سرانجام زمان آن رسید تا سراغ معرفی قویترین قهرمانان زمین، یعنی انتقام جویان بریم. با کافه کمیک در ادامه همراه باشید.
تفاوتی نمیکند که از مخاطبان قدیمی کمیک هستید یا جدید؛ حتی اگر تنها برای یک بار نام مارول (Marvel) را نشنیده باشید، قطعا بهواسطهی تماشای فیلمهای اکشن سینما، نام فیلمی پرسود و جنجالی به نام انتقام جویان (Avengers) را شنیدهاید. گروهی متشکل از قویترین قهرمانان روی زمین؛ گردهمآيی خدایان، دانشمندان، جاسوسان و خیلیهای دیگر که وظیفهشان تنها دفاع از زمین و جهان در برابر بزرگترین خطرات است. این بار در کافه کمیک قصد دارم تا نه تنها به صورت مختصر و مفید دربارهی تاریخچهی اونجرز و شکلگیریاش توسط دو تن از بزرگان صنعت کمیک صحبت کنم، بلکه تغییرات، بهترین کمیکهای داستانی و موضوعی دیگر را دربارهشان شرح دهم و با هم سفری داشته باشیم به جهان قویترینها.
«یک روز آمد؛ روزی که اصلا شبیه روزهای دیگر نبود. روزی که قدرتمندترین و بهترین قهرمانان زمین با یکدیگر متحد شدند تا بههمراه یکدیگر علیه دشمن و تهدیدی مشترک، مبارزه کنند. در آن روز، تیم انتقام جویان متولد شد، تا با دشمنانی مبارزه کند که یک قهرمان فرا انسانی قدرت مقابلهی با آنها را نداشت! تیم آنها در آن زمان، Avengers Assemble نام گرفت!»
تولد انتقام جویان ؛ از ایده تا اولینها
داستان خلقت انتقام جویان بازمیگردد به سال ۱۹۶۳، یعنی دقیقا سه سال پس از شکلگیری و موفقیت لیگ عدالت (Justice League) و دو سال پس از چهار شگفت انگیز (Fantastic Four). استن لی (Stan Lee) و جک کربی (Jack Kirby) در آن زمان مسیر حرکت و همکاری با خود را پیدا کرده بودند و همچنین در همان زمان بود که استن، «روش مارول» را در نوشتن و خلق داستانهای مارول پیدا کرده بود. روشی که در آن نویسنده و آرتیست اثر، در کنار یکدیگر به شروع ساختن کاراکتر یا نوشتن داستان میپرداختند و دیگر خبری از دستورهای حاضر آمادهی نویسنده برای آرتیست نبود. استن پس از خلق مردعنکبوتی (Spider-Man) و همچین چهار شگفت انگیز بود که به تمام تجربههای مورد نیازش و نتیجهی آنها، دست یافته بود.
او خطرهایی را با خلق آن شخصیتها پذیرفته بود که زمینهساز خلق یکی از بزرگترین آثارش شد. خطرهایی مثل زندگی شخصی داشتن ابرقهرنانها، عادی بودنشان، اختلالات شخصیتی، خانواده بودنشان و خیلی چیزهای دیگر؛ دقیقا همان چیزهایی که برای انتقام جویان نیاز داشت اما استن، برای اینکه به روش کاری خود تنوعی بخشد و فرمولزدگی را کنار بگذارد، تصمیم به اقدامی جالبی در آن زمان گرفت. تصمیمی که درحال حاضر و به خصوص در فیلم Endgame، روندی مخالف آن را مشاهده کردیم که در ادامه میگویم چرا و چطور.
تمام اعضای انتقام جویان مانند هالک (Hulk)، مرد آهنی (Iron Man)، کاپیتان آمریکا (Captain America) و … قبلتر توسط استن بهوجود آمده بودند اما در داستانهای خاص خود سیر میکردند و هرگز با یکدیگر تعاملی نداشتند. پس از موفقیتها و شهرتی که گریبانگیر استن شد و از طرفی با مشاهدهی لیگ عدالت و سودی که برای دی سی (DC) با خود بههمراه میآورد، تصمیم کنار هم گذاشتن مهرههای این پازل گرفته شد. استن در ابتدا قصد داشت تا گروهی مانند چهار شگت انگیز و با همان چاشنی خانواده محور، انتقام جویان را در کنار همدیگر بگذارد، اما چینن کاری را نکرد.
انتقام جویان بیشتر از آنکه یک خانواده باشند، یک گروه ضربتطور و ماموران ویژهای بودند که در ضروریترین شرایط و موقعیتها فراخوانده میشدند؛ این به معنای عملگرایی بیشتر در شخصیتهاست. همه آنها تاریخچهی شخصی-حرفهای خود را بهعنوان یک قهرمان دارند اما وقتی که صحبت از نجات زمین به میان میآید، دیگر این مسائل اهمیت چندانی ندارند و باید مانند سربازانی «ساردوکار»های امپراطور در رمان DUNE، جانشان را برای نجات جان بشریت به خطر بیاندازند. اگر بخواهم ایدهی اصلی پشت انتقام جویان را از تمام صحبتهایم استخراج کنم، آن یک چیز است: علاقهی استن به خلق گروهی قدرتمندتر از چهار شگفت انگیز که اکشنترین لحظات و هیجان انگیزترین داستانها را برای مخاطب به ارمغان میآورند و قصد ندارد تا حرف خاصی بزنند.
البته باید مجددا به اهمیت داستانهای لیگ عدالت در آن زمان اشاره کنم زیرا یکی دیگر از مهمترین دلایلی بود که باعث شد استن به سمت شکلدهی این گروه برود. با تمام این اوصاف، در جایگاه نویسنده و همچنین یکی از مخاطبان مارول، عاملی دیگر را در شکلگیری انتقام جویان موثر میدانم و آن چیزی نیست جز عشق تمام طرفداران به دیدن قهرمانهای محبوبشان و ارتباط بین آنها در یک فضای داستانی. چیزی که همهی ما، کودک، نوجوان، جوان و بزرگسال، دربارهاش خیالپردازی میکنیم.
در کنار تمامی این عواملی که نام بردم، یک گروه نیز منبع الهام استن برای شکل دهی به انتقام جویان نیز بود. استن و کربی تیم ابرقهرمانی All-Winners Squad را نیز منبع الهام در نظر گرفتند و سعی کردند که با اصلاح و اعمال تغییراتی در آن، گروهی جدیدتر و بهتر را برای مخاطبان فراهم آوردند. ممکن است سوالی پیش بیاید که All-Winners Squad از کجا آمده؟ All-Winners Squad در اصل گروهی همانند انتقام جویان بود که قبلتر توسط مارول (آن زمان که به نام Timely Comics شناخته میشد) ایجاد شده بود و حال استن نیت کرده بود تا چیزی فراتر از آن را خلق کند؛ چیزی که جاودانه باشد و بعدها، اشخاص دیگری نتوانند حتی مانندش را خلق کنند.
چه در دنیای واقعی و چه در دنیای علمی-تخیلی و فانتزی کمیک بوکها، هر گروهی که شکل میگیرد، در ابتدا بهانهای برای شکلگیریاش وجود داشته است . انتقام جویان نیز از این قضیه مستثنی نیست، به همین دلیل بیاید تا اولین داستان و بهانهی استن برای کنار هم گذاشتن این افراد را با یکدیگر مرور کنیم:
میتوانیم بگوییم که دلیل اصلی بهوجود آمدن تیم قویترین قهرمانان زمین، شخصیت لوکی (Loki)، خدای حقه و دروغگوی ازگاردی است. او از توانایی توهمزایی خود استفاده کرد تا هالک را نسبت به خراب کردن مسیر یک ریل قطار فریب دهد. لوکی امیدوار بود تا هالک با انجام این کار بتواند برادر ناتنی لوکی یعنی ثور (Thor) را به آنجا بکشاند و همین حین که ثور مشغول مبارزهی با هالک و جلوگیری از تخریب بیشتر پل بود، او را با استفادهی از قدرتهای خویش نابود کند. از طرف دیگر فردی به نام ریک جونز که خبر شورش و طغیان هالک را شنیده بود، به اعضای تیم چهار شگفت انگیز یک پیغام رادیویی فرستاد و همه آنها را نسبت به این مشکل مطلع کرد.
آنها بعد از با خبر شدن از این ماجرا بهدنبال کمکهای مختلف بودند تا بلکه بتوانند هالک را متوقف کنند و در طی همین اتفاق، لوکی با زیرکی تمام پیغام را منحرف کرده و به سمت برادرش، ثور میفرستد؛ کسی که امیدوار بود تا به آنجا بیاید و با هالک مبارزه کند. بهطور اتفاقی، این پیغام به گوش افراد دیگری مانند آیرون من، انت من (Ant-Man) و واسپ (Wasp) هم رسید و دقیقا در همینجا بود که جرقهی روبه رویی چند تن از بهترینها، زده شد. درهرصورت بعد از گذشت مدتی، تمامی این قهرمانان به همراه ثور، به این پیغام جواب داده و خود را به محل مورد نظر میرسانند تا تهدیدی را که هالک به وجود آورده بود، متوقف کنند.
به محض اینکه آنها با هالک درگیر میشوند، از نیت واقعی و حقهی لوکی با خبر شده و تلاش میکنند تا نه تنها تاثیر جادوی لوکی را از روی هالک بردارند، بلکه با کمک او به مبارزهی با لوکی بپردازند. به همین ترتیب آنها به همراه هالک با هم متحد شده تا این خدای دروغ و حقه را شکست دهند. بعد از این ماجرا بود که ایدهای به ذهن انت من رسید. او نظرش بر این بود که همهی این افراد، در کنار یکدیگر به خوبی عمل میکنند و پیشنهاد داد که بهتر است تا با یکدیگر ادغام شده و یک تیم ابرقهرمانی را به وجود بیاورند.
این تیم با تهدیدهایی که یک قهرمان بهتنهایی نمیتواند با آن دستوپنجه نرم کند، مبارزه کرده و آنها را شکست دهند. از طرف دیگر هم واسپ نام انتقام جویان را پیشنهاد داد و به همین ترتیب، سنگ بنای اونجرز با ایدهی انت من و موافقت دیگران، گذاشته شد و این اعضا بهعنوان اعضای موسس شناخته شدند. افرادی که سبب شکلگیری انتقام جویان، برای اولین بار در صنعت کمیک شدند.
اعضای موسس تیم انتقام جویان به استثنای هالک، پیش از اینکه این گروه شکل بگیرد، بهعنوان ابرقهرمان مشهور زمین شناخته میشدند. در این برهه زمانی افکار عمومی در رابطه با هالک، آنطور که باید و شاید خوب نبود و او همان هیولای سبزرنگ و مخربی بود که باید در یکجا نگهداری میشد. برخی تصور میکردند که او یک موجود عجیب و غریب است که فقط دوست دارد همه تنهایش بگذارند.
تقریبا از همان ابتدا فهرست اعضای تیم انتقام جویان مدام و پیوسته در حال تغییر کردن بود. جالب است بدانید که هالک، در طی دومین ماجراجویی این تیم از دیگر اعضا جدا شد و در همین برهه زمانی کاپیتان آمریکا به تیم پیوست. همانطور که بالاتر گفتم، انتقام جویان به همه لحاظ تغییرات گستردهای را از سر گذرانده و این تغییرات دیگر موضوعی نیست که برای خوانندگان غریب و غیرمنتظره باشد.
تقریبا همیشه،تیم انتقام جویان طیف متنوع و وسیعی از اعضایی متنوع را شامل میشد. در میان آنها اصلا مهم نبود که هر عضو چه گذشتهای دارد؛ مهم این بود که در آن برهه زمانی، بهخوبی برای نجات زمین مبارزه کنند و باعث پیروزی تیم شوند. از همین رو در طی سالهای طولانی ما شاهد اعضای انسانی، رباتیک، جهش یافته، خداگونه، موجودات فضایی و ماوراء طبیعه و حتی کسانی بودیم که در گذشته، بهعنوان ویلن شناخته میشدند.
بالاتر اشاره کرده بودم که انتقام جویان با آن چیزی که در چهار فیلماش مشاهد کردیم، تفاوتی زیادی دارند. تیم اصلی در اصل همان گروه ضربت نجات زمین بود و بهدلایل مختلفی، اختلاف زیاد بین اعضایش ایجاد میشد اما آن چیزی که در MCU تماشا کردیم، بیشتر شبیه روندی بوده که چهار شگفت انگیز در کمیکهایشان داشتهاند.
انتقام جویان و گذر زمان؛ تغییراتی که از سر گذرانده شد
گذر زمان هرچیزی را دست خوش تغییراتی میکند؛ انتقام جویان نیز موجوداتی فراتر از زمان نبودهاند و تغییرات ویژهی خود را تجربه کردهاند که در ادامه قصد داریم تا مهمترین آن اتفاقات را برای شما بگویم:
- مهمترین و بزرگترین تغییری که انتقام جویان در طی یک دههی اخیر تجربه کرد، در داستان Secret Wars سال ۲۰۱۵ رقم خورد. تا قبل از Secret Wars تمامی اعضای تیم، همگی از یکی از جهانهای مولتی ورس مارول بودند اما پس از ماجرا و اتفاقات Secret Wars، قهرمانان دیگر از ابعاد دیگر به تیم ورود میکنند و همگی زیر سیبل Avengers، به نجات هستی و همچنین ابعاد چندگانهی زمان و مکان میپردازند. افرادی مانند مردعنکبوتی نسخهی مایلز مورالز (Miles Morales) یا ثور نسخهی جین فاستر (Jane Foster).
- کمیکهای انتقام جویان از زمان استن لی تا به حال نویسندگان و آرتیستهای زیادی را به خود دیده است؛ حال تصور کنید که تمامی این افراد دورهم جمع میشوند و ماموریت خلق سری داستانیای را عهده میگیرند، که در آن دو گروه قهرمان در برابر یکدیگر قرار میگیرند. انتقام جویان در برابر مردان ایکس ( Avengers vs. X-Men) سری داستانیای بود که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و کاری کرد که خوانندگان نتوانند برای ثانیهای کمیک خود را زمین بگذراند. این اتفاق قبل از داستان جنگ داخلی، یکی از مهمترین اتفاقاتی بود که طی چند دهه برای انتقام جویان افتاد و البته آثار خاص خود را داشت؛ یکی از آثارش که از قضا تبدیل به یک خط داستانی شد، روی کار آمده گروهی با نام Uncanny Avengers بود؛ گروهی تشکیل شده از انتقام جویان و مردان ایکس.
- داستان Infinity را دیگر همهمان میدانیم. روی کار آمدن دیوانهای به نام ثانوس (Thanos) که هربار هدف خاصی برای برهم زدن نظم دنیا دارد؛ از کمبود منابع گرفته تا تلاش برای بهدست آوردن دل معشوقهی خود، بانوی مرگ. اما در سال ۲۰۱۳ زمانی که داستان Infinity توسط جاناتان هیکمن (Jonathan Hickman) نوشته شد، انتقام جویان یکی از دیگر از تغییرات مهم خود را تجربه نمود. در این سری داستانی بود که قویترینهای زمین مجبور شدند تا برای شکست تایتان دیوانه، دست به دامن قویترینهای فضا و سیارات دیگر شوند.
- «غیرعادیترین \ وحشیترین قهرمانان زمین» قطعا لقبی نیست که انتقام جویان با آن شناخته میشد اما در سال ۲۰۱۹، سرنوشت طوری دیگر رقم خورد. بهلطف دو تن از نویسندگان این صنعت یعنی گری دوگان (Gerry Duggan) و مایک دیاو داتو (Mike Deodato)، تیمی روی کار آمد که حتی نامش با نام قبلی انتقام جویان همخوانی نداشت؛ Savage Avengers یا همان انتقام جویان وحشی. تیمی که حاصل از روی کار آمدن بدترین و بیرحمترین موجودات، برای نجات دنیا و رسیدن به هدفی نیک است. از شخصیتهای این گروه میشود به پانیشر (Punisher)، ولورین (Wolverine)، ونوم (Venom)، دکتر وودو (Doctor Voodoo) و چندین نفر دیگر اشاره کرد.
- جهان سینما و کمیک بوکها از یکدیگر متفاوت است و کمیک، تنها منبع اقتباس شخصیتها و گاهی اقتباسهای داستانی است. روند معلوم صنعت نیز به این نحو نیست که این دو جهان را به یکدیگر متصل کند اما پس از موفقیت اولین قسمت از چهارگانهی انتقام جویان در سال ۲۰۱۲، مارول تصمیم گرفت تا همان اعضا را در قالب آرتهای آرتیستها، به کمیکهایش وارد کند و این شد که یک سری هشت قسمتی نوشته و منتشر شد. پس از این هشت قسمت بود که نویسندگان شروع کردند تا از شخصیتهای دیگر در داستان استفاده کنند و دیگر شخصیتها را برای مدتی کنار بگذارند؛ برای مثال مردعنکبوتی و کاپیتان مارول (Captain Marvel)، جایگزین بلک ویدو (Black Widow) و هاوکای (Hawkeye) شدند.
- اما آخرین تغییر جدی که در سری داستانها و کمیکهای انتقام جویان رخ داد و احتمالا دیگر همهتان تا حد خوبی باهاش آشنا هستید، ماجرای جنگ داخلی (Civil War) است. جنگ داخلی شاید در سینما بهعنوان یکی از فیلمهای کاپیتان آمریکا شناخته شود ولی هر عقل سلیمی میداند که اینطور نیست. این داستان بهانهای بود برای به تصویر کشیدن مهمترین اختلافات درونی این گروه؛ عدهای در حمایت از کاپیتان و عدهای دیگر در حمایت از مردآهنی.
از انتقام جویان چه بخوانیم؟
همانطور که بالاتر گفتم، انتقام جویان نویسندگان زیادی را به خود دیده و داستانهای زیادی برایش نوشته شده است، بهطوری که نمیشود دربارهی همهشان اینجا صحبت کرد. به همین دلیل آن دسته عناوینی که بهنظرم هرکسی باید آنها را بخواند، مختصرا معرفی میکنم:
- The Kree / Skrull War. جنگ و درگیری بین گونههای فضایی امری غیر عادی نیست و حمله به زمین هم همینطور اما این بار داستانی مرکب از این دو موضوع داریم. The Kree / Skrull War دربارهی درگیری بین دو گونهی فضاییست که جنگشان به زمین کشیده و کاری میکنند که انتقام جویان به قضیه ورود کنند. شاید شروع داستان با قویترینهای زمین نباشد اما برای حفظ بشریت، پایانش را آنها تعیین میکنند.
- مدت زیادی نیست که از معرفی کنگ در MCU گذشته است. همین موضوع بهانهی خوبی است برای معرفی کردن یکی از جالبترین داستانهای مشترک این شخصیت و انتقام جویان. دهه ۹۰ میلادی اوضاع زیاد برای انتقام جویان خوب نبود اما کرک بوسیک (Kurt Busiek) با نوشتن داستان The Kang Dynasty همه چیز را از این رو به آن رو کرد. The Kang Dynasty داستان حملهی مجدد کنگ به زمین را برایمان بههمراه میآورد. ولی این بار او نه تنها، تنها نیست بلکه هدف جالبی را برای حملهی خود معرفی میکند: محافظت از زمین. کنگ به قصد محافظت و حکومت بر زمین با کمک دیگر ویلنهای جهان مارول از دیگر ابعاد به سیاره هجوم میآورد و این موضوع به مذاق قویترینها خوش نمیآید.
- Young Avengers. شاید خواندن و تماشا کردن اعضای همیشگی انتقام جویان برایتان خستهکننده شده باشد، پس بهتر است سری بزنیم به نسخهای جوان از این گروه. Young Avengers کمیکهای متنوعی برای مطالعه دارد اما بنابر تجربهی شخصی دو عنوان Family Matters و Children’s Crusade را به شما پیشنهاد میدهم. اما در کل اگر بخواهید یک نویسنده را برای شروع انتخاب کنید، قطعا پیشنهاد من الن هاینبرگ (Allan Heinberg) خواهد بود.
- The Korvac Saga. بیایید کمی از عناوین معاصر دور شویم و به دهه ۷۰ میلادی بازگردیم. عنوان The Korvac Saga که در آن شاهد Michael Korvac خواهید بود، یکی از برترین چیزهایی هست که میتوانید بخوانید. Korvac شاید روی زمین مانند ظاهری انسانی داشته باشد اما به جرئت میتوان گفت که او یکی از سرسختترین افرادیست که تا به حال برای انتقام جویان مشکل آفرینی کرده اما داستان از چه قرار است؟ فرض کنید که نیرویی خداگونه باعث شده تا انگیزهی تمام قهرمانان زمین تغییر کند و آنها بهجای اینکه خواستار نجات سیارهی خود باشند در پی نابودیاش هستند. بله؛ این دقیقا همان چیزی است که Korvac با خود به ارمغان میآورد.
امیدوارم که از معرفی انتقام جویان لذت برده باشید و سرنخهایی دربارهی اینکه چه کمیک هایی بخوانید را گرفته باشید. حتما نظر خودتان را بنویسید و اگر دوست دارید تا معرفی شخصیت \ گروهی چه از قهرمانان و چه از ویلنها به سایت اضافه شود، در بخش کامنت به ما بگویید.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.