واقع وجود داشته و همه می‌توانند به آن بپیوندند.

درحالی که هزار سال قبل تمدن انسانی نابود شده، بازماندگان امید دارند تا تمدنی جدید بسازند. اکنون که کارنیج پایگاه بازماندگان را پیدا کرده، امید برای ساخت تمدنی دیگر شروع به کمرنگ شدن می‌کند. کارنیج می‌تواند به سرعت تمام بازماندگان را ریشه‌کن کند. او در ادامه، به جستجوی پایگاه‌های دیگر ادامه خواهد داد و  بازماندگان را می‌کشد، تا جایی که کسی باقی نماند. حال که جمعیتی کم و ضعیف از انسان‌ها باقی مانده‌اند، این اتفاق دیر یا زود ممکن هست به واقعیت بپیوندد.

آخرین اخبار کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.

منبع: CBR

  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.