معرفی تیم Asgardians of the galaxy

معرفی asgardians of the galaxy

اسم گروه Asgardians of the galaxy فقط یک شوخی در انتهای فیلم Avengers: Endgame نبود؛ آن‌ها یک تیم واقعی در دنیای کمیک مارول هستند. با کافه کمیک همراه باشید تا به طور کامل با این گروه آشنا شوید.

فیلم Endgame هنگام تمام شدن ثور را برای ماجراهای بین کهکشانی به گروه نگهبانان کهکشان پیوند داد و در حین این‌که آن‌ها آماده ترک زمین بودند ثور به شوخی به این تیم لقب Asgardians of the galaxy را داد که به مکالمه‌ای بامزه بین او و استار لرد (Star-Lord) درباره این‌که چه کسی رهبری این گروه را بر عهده دارد منجر شد.

درست است که Asgardians of the galaxy در این فیلم یک شوخی یا ادای احترام کوچک از طریق این اسم بود که ثور را در فیلم سوم نگهبانان کهکشان تبدیل به یکی از اعضای آن می‌کند، اما در کمیک Asgardians of the galaxy در واقع گروهی است که می‌خواهیم در این مقاله به آن بپردازیم.

بیوگرافی و نحوه شکل‌گیری گروه

بیوگرافی و نحوه شکل‌گیری گروه

بیوگرافی و نحوه شکل‌گیری گروه

Asgardians of the Galaxy که توسط کالن بان (Cullen Bunn) و متئو لولی (Matteo Lolli) خلق شده‌اند، تیمی متشکل از شخصیت‌های ازگاردی (یا تقریبا ازگاردی) هستند که تابستان گذشته در اولین شماره از مجموعه‌ کمیک‌های خود به همین نام ظاهر شدند.

برای این‌که بفهمیم این گروه از کجا آمده باید سری به خط داستانی کمیک Infinity Countdown بزنیم. در این کمیک قبل از این‌که کل جهان‌های موازی در نتیجه حملات نابود شوند، سنگ‌های بی‌نهایت دنیای مارول نابود شدند. وقتی تمام واقعیت بازسازی شد، سنگ‌های بی‌نهایت شروع به ظاهر شدن کردند.

هم سنگ‌ فضا و هم سنگ‌ ذهن روی زمین ظاهر شدند، اولی در دستان ولورینی بود که به تازگی به زندگی بازگشته بود. اما او بعداً آن را برای نگهداری در دستان بیوه سیاه گذاشت، در حالی که دومی به دست یک کلاهبردار خرده‌پا افتاد. یک سنگ قدرت غول‌پیکر دوباره در صحرای سیاره ژیاتونگ (Xiatung) ظاهر شد و توسط سپاه نوا (Nova Corps) و نگهبانان کهکشان محافظت می‌شد.

سنگ حقیقت در یک واقعیت مجاور ظاهر شد، که کاپیتان مارول مسئولیت نگهداری از آن را برعهده گرفت. بعدا مشخص شد که سنگ زمان مسئول بازگشت سیاره نابود شده ساکار (Sakaar) است و توسط Super-Skrull از هسته آن با هدف یافتن سایر سنگ‌ها و بازگرداندن شکوه امپراتوری اسکرال بازیابی شد.

سنگ روح روی سطح ایگو سیاره زنده (Ego The Living Planet) پیدا شد، اما توسط نسخه ترکیب شده اولتران (Ultron) با هنک پیم (Hank Pym) که قصد جمع‌آوری دستکش بی‌نهایت و بازنویسی جهان را داشت از او گرفته شد.

سپاه نوا در ژیاتونگ در نهایت به طور همزمان توسط رپتورها و جنگ سالار نژاد فضایی چیتاری، واربرینگر (Warbringer)، محاصره شد. پس از آزادسازی سیاره Telferina از تهاجم ارتش فلورا کالاسی (Flora Colossi) به رهبری باغبان (The Gardener)، نگهبانان کهکشان به مبارزه با مهاجمان در ژیاتونگ پیوستند.

پس از این‌که سپاه نوا تصمیم به عقب نشینی گرفت، ریچارد رایدر (Richard Rider) از اعضای سپاه نوا به لطف برادرش رابی فهمید که یک فرد می‌تواند دانش خود را به واقعیت تحمیل کند تا اندازه سنگ قدرت را تغییر دهد. با استفاده از این اصل، استار-لرد حجم سنگ را به اندازه یک دست کاهش داد.

در حین این‌که سنگ قدرت به عنوان یک ابزار بود که از نابودی ژیاتونگ جلوگیری می‌کرد، سیاره بلافاصله شروع به فروپاشی کرد. پس از استفاده از سنگ قدرت برای از بین بردن چیتاری، نگهبانان و نوا از سیاره رو به نابودی فرار کردند.

کانگ فاتح (Kang The Conqueror) با آگاهی از فاجعه‌ای که در صورت جمع‌آوری مجدد سنگ‌های بی‌نهایت در انتظارش بود، آدام وارلاک (Adam Warlock) را ربود و او را متقاعد کرد که در ازای دریافت سنگ زمان، کمک‌های او را در تامین سنگ روح بپذیرد. آدام برای دریافت مشاوره از راما توت (Rama-Tut) در زمان به عقب فرستاده شده و هزاران سال بعد در روزگار کنونی به جمع آوری سنگ‌ها مشغول می‌شود.

وقتی او به سیاره سایف (Saiph) رسید، متوجه شد که جهان توسط اولترون با استفاده از سنگ روح فتح شده و یکی از قربانیان او که تحت تأثیر ویروس اولتران قرار گرفته بود، موج‌سوار نقره‌ای (Silver surfer) است. پس از این‌که وارلاک او را از عفونت اولتران درمان کرد، موج‌سوار نقره‌ای از گالاکتوس (Galactus) کمک گرفت تا او را متقاعد کند که سیاره سایف را نابود کند، زیرا اولترون قصد داشت از آن‌جا به عنوان نقطه پرتاب برای انتشار ویروس اولتران در مقیاس کیهانی استفاده کند.

گالاکتوس در ابتدا به دلیل عواقب تخریب سیاره امتناع کرد، اما در نهایت با این موضوع موافقت کرد. سایف و موشک‌های حامل ویروس اولتران قبل از این‌که بتوانند سیاره را ترک کنند نابود شدند. اولتران سعی کرد فرار کند اما زخمی شد و سنگ روح توسط وارلاک گرفته شد. در نتیجه از بین بردن سایف، گرسنگی گالاکتوس بازگشت. در ازای کمک گالاکتوس، موج‌سوار نقره‌ای مجبور شد بار دیگر به عنوان منادی او خدمت کند.

در همین حین، نگهبانان و سپاه نوا در Knowhere دوباره جمع شدند. درکس ویرانگر (Drax The Destroyer) به سنگ قدرت دست پیدا کرد در حالی که نوا سعی داشت برادرش را از دست رپتورها نجات دهد. استار-لرد توسط کالکتور (The Collector) و برادرش یعنی استاد بزرگ (The Grandmaster) که یک سنگ واقعیت پیدا کرده بود احضار شد.

با این حال، معلوم می‌شود که این سنگ واقعیت از دنیای آن‌ها نیست، بلکه از یک واقعیت مجاور است. کاپیتان مارول از دنیایی که سنگ واقعیت به آن تعلق داشت ظاهر شد تا آن را بازیابی کند و استار-لرد آن را به دلیل بی‌فایده بودن سنگ در خارج از جهان اصلی خود تحویل داد.

نگهبانان به Oblitos فرار کردند، اما توسط وارلاک و کانگ متوقف شدند. گامورا (Gamora) تلاش کرد تا سنگ روح را از وارلاک بگیرد و درگیری شدت پیدا کرد. درکس موفق شد سنگ را نگهدارد، اما متوجه شد که Soulworld خراب شده است، بنابراین او برای جلوگیری از باز شدن آن به گامورا خیانت کرد و با وارلاک و کانگ رفت. بقیه نگهبانان از کمک به گامورا برای تعقیب کانگ خودداری کردند و او به تنهایی رفت.

در میانه یک سفر کیهانی، دکتر استرنج (Doctor Strange) با سنگ زمان برخورد کرد و آن را از Super-Skrull دزدید. او همچنین سنگ ذهن را ردیابی و سعی کرد دارنده آن را متقاعد کند که بیخیال آن شود، اما او موفق به فرار شد. وقتی بیوه سیاه از استرنج برای از بین بردن سنگ فضایی کمک خواست، او از کمک کردن امتناع کرد، زیرا هشدار داده بود که دو سنگ باید نزدیک هم نگه‌داشته شوند.

استرنج برای برقراری ارتباط با صاحبان هر سنگ و درخواست مذاکره برای بازگرداندن گروه Infinity Watch از جادو استفاده کرد. استدلال او این بود که محافظت از شش سنگ برای جلوگیری از فجایع و تهدیدها بسیار مهم است. یکی از این تهدیدها ثانوس است.

پس از فروپاشی نگهبانان کهکشان در طول داستان Infinity Countdown همان‌طور که دیدیم استار-لرد نگهبان سنگ قدرت شد و بعد از آن ازگاردی‌ها گرد هم آمدند تا جای خالی یک تیم قهرمانان فضایی قدرتمندی که مایلند برای نجات دنیا دست به هرکاری بزنند را پر کنند.

Asgardians of the Galaxy تیمی از افراد طرد شده ازگاردی بودند که مخفیانه توسط آنجلا (Angela) و کید لوکی (Kid Loki) جمع‌آوری شدند. هدف آن‌ها کمک برای بازیابی فانوس دریایی ناگلفر (Naglfar Beacon) در انتظار جنگ قلمروها بود.

این تیم متشکل از تاندراسترایک (Thunderstrike)، ثوراگ (Throg)، والکری (Valkyrie)، اسکورج جلاد (Skurge The Executioner) و سردسته انسانی آن‌ها، آنابل ریگز (Annabelle Riggs) بود. این تیم در ابتدا در ماموریت خود شکست خورد، زیرا دزد فضایی نبیولا (Nebula) قبل از این‌که آن‌ها بتوانند کاری کنند فانوس را تصرف کرد.

اعضای گروه Asgardians of the Galaxy

در این بخش به معرفی اعضای گروه Asgardians of the Galaxy می‌پردازیم.

دکتر آنابل ریگز

دکتر آنابل ریگز

دکتر آنابل ریگز

او تصمیم گرفت با الهام از فیلم‌های ایندیانا جونز (Indiana Jones) که در دوران کودکی تماشا می‌کرد، باستان‌شناس شود. او مدتی بود که میستی نایت (Misty Knight) را می‌شناخت و موزه‌ای که در آن کار می‌کرد او را نگه داشت. او میستی را برای بازیابی آثار باستانی استخدام کرد که یکی از آن‌ها مجسمه ازگاردی بود.

میستی مجسمه را به گور دسته‌جمعی وایکینگ‌ها برد که آنابل در حال حفاری آن بود. آنابل به طور تصادفی مجسمه را فعال می‌کند و ملودی‌ای را پخش می‌کند که اجساد وایکینگ‌ها را بیدار می‌کند. والکری ازگاردی که توسط این آهنگ بیدار شده بود به میستی در شکست دادن گروه مرده‌ها کمک کرد.

وقتی والکری متوجه مجسمه شد، از دکتر خواست که آن را تحویل دهد و والکری مجسمه را تخریب کرد که باعث ناراحتی ریگز شد. در ازای تخریب مجسمه، دکتر ریگز اصرار داشت که والکری او را با خود در ماموریت خود ببرد. والکری در ابتدا به دلیل نگرانی برای رفاه حال او این موضوع را رد کرد، اما آنابل در موضع خود ایستاد و بنابراین والکری با اکراه موافقت کرد که به آنابل و میستی نایت اجازه دهد او را همراهی کنند.

وقتی والکری و لشگرش با کارولین لِفِی (Caroline Le Fay) روبه‌رو شدند تا او را از استفاده Dani Moonstar برای احیای Doom Maidens بازدارند، مشخص شد که برونهیلده (Brunnhilde) یکی از اعضای Doom Maidens است. برونهیلده نیروهای Moonstar را گرفت تا تبدیل به Doom Maiden of Rage شود.

او Doom Maidens را نابود کرد و سپس تمام قهرمانان دیگر را نیز شکست داد. آنابل توانست جلوی او را بگیرد، اما در این راه کشته شد. والکری از مرگ آنابل ناراحت شد و با کمک کلیا (Clea) او را به زندگی بازگرداند. با این حال، والکری آنابل را به سرزمین زندگان انداخت و هر دو در یک بدن مشترک بودند و می‌توانستند بین این بدن جابجا شوند.

با بالاگرفتن جنگ قلمروها که توسط ملکیث نفرین شده (Malekith the Accursed) آغاز شد، کید لوکی گروهی از متحدان ازگارد، یعنی Asgardians of the Galaxy را با هدف بازیابی لامپ فانوس ناگلفر گرد هم آورد. آنابل به همراه نیمه دیگرش، والکری، بخشی از این تیم بود.

در طول تلاش آن‌ها، لوکی به طرز جادویی توانایی آنابل را برای راهنمایی والکری برای کمک به اثبات ارزش خود در مبارزه محدود کرد. او همچنین یک کلاه ایمنی سپاه نوا که به طرز جادویی هک شده بود را برای او فراهم کرد تا خودش بجنگد.

پس از بازیابی نور ناگلفر از نبیولا، Asgardians of the Galaxy درگیر دفاع از منهتن در برابر حمله ملکیث شدند و والکیری به دست ملکیث کشته شد. از آن‌جایی که والکری و آنابل دو موجود مجزا بودند، هر زمان که برونهیلده جای او را می گرفت، آنابل در یک بعد جیبی در داخل مرزهای والهالا برای استراحت فرستاده می‌شد.

آنابل و برونهیلده چند لحظه قبل از مرگ‌ آنابل در این دنیا با هم بودند و خداحافظی کردند. با مرگ والکری، این بعد جیبی از بین رفت و آنابل در مِهی که والهالا را احاطه کرده بود ناپدید شد. کلیا به دوست آنابل، رن کیمورا (Ren Kimura)، نزدیک شد تا از ارتباط او برای ردیابی آنابل استفاده کند و تعدادی از هم‌کیشان Asgardians of the Galaxy به او پیوستند. ماموریت نجات با موفقیت انجام شد و آنابل به سرزمین زندگان بازگشت. آنابل به Asgardians of the Galaxy برای دفاع از زمین پیوست و تا آزاد شدن آن به مبارزه پرداخت.

تاندراسترایک

تاندراسترایک

تاندراسترایک

کوین مسترسون (Kevin Masterson)، تنها فرزند اریک و مارسی مسترسون است. او یکی از معدود افرادی بود که پدرش هویت دوگانه خود را به عنوان تاندراسترایک برایش فاش کرد. شرایط ثور را وارد زندگی آن‌ها کرد و کوین دید که پدرش به طور فزاینده‌ای درگیر دنیای خدایان و ابرشرورها شده است.

این امر تا آن‌جا پیش رفت که وقتی خدای واقعی رعد ناپدید شد، اریک تبدیل به ثور شد. با این حال، همه این‌ها توانایی اریک برای پدر کوین بودن را تحت تاثیر قرار داد و مدت زیادی نگذشت که حضانت او توسط مادرش و شوهر جدیدش، بابی استیل بر عهده گرفته شد.

کوین مدت‌ها پس از مرگ پدرش در آکادمی ماریا استارک (Maria Start) ظاهراً با دانش‌آموز دیگری درگیر می‌شود. بعد از این‌که مادر و ناپدری او به دنبالش می‌روند، سعی می‌کنند با او صحبت کرده ولی او گوشش را بدهکار این حرف‌ها در نهایت نمی‌کند.

شارون کارتر (Sharon Carter) به تنهایی با او ملاقات می‌کند و او را به ملاقات کاپیتان آمریکا می‌برد. کاپیتان به او اطلاع می دهد که اخیراً چیزی را در اختیار گرفته و معتقد است که باید به صاحب واقعی آن یعنی کوین داده شود. مشخص شد که این چیز خاص در واقع گرز تاندراسترایک است.

کوین آن را برمی‌دارد و انتظار دارد که مثل پدرش تغییر شکل دهد، اما هیچ اتفاقی نمی‌افتد. او فکر می‌کند که از احساساتش سوء استفاده شده است و شارون را مجبور کرده که او را ترک کند. در حالی که کوین سعی می‌کند بفهمد که چه کاری باید انجام دهد، راینو (Rhino) به یک وسیله نقلیه زرهی حمله می‌کند و یک زن و فرزندش را در یک ماشین در حال سوختن گیر می‌اندازد. ماشین منفجر می شود. به طرز عجیبی، کوین خوب است و از کودک محافظت کرده، اما مثل پدرش، او نیز به هیبت تاندراستورم تغییر شکل داده است.

Kevin Masterson

Kevin Masterson

 

کوین که مصمم است از تبدیل شدن به سرنوشت پدرش جلوگیری کند، گزینه‌های خود را در نظر می‌گیرد تا این‌که گرونهیلدا والکری (Gruenhilda the Valkyrie) از او بازدید می‌کند و به او روش صحیح استفاده از یک ابر سلاح ازگاردی را آموزش می‌دهد. با انتقاد گرونهیلدا از هر حرکت او، تاندراسترایک، تلاشی را برای بازیابی گرز دزدیده شده خود آغاز می کند.

در طول راه، او یک شخصیت دوم جسورانه را اتخاذ کرده، نقشه‌ای برای حمله به کوه المپوس را کشف می‌کند و خود را در نبردی برای زندگی خود با یک نیمه خدای قدرتمند و انتقام جو می بیند. تاندراسترایک و گرونهیلدا زمانی که ناگهان با یکی از بزرگترین تهدیدات ممکن یعنی منگوگ (Mongog) بی‌رحم روبرو می‌شوند، دچار یک مرگ غیرمنتظره می‌شوند. برای نجات جهان از دست منگوگ، او اکنون باید با Mighty Avengers، تیمی که او معتقد است به پدرش خیانت کرده، متحد شود.

اسکورج جلاد

اسکورج جلاد

اسکورج جلاد

اسکورج جلاد یکی از بزرگ‌ترین جنگجویان ازگارد بود. او پسر نامشروع یک غول طوفانی و یک ازگاردی از قلمرو اسکورنهایم(Skornheim) به دنیا آمد. او بعداً یک جنگجو شد و پس از جنگیدن در جنگ با غول‌های طوفان، نام جلاد را به خود اختصاص داد.

او به ازگارد آمد و در آن‌جا توسط آمورا افسونگر (Amora the Enchantress) اغوا شد تا به او در بسیاری از نقشه‌هایش در طول سال‌ها کمک کند. اما در حالی که جلاد آنقدر شیفته زن جادوگر بود که هر کاری برای او انجام می داد در عوض افسونگر از لطف کردن به او خودداری می‌کرد تا خدمت او را در حالت تعلیق نگه دارد.

جادوگر در اولین برخورد خود با ثور پس از اینکه هویت انسانی خود را به عنوان دونالد بلیک (Donald Blake) به دست آورد، تلاش ناموفقی داشت تا بلیک را اغوا کند و سپس به جلاد دستور داد جین فاستر (Jane Foster)، زنی که ثور در آن زمان دوست داشت را بکشد.  ثور فاستر را نجات و افسونگر و جلاد را شکست داد.

در سال‌های بعد، افسونگر و اسکورج با لوکی نیز همکاری کردند. او آن‌ها را به میدگارد (زمین) فرستاد تا به جین فاستر حمله کنند. گروه کوچکی از شهروندان محلی برای مدت کوتاهی سعی کردند به جین کمک کنند، اما توسط طلسم خواب از طرف افسونگر تحت کنترل قرار گرفتند.

بالدر شجاع (Balder the Brave) به بالای ساختمان بکستر (Baxter Building) رسید و به سرعت جفت شرور را پیدا و آن‌ها مبارزه کرد. بالدر موفق شد سنگر خود را حفظ کند، اما قبل از رسیدن ثور به موقع، دو شرور جین فاستر را آزاد کردند و از صحنه گریختند.

ثوراگ

ثوراگ

ثوراگ

سایمون والترسون (Simon Walterson) انسانی بود که توسط یک جادوگر به قورباغه تبدیل شد و اسم پادلگولپ (Puddlegulp) را برگزید. او در طول جنگ قورباغه‌ها با موش‌ها به شاه گلگوورت (King Glugwort) کمک کرد. با نزدیک شدن به زمان آلتینگ(Althing)، ازگاردی‌ها تعجب کردند که ثور کجا غیبش زده. او روی زمین بود که به یک قورباغه تبدیل شده بود، اما هنوز یک جنگجو بود. بنابراین وقتی یک موش به او حمله کرد، به راحتی با آن مبارزه کرد. ثور با پادلگولپ دوست شد که او را به ملاقات شاه گلگوورت هدایت کرد.

قورباغه‌های دیگر ثور را متقاعد کردند که در برابر موش‌ها به آن‌ها کمک کند و ثور از قبل نقشه‌ای داشت. در ازگارد، کودکان به هایمدال درباره گرگ و میش گفتند و او به لوکی بیشتر از همیشه مشکوک شده بود. تین بزرگ (Grand Thane) از پسران اودین خواست تا او حضور خود را اعلام کنند. لوکی در مدتی که آن‌جا بود به غیبت ثور می‌خندید تا اینکه خدای تندر در ظاهر جدیدش حضور پیدا کرد.

در آماده‌سازی برای جنگ قلمروها، کید لوکی گروهی از افراد طرد شده ازگاردی را که به Asgardians of the Galaxy معروف شدند، جمع‌آوری کرد و ثوراگ هم در میان آن‌ها عضوی از گروه شد. وقتی جنگ قلمروها به میدگارد رسید، ازگاردی‌های کهکشان به دفاع از منهتن در برابر نیروهای مالیک نفرین شده کمک کردند.

ثوراگ متوجه شد که در غیاب او، گروه قورباغه‌هایی که در پارک مرکزی محافظت می‌کرد، به دست گابلین‌های آتیشن (Fire Goblins) افتاده‌اند. اگرچه ثوراگ توانست انتقام آن‌ها را بگیرد، اما خود را نالایق می‌دانست.

همان‌طور که Asgardians of the Galaxy کمک به دفاع در برابر مهاجمان ادامه دادند، آن‌ها با فرشتگان بهشت ​​درگیر شدند. در طول نبرد، ثوراگ توسط یک فرشته مورد اصابت قرار گرفت و از نبرد دور شد. ثوراگ که توسط متحدانش مرده فرض شده بود، در عوض راه خود را برای محافظت از گروه جدیدی از قورباغه‌ها پیدا کرده بود.

رن کیمورا

رن کیمورا

رن کیمورا

 

او یک دختر بیست و یک ساله معمولی بود تا این‌که بلک بولت (Black Bolt) بمب حاوی غبار تریگن (Terrigen Mist) را در جریان حمله ثانوس به زمین منفجر کرد. رن یکی از کسانی بود که بر اثر این غبار تبدیل به یک ناانسان (Inhuman) شده بود. او توسط Doom Maidens به رهبری کارولین لفی تعقیب شد و توسط Fearless Defenders نجات یافت.

پس از درگیری بین دو تیم، رن شروع به یادگیری نحوه استفاده از قدرت‌های خود کرد و به مدافعان (Defenders) پیوست. پس از پیوستن به Fearless Defenders، رن با آن‌ها به New Amazonia سفر کرد. وقتی رن در آمازون جدید بود، با آنابل ریگز ارتباط داشت. صبح روز بعد جزیره توسط Aradnea و Echidna مورد حمله قرار می‌گیرد که رن به دفاع در برابر آن‌ها کمک کرد.

رن ارتباط خود را با آنابل تا زمانی که آنابل یا به عبارت بهتر والکری، یکی از اعضای Asgardians of the Galaxy شد نگه داشت. وقتی Asgardians of the Galaxy به زمین سفر کردند تا در طول جنگ قلمروها از آن دفاع کنند، آن‌ها دوباره با هم متحد شدند. وقتی والکری در نبردی علیه Possession کشته و در حومه والهالا گم می‌شود، جان آنابل به خطر می افتد.

کلیا به رن نزدیک می‌شود تا از ارتباطش برای ردیابی آنابل استفاده کند و تعدادی از هم‌وطنان Asgardians of the Galaxy به او می پیوندند. ماموریت نجات با موفقیت انجام شد و آنابل به سرزمین زندگان بازگشت. پس از آن، رن به Asgardians of the Galaxy پیوست و به کمک به دفاع از زمین تا زمانی که از چنگ ملیکیث رها شد، ادامه داد.

اورزول (Urzuul)

اورزول (Urzuul)

اورزول (Urzuul)

او یکی از کوتوله‌های نیداولیر (Nidavellir) بود که توسط نبیولا ربوده شد. او از کوتوله‌های تحت فرمان اورزول به عنوان اهرمی استفاده کرد تا او را مجبور کند که برایش تبر تله‌پورتی بسازد و به او کمک کند که فانوس دریایی ناگلفر را پیدا کند.

نبیولا بقیه کوتوله‌ها را به مدار پرتاب کرد و آن‌ها را قبل از فرود در سیاره دریکث (Draeketh) به سمت مرگ فرستاد. نبیولا اورزول را حتی پس از به دست آوردن فانوس دریایی ناگلفر در زندان نگه داشت.

Asgardians of the Galaxy سعی کردند شیپور یا همان فانوس را از نبیولا بگیرند. در جریان نبرد نهایی آن‌ها، تبر نبیولا آسیب دید و اورزول مجبور شد آن را تعمیر کند. نبیولا در نهایت فانوس را به ازگاردی‌ها داد و با استفاده از تبر خود فرار کرد.

با این حال، اورزول آن را دستکاری کرده بود تا مطمئن شود که او به جایی ناخوشایند فرستاده شود. اورزول تصمیم گرفت با Asgardians of the Galaxy همراه شود تا در نهایت به نبیولا برای پیدا کردن فانوس را کمک کند.

سرنوشت این گروه

سرنوشت این گروه

سرنوشت این گروه

ازگاردی‌ها راه نبیولا را دنبال کردند و با سربازان ناگلفار آرمادا (Naglfar Armada) که نبیولا در ندردین (Netredeen) و سپس در چندیلار (Chandilar) احضار کرده بود مبارزه کردند. در طول نبرد، کید لوکی به عنوان مغز متفکر تشکیل‌دهنده Asgardians of the Galaxy شناخته شد. سپاه نوا تیم را در چندیلار رهگیری و آن‌ها را دستگیر کرد.

آنجلا به تیم اجازه داد تا زمانی که از هدف بعدی نبیولا، مطلع شوند، اسیر بمانند. نبیولا زمانی که لوکی را برای هشدار دادن به ثور از راه دور انتقال داد، به کشتی خود برد. ازگاردی‌ها کشتی نبیولا را پیدا کردند و لوکی از توهم استفاده کرد تا نبیولا را ناتوان کند تا والکری بتواند لامپ ناگلفر را از دستان او ربوده و او را مجبور به فرار کند. Asgardians of the Galaxy به این صورت Urzuul که برای کمک به او در یافتن فانوس دریایی ربوده شده بود، را به جمع خود اضافه کردند.

از آنجایی که کید لوکی به آنجلا قول داده بود که در ازای پیوستن به Asgardians of the Galaxy به آنجلا کمک کند تا دوستش سرا (Sera) را پیدا کند، تیم از ایگو سیاره زنده بازدید کردند و به طور تصادفی با ویران‌کنندگان (Ravagers) برخورد کردند که منجر به درگیری کوتاهی شد تا اینکه سرا ظاهر شد.

Asgardians of the Galaxy پس از کمک به ویران‌کنندگان در محافظت پناهندگان فراری از راهزنان Chargazel، تصمیم گرفتند فانوس دریایی ناگلفر را در انتظار اوج گرفتن جنگ قلمرو به ازگارد ببرند. کید لوکی پس از طلسم توسط لوکی واقعی ناپدید شد.

وقتی Asgardians of the Galaxy در ازگارد بودند، توسط هایمدال (Heimdall) از حمله ملکیث در منهتن مطلع شدند. والکری در طول نبرد مُرد، ازگاردی‌های کهکشان به لطف آنجلا و اورزول به نیروهای کلیا و رن کیمورا پیوستند تا آنابل را از تبعید در حومه والهالا نجات دهند.

Asgardians of the Galaxy به مبارزه برای آزادی میدگارد ادامه دادند و با فرشتگان بهشت ​​در کنیا مقابله کردند. در طول این نبرد، آنجلا از فانوس دریایی ناگلفر استفاده کرد. فانوس  زمانی که ناگلفر در بهشت ​​احضار شد تا فرشتگان را از زمین دور کند تا به مرگشان برسند، نابود شد. این نبرد بدون برنده نبود، اسکورج جنگید تا اینکه تسلیم جراحاتش شد و ثوراگ پس از پرت شدن از نبرد و سقوط به گروه جدیدی از قورباغه‌ها برای محافظت، مرده فرض شد.

البته ما نمی‌دانیم که بردن نام تیم چیزی بیش از یک شوخی سرگرم‌کننده پس از چند لحظه بسیار بسیار احساسی در فیلم اندگیم بوده است یا خیر. اما اگر نسخه‌ای از تیم در Guardians of the Galaxy Vol. 3 یا اسپین آف خودش ساخته شود بسیار متفاوت‌تر از کمیک‌ها خواهد بود.

نه فقط به این دلیل که ثور یکی از اعضای Asgardians of the Galaxy در کمیک نیست. در فیلم‌ها، والکری با بازی تسا تامپسون، شخصیت دوم انسانی ندارد و همچنین در حال حاضر فرمانروای ازگارد جدید است، اسکورج بیچاره (با بازی کارل اربان) در پایان فیلم ثور: رگناروک خود را فدای نجات غیرنظامیان باقی‌مانده ازگارد کرد. ثور زره نابودگر را در پایان اولین فیلم ثور نابود کرد، لوکی (تام هیدلستون) نیز مرده و در نوجوانی زنده نشده و هنوز نسخه‌ای از تاندراسترایک وجود ندارد.

Asgardians of the Galaxy همچنین، نبویلا (با بازی کارن گیلین) را نمی‌تواند داشته باشد چون او اکنون یک قهرمان و یک عضو کامل از نگهبانان کهکشان است. مهم‌تر این‌که، هنوز نسخه‌ای از ثوراگ وجود ندارد. اما برای اضافه کردن قورباغه‌ای با قدرت ثور به دنیای سینمایی مارول هرگز دیر نیست!

آخرین اخبار کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.

  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

معرفی تیم Asgardians of the galaxy