۵ فیلم سوپرمن که رنگ پرده نقره‌ای را ندیدند

۵ فیلم سوپرمن که رنگ پرده نقره ای را ندیدند

سوپرمن بین سال‌های ۱۹۸۷ و ۲۰۰۶ غایب بزرگ گیشه‌ها بود اما هالیوود سخت مشغول برگرداندن او به سینماها بودند. با کافه کمیک همراه باشید تا به معرفی ۵ پنچ تلاش ناموفق سینمایی برای بازگرداندن فیلم سوپرمن بپردازیم.

با این‌که ۸ فیلم سینمایی درباره این شخصیت ساخته شده اما فیلم‌های بیشتری بوده که برنامه ریزی شده و حتی نوشته هم شد اما به دلایلی تکمیل نشدند. کریستوفر ریو (Christopher Reeve) در سال ۱۹۷۸ به سوپرمن جانی دوباره داد اما بعد از پایان این سری فیلم با سوپرمن ۴: ماموریت برای صلح (Superman IV: The Quest for Peace) دوران طلایی سوپرمن در هالیوود هم به پایان رسید.

تولد دوباره سوپرمن (Superman Reborn)

تولد دوباره سوپرمن

تولد دوباره سوپرمن

 

در سال ۱۹۹۳، پس از این‌که فیلم کم‌هزینه سوپرمن ۴: ماموریت برای صلح در سال ۱۹۸۷ با استقبال ضعیف منتقدان و هواداران روبرو شد، کمپانی برادران وارنر به دنبال جرقه دوباره این فرنچایز بودند که تا حدی به دلیل موفقیت کمیک مرگ سوپرمن بود.

این استودیو حق پخش این شخصیت را خرید و جان پیترز (Jon Peters) را به عنوان تهیه‌کننده استخدام کرد که به تازگی تهیه‌کنندگی بتمن و بتمن بازمی‌گردد را برای این استودیو انجام داده بود.

موفقیت اقتباس‌های رادیکال تیم برتون (Tim Burton) از کمیک‌های بتمن دلیل دیگری برای خارج کردن سوپرمن از دوران بازنشستگی بود، بنابراین جاناتان لمکین (Jonathan Lemkin) فیلم‌نامه‌نویس مرد تخریب‌گر (Demolition Man) برای نوشتن فیلم‌نامه استخدام شد.

فیلم‌نامه نوشته شده که با نام تولد دوباره سوپرمن برنامه‌ریزی شده بود، بر مشکلات رابطه کلارک کنت و لوئیس لین تمرکز دارد و دومزدی (Doomsday) نقش شخصیت منفی فیلم را به عهده دارد.

مشکل این بود که فیلم در واقع با مرگ سوپرمن شروع شد، در این مرحله او عشق خود را به لوییس ابراز کرد و بعد پسردار شدند. پسر آن‌ها به سرعت در حال رشد است و در عرض سه هفته به سن ۲۱ سالگی می‌رسد و اساساً نقش یک سوپرمن زنده شده را بازی می‌کند.

با این حال، برادران وارنر احساس می‌کرد که داستان و مضامین آن بسیار شبیه به بتمن برای همیشه (Batman Forever) است که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد، بنابراین آن‌ها گریگوری پویریر (Gregory Poirier) را برای بازنویسی فیلمنامه آوردند. با این حال، پویریر به جای شاد کردن فضای فیلم، به شدت بر مشکلات ذهنی سوپرمن تکیه کرد و روی این جنبه که او یک بیگانه روی زمین است تمرکز کرد.

او شخصیت شرور برینیاک (Brainiac) را که دومزدی را می سازد، اضافه کرد و داستان را تغییر داد تا پس از کشتن سوپرمن توسط دومزدی، مرد پولادین توسط کادموس (Cadmus) قربانی برینیاک، دوباره زنده شد. اما سوپرمن زنده شده لباس خود را ندارد. با این حال و برای مقابله با برینیاک، او باید یک لباس روباتیک بپوشد و در نهایت لباس سوپرمن را که بیشتر شبیه لباس بتمن بود، دوباره طراحی کرد.

در حالی که برادران وارنر در ابتدا از بازنویسی پویریر هیجان زده بودند، در سال ۱۹۹۶ پس از آشنایی با کوین اسمیت (Kevin Smith)، برنامه خود را تغییر دادند که بعدها به تولید بدنام‌ترین فیلمی که از سوپرمن ساخته نشده، منجر شد.

سوپرمن زندگی می‌کند (Superman Lives)

سوپرمن زندگی می‌کند

سوپرمن زندگی می‌کند

 

داستان تولد و مرگ فیلم سوپرمن زندگی می‌کند قبلاً به خوبی پوشش داده شده، از جمله در مستند تحسین شده جان شانپ (Jon Schnepp) مرگ سوپرمن زندگی می‌کند: چه اتفاقی افتاد؟ (The Death of “Superman Lives”: What Happened).

داستان با ملاقاتی بین کوین اسمیت و مدیران برادران وارنر در سال ۱۹۹۶ شروع می شود، که در آن اسمیت تازه از موفقیت فیلم کارمندان (Clerks) و تعقیب ایمی (Chasing Amy) درآمده بود.

استودیو از او پرسید که نظرش در مورد فیلم‌نامه تولد دوباره سوپرمن گریگوری پویریر چیست و اسمیت صادقانه به آن‌ها گفت که این فیلم «وحشتناک» است و پویره «افسانه‌های سوپرمن را درک نمی کند.» برادران وارنر به عنوان یک طرفدار کتاب‌های کمیک نگران بود که نظر اسمیت منعکس کننده دسته بزرگی از طرفداران سوپرمن در سرتاسر جهان باشد، بنابراین از فیلم‌ساز خواستند از نو شروع کند و فیلم‌نامه سوپرمنی که اسمیت می‌خواست ببیند را بنویسد.

همانطور که اسمیت قبلاً بارها گفته، جان پیترز تهیه‌کننده، پارامترهای خاصی را به او دستور داد: سوپرمن باید لباس تمام مشکی بپوشد، سوپرمن نمی‌تواند پرواز کند و سوپرمن باید در انتهای فیلم با یک عنکبوت غول پیکر رو در رو شود، علاوه بر این، استودیو از اسمیت خواست تا برینیاک را به عنوان شخصیت شرور حفظ کند و مرگ سوپرمن را در فیلم نگه‌دارد، و مدیران برادران وارنر هنوز فکر می‌کردند که کلید بازگرداندن سوپرمن به سینماها استخراج داستان مرگ سوپرمن از کتاب‌های کمیک است.

اسمیت موافقت کرد و نتیجه داستانی شد که در آن لکس لوثور (Lex Luthor) در حال احضار برینیاک و رباتش ال-رون(L-Ron) بود تا با مسدود کردن اشعه‌های خورشید که باعث کاهش قدرت این ابرقهرمان می‌شود تا دومزدی بتواند او را راحت بکشد، سوپرمن را شکست دهد.

فیلم‌نامه پر از حضور کوتاه شخصیت‌ها و اشارات به کمیک بود، از جمله ددشات و بتمن، که هر دو سوپرمن را در مراسم خاکسپاری تمجید کردند. پیترز متعاقباً زمانی که برادران وارنر به دنبال صحنه‌های اکشن بیشتر بود، به دنبال پیدا کردن یک کارگردان دیگر شد.

رابرت رودریگز (Robert Rodriguez) شانس کارگردانی را رد کرد زیرا تازه فیلم از گرگ و میش تا سحر (From Dusk Till Dawn) را تمام کرده بود و خسته بود، اما تیم برتون به دست‌و‌پنجه نرم کردن با یکی دیگر از ابرقهرمانان دی سی فکر می‌کرد و در سال ۱۹۹۷ قرارداد را امضا کرد و تصمیم گرفت که تاریخ اکران آن تابستان ۱۹۹۸ باشد.

سپس نیکلاس کیج (Nicolas Cage) به عنوان شخصیت اصلی فیلم در نقش سوپرمن انتخاب شد و کیج و برتون هر دو قراردادهای پر سودی امضا کردند که طوری تنظیم شده بود که سوای این‌که آیا فیلم ساخته بشود یا نه، دستمزد دریافت می‌کردند.

کوین اسپیسی (Kevin Spacey) در نقش لکس لوثور، کریس راک (Chris Rock) در نقش جیمی اولسن (Jimmy Olsen)، جک نیکلسون (Jack Nicholson) برای برینیاک در نظر گرفته شده بودند و ساندرا بولاک (Sandra Bullock) و کورتنی کاکس (Courteney Cox) در فهرست نهایی بازی در نقش لوییس لین قرار گرفتند.

اما پس از امضای قرارداد برتون، معلوم شد که او چندان طرفدار فیلم‌نامه اسمیت نیست. او می‌خواست نسخه خودش را از سوپرمن بسازد، بنابراین برتون وسلی استریک (Wesley Strick) را برای نوشتن فیلمنامه‌ای که قبلا برای بتمن بازمی‌گردد برتون بازنویسی کرده بود، استخدام کرد. به دستور برتون، استریک اساساً پیش‌نویس اسمیت را رها کرد و یک بازنویسی اساسی انجام داد و فقط موضوع «مرگ سوپرمن» را حفظ کرد.

جای تعجب نیست که دید جدید برتون از فیلم، سوپرمن را به عنوان یک فرد بیگانه به تصویر می‌کشد که به شدت بر جنبه غریبه بودن شخصیت با نوعی داستان «اکراه مسیح» تکیه دارد، که بعدها به عنوان مرکز داستان فیلم مرد فولادین عمل می‌کند. همچنین در این فیلم برینیاک در میانه داستان بدن لکس لوثور را تسخیر می‌کند و در نهایت مشخص می‌شود که او توسط جور-ال (Jor-El) پدر کال-ال (Kal-El) یا همان سوپرمن خلق شده و دلیل خباثتش چیزی جز یک حسادت خانوادگی نیست.

برتون می‌خواست با بیان داستانی که بیشتر در روز اتفاق می‌افتد، سوپرمن زندگی می‌کند را از فیلم‌های بتمن خودش متمایز کند و پیتسبورگ (Pittsburgh) را به عنوان محل اصلی فیلم‌برداری برای شهر متروپلیس (Metropolis) انتخاب کرد.

با این حال، بودجه فیلم به ۱۹۰ میلیون دلار افزایش یافت و در سال ۱۹۹۸ برادران وارنر به دنبال شکست فیلم‌های علمی تخیلی گران قیمت خود مانند پستچی (The Postman) و کره (Sphere) و همچنین لغو سریال‌های تلویزیونی لوییس و کلارک (Lois & Clark)، دستور جدیدی صادر کرد تا بودجه فیلم‌های بزرگ را به نفع فیلم‌های ارزان‌تر کاهش دهند.

با توجه به این‌که سوپرمن زندگی می‌کند از قبل بسیار پرهزینه بود و هنوز فیلمنامه‌ای نداشت که مدیران آن را دوست داشته باشند، برادران وارنر تصمیم گرفت ساخت این فیلم را متوقف کند. دن گیلروی (Dan Gilroy) آورده شد تا شانس دیگری برای بازنویسی فیلمنامه داشته باشد، اما فیلم در نهایت شکست خورد و برتون به فیلم افسانه سوار بی‌سر (Sleepy Hollow) پیوست.

پرواز سوپرمن (Superman Flyby)

پرواز سوپرمن

پرواز سوپرمن

 

وقتی سوپرمن زندگی می‌کند از هم پاشید، برادران وارنر از تلاش برای نمایش فیلم جدید سوپرمن در پرده نقره‌ای دست برنداشتند. بعد از این‌که برتون و کیج پروژه قبلی را ترک کردند، استودیو به پرداخت فیلمنامه ادامه داد و از نویسندگانی مانند ویلیام ویشر (William Wisher) و پل آتانسیو (Paul Attansio) برای ارائه بینش‌هایی درباره سوپرمن استفاده کرد.

پس از ملاقات با تعدادی از کارگردانان، برادران وارنر در اوایل سال ۲۰۰۲ جوزف مک گینتلی (McG) که تازه فیلم فرشتگان چارلی (Charlie’s Angels) را تمام کرده بود را برای این کار در نظر گرفتند. استودیو همچنین برای یافتن دید جدیدی وقت گذاشت و جی جی آبرامز (J.J. Abrams) فیلم‌نامه را در فوریه ۲۰۰۲ نوشت.

آبرامز سخت برای سوپرمن لابی کرد تا روی پروژه سوپرمن کار کند و فیلم‌نامه او از صفر شروع شد، حتی موضوع «مرگ سوپرمن» را که استودیو در دهه ۱۹۹۰ به آن بسیار خوشبین بود، کنار گذاشت. فیلم‌نامه آبرامز، پرواز سوپرمن، به عنوان اولین فیلم از یک سه گانه جدید طراحی شد.

این فیلم به شکلی دراماتیکی شروع می‌شد و نابودی چندین شهر بزرگ را نشان می‌داد و در ادامه نبردی حماسی بین سوپرمن و یک کریپتونایتی دیگر به نام تای-زور (Ty-Zor) را نمایش می‌داد که سوپرمن در آن شکست می‌خورد. در اینجا فیلم‌نامه ۲۹ سال به عقب برمی‌گردد تا داستان ریشه‌های سوپرمن در بیست سالگی و آشنا شدن او با لوییس لین را نشان دهد.

نسخه لکس لوثور این فیلم او را به عنوان یک مامور سیا در حال تحقیق درباره بشقاب پرنده‌ها نشان می‌دهد، در همین حین او به طور تصادفی با یک کشتی فضایی مشابه چیزی که سوپرمن با آن به زمین فرو آمده روبرو می‌شود. سوپرمن با نجات ایر فورس وان (Air Force One)، خود را در معرض دید عموم قرار می‌دهد (سکانسی که فیلم بازگشت سوپرمن آن را به نحوی بازسازی کرد)، او به عنوان یک قهرمان به تصویر کشیده می‌شود؛ اما قهرمانی او کوتاه مدت است.

تای-زور و سه کریپتونایتی دیگر در مرکز خرید واشنگتن فرود می‌آیند و روی زمین هرج و مرج ایجاد می‌کنند و در این روند سوپرمن را شکست داده و می‌کشند. سپس لوثور رئیس جمهور می‌شود، اما سوپرمن زنده می‌شود (البته!) و عدالت را یک بار برای همیشه به ارمغان می‌آورد.

اما آبرامز آخرین پیچش در این داستان را در ذهن داشت، که در آن لوثور نشان می‌دهد که در واقع از کریپتون است و قدرت‌های خاصی دارد. سکانس دیگری از نبرد اتفاق می‌افتد که از سری ماتریکس الهام گرفته شده و پس از شکست لوثور، سوپرمن به کریپتون می رود تا ببیند چه خبر است و فیلم با جمله «ادامه دارد» به پایان میرسد.

فیلم‌نامه آبرامز به صورت آنلاین به بیرون درز کرد و تا حد زیادی توسط AICN نقد سنگین شد، برادران وارنر پس از موفقیت مرد عنکبوتی و بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر درباره ساخت پرواز سوپرمن یا بتمن علیه سوپرمن (که بعدا به آن هم می‌رسیم)، خوشبین بود، فیلم سوپرمن را برای ساخت انتخاب کرد. با این حال، پروژه پس از آن با مشکل دیگری روبرو شد: مک جی خود را درگیر دنباله‌ی فیلم فرشتگان چارلی کرد، در نتیجه استودیو به یک کارگردان جدید نیاز داشت.

استودیو به سرعت اقدام کرد و در سپتامبر ۲۰۰۲، برت رتنر (Brett Ratner) که تازه ساعت شلوغی ۲ (Rush Hour 2) را ساخته بود و در آستانه انتشار اژدهای سرخ(Red Dragon) بود، استخدام کرد تا سکان هدایت را به دست بگیرد. انتخاب بازیگر شروع شد اما اوضاع دشوار شد.

در دوران پیش از استودیو مارول، بازیگران نگران بودند که به یک فرنچایز برای سه فیلم متعهد شوند و جاش هارتنت (Josh Hartnett)، پل واکر (Paul Walker)، برندان فریزر (Brendan Fraser) و اشتون کوچر (Ashton Kutcher) همگی نقش‌ اصلی را رد کردند.

رتنر برای شخصیت‌های فرعی کریستوفر واکن (Christopher Walken) را برای بازی در نقش پری وایت (Perry White) استخدام کرد و به ترتیب به آنتونی هاپکینز (Anthony Hopkins) و رالف فاینز (Ralph Fiennes) برای جور-ال و لکس لوثور روی آورد. با این حال، در مارس ۲۰۰۳، رتنر به طور ناگهانی از فیلم کناره‌گیری کرد؛ به طور رسمی به دلیل مشکلات در انتخاب نقش اصلی، و همچنین اختلاف نظر با تهیه‌کننده جان پیترز و تلاشی برای روایت موثر داستان آبرامز با بودجه کم.

سپس جوزف مک گینتلی به فیلم بازگشت و انتخاب بازیگر را ادامه داد و رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr) قرار بود نقش لکس لوثور را بازی کند. او همچنین جاش شوارتز (Josh Schwartz) را آورد تا دست و رویی به سر فیلم‌نامه آبرامز بکشد، اما پس از آن ساخت فیلم دوباره متوقف شد: مک گینتلی ترس شدیدی از پرواز داشت، اما برادران وارنر به دلایل مالیاتی مصمم بود در استرالیا فیلمبرداری کنند.

پس از یک مشاجره ناموفق بر سر فیلمبرداری در کانادا، او پروژه را ترک کرد و بعداً ادعا کرد که احساس می‌کند روایت چنین داستان آمریکایی در استرالیا «نامناسب» است، قبل از این‌که در نهایت اعتراف کند که ترس از پرواز باعث شده او این پروژه را ترک کند.

در این زمان بود که برادران وارنر برایان سینگر (Bryan Singer) را برای صندلی کارگردانی انتخاب کرد و مشخص شد که این فیلمساز مدت‌ها مشتاق روایت داستان سوپرمن بوده است. بنابراین وقتی استودیو این موضوع را مطرح کرد، سینگر فیلمبرداری مردان ایکس: آخرین ایستادگی (X-Men: The Last Stand) را رها کرد و انرژی خود را صرف بازسازی مجدد سوپرمن کرد، او فیلم‌نامه آبرامز را رها کرد و شروع به کار روی چیزی کرد که در نهایت به سوپرمن بازمی‌گردد تبدیل شد.

بتمن علیه سوپرمن (Batman vs. Superman)

بتمن علیه سوپرمن

بتمن علیه سوپرمن

 

وقتی پرواز سوپرمن در حال توسعه بود، برادران وارنر به طور همزمان مشغول کار بر روی اقتباس دیگری از کمیک دی سی بود: بتمن علیه سوپرمن. در سال ۲۰۰۲، اندرو کوین واکر (Andrew Kevin Walker)، نویسنده فیلم هفت (Se7en) را برای نوشتن فیلم‌نامه (که بعداً آکیوا گلدزمن (Akiva Goldsman) آن را بازنویسی کرد) استخدام کرد و با ولف گنگ پترسون (Wolfgang Peterson)، که تازه فیلم Air Force One و The Perfect Storm را تمام کرده بود قرارداد امضا کرد.

داستان پنج سال پس از آن شروع شد که بروس وین برای همیشه شنلش را آویزان کرده و پس از مرگ رابین بازنشسته شده. او با خوشحالی ازدواج کرده و زندگی آرامی دارد تا این‌که جوکر، که تصور می‌شد مرده، همسر وین را با یک تیر سمی می‌کشد.

بتمن در ابتدا سوپرمن را مقصر قتل همسرش دانست زیرا مرد پولادین همان کسی بود که از کشته شدن جوکر به دست بتمن در وهله اول جلوگیری کرد و نگذاشت بروس ضربه نهایی خود را به جوکر وارد کند. بنابراین، بتمن متعاقباً از بازنشستگی خارج می‌شود، اما به جای عدالت، به دنبال این است تا از ضرب و شتم افراد بد لذت ببرد، چیزی که سوپرمن آن را دوست ندارد. در نهایت متوجه می‌شویم که لکس لوثور پشت قتل همسر بروس وین بوده که بتمن و سوپرمن را مقابل هم قرار داد و این دو قهرمان برای شکست دادن لوثور متحد می‌شوند.

برادران وارنر به شدت به فیلم بتمن علیه سوپرمن امید داشت و فیلم را در مسیر اکران در سال ۲۰۰۴ قرار داد، اما در تابستان ۲۰۰۲، جی جی آبرامز فیلم‌نامه پرواز سوپرمن را تحویل داد و استودیو باید تصمیم می گرفت که اول با کدام فیلم جلو برود. در دنیای پس از ۱۱ سپتامبر، تصور می‌شد که مخاطبان مشتاق دیدن چیزی امیدوارکننده‌تر و خوش‌بینانه‌تر بودند و آن فیلم‌نامه آبرامز به جای فیلم‌نامه تاریک بتمن علیه سوپرمن بود. در واقع گلدزمن بتمن علیه سوپرمن را تصویری کاملا تاریک‌تر از ژانر کمیک در آن زمان توصیف کرد:

 

وقتی کالین فارل (Colin Farrell) برای بازی در نقش بتمن و جود لاو (Jude Law) برای بازی در نقش سوپرمن انتخاب شد و ولفگانگ پترسن کارگردان آن شد و ما در حال آماده‌سازی آن بودیم. تاریک‌ترین چیزی که در عمرتان دیدی بودید؛ با تشییع جنازه آلفرد شروع شد و بروس عاشق شد و بتمن بودن را انکار کرد، جوکر همسرش را می‌کشد و بعد متوجه می‌شوید که همه چیز دروغ بوده است. این عشق توسط جوکر برای شکست دادن [بروس] طراحی شده بود. در آن زمان می‌توانستید این نوع داستان‌ها را در قالب فیلم‌نامه ببینید اما پخش آن جواب نمی‌داد.

 

پترسون کالین فارل را در نقش بروس وین و جود لاو را در نقش سوپرمن انتخاب کرده بود تا اینکه برادران وارنر تصمیم گرفتند ساخت فیلم بتمن علیه سوپرمن را توقف کنند، در آن زمان پترسون به تروی (Troy) رفت و این پروژه ناپدید شد. ژانویه بعد، با پرواز سوپرمن در حال ساخت، کریستوفر نولان (Christopher Nolan) برای ریبوت شخصیت بتمن که در نهایت به بتمن آغاز می‌شود (Batman Begins) منجر شد، استخدام شد و استودیو امیدوار بود که روزی سرانجام بتواند دو شخصیت معروف کتاب‌های مصور را یک‌بار برای همیشه در کنار هم به سینما بیاورد.

دنباله سوپرمن بازمی‌گردد

دنباله سوپرمن بازمی‌گردد

دنباله سوپرمن بازمی‌گردد

 

با ریبوت رمانتیک سوپرمن بازمی‌گردد برایان سینگر، برادران وارنر سرانجام پس از یک دهه توسعه سوپرمن را به پرده نقره‌ای برگرداند.

این فیلم قرار بود یک فرنچایز مستقل جدید را آغاز کند و در فوریه ۲۰۰۶، چهار ماه قبل از اکران، برادران وارنر رسماً اعلام کرد دنباله‌ای برای اکران در سال ۲۰۰۹ با بازگشت سینگر برای کارگردانی و براندون روث (Brandon Routh)، کیت باسورث (Kate Bosworth)، کوین اسپیسی، سم هانتینگتون (Sam Huntington)، فرانک لانگلا (Frank Langella) و تریستان لیک لیبو (Tristan Lake Leabu) برای ایفای نقش‌های خود برمیگردند.

سینگر قصد داشت یک بار دیگر با فیلم‌نامه‌نویسان مایکل دوگرتی (Michael Dougherty) و دن هریس (Dan Harris) کار کند تا بعد از این‌که سوپرمن بازمی‌گردد سری فیلم‌ها را تقریبا ریبوت کرد، برینیاک و بیزارو (Bizarro) به‌عنوان شخصیت منفی اصلی فیلم در نظر گرفته شوند و فیلم بیشتر اکشن محور شود. این فیلم همچنین موضوعات داستانی را از پایان فیلم سوپرمن بازمی‌گردد، یعنی جزیره «کریپتون جدید» که در فضا شناور بود، انتخاب می‌کرد.

اما زمانی که فیلم سوپرمن بازمی‌گردد واقعاً وارد سینما شد، برادران وارنر نسبت به دنباله‌های آن چندان خوش‌بین نبود. آخر هفته ۵۲ میلیون دلاری آن کمتر از فیلم‌های کمیک دیگری مانند مردان ایکس: آخرین ایستادگی بود و با این‌که در نهایت به فروش جهانی ۳۹۱ میلیون دلاری رسید، بودجه هنگفت و هزینه‌های بازاریابی باعث شد استودیو سود چندانی نداشته باشد.

به جای لغو کامل پروژه، دنباله‌ی سوپرمن بازمی‌گردد به آرامی ناپدید شد و سینگر در نهایت به سراغ والکری (Valkyrie) و جک غول کش (Jack the Giant Killer) رفت و در عین حال به ابراز تمایل خود برای بازگشت به مجموعه سوپرمن ادامه داد. اما برادران وارنر فعالانه به دنبال راه‌هایی برای راه‌اندازی مجدد این مجموعه در سال ۲۰۰۸ شد و اندکی پس از آن دیوید اس. گویر (David S. Goyer) و کریستوفر نولان وارد میدان شدند تا فیلم مرد فولادین ساخته شود.

سخن پایانی

Final Thoughts

در حالی که باید دید آیا دنباله‌ای مناسب از مرد پولادین به جمع دیگر پروژه‌های ساخته نشده سوپرمن می‌پیوندد(که با آمدن جیمز گان این موضوع تبدیل به حقیقت شده است) یا خیر، سال ۲۰۱۶ به ما امکان تحقق بخشیدن به فیلم سال ۲۰۰۲ بتمن علیه سوپرمن را از طریق بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت داد (Batman v Superman: Dawn of Justice)، البته در یک فرم کاملا جدید.

همان طور که می‌بینید، وقتی شخصیت‌های عظیم درگیر هستند، هالیوود معمولاً وقت خود را صرف تلاش برای یافتن یک راه عالی برای ارائه آن‌ها به مخاطبان سراسر جهان می‌کند. گاهی اوقات فیلم حاصل، سایه‌ای از نسخه بهتر و جذاب‌تری است که در حال توسعه است می‌شود و گاهی اوقات فیلم حاصل آمیزه‌ای به سبک فرانکشتاین از فیلمنامه‌ها و برداشت‌های مختلف است.

ماشین هالیوود هیولایی عجیب و غریب است و با این‌که من شخصاً دوست داشتم فیلم سوپرمن زندگی می‌کند برتون یا حتی بتمن علیه سوپرمن اثر پیترسون را ببینم، این فیلم‌ها را فقط می‌توانیم در ذهن خود تصور کنیم و امیدوار باشیم اقتباس‌های نهایی این فیلم‌ها که به سینماها میرسد ارزش این انتظار را داشته باشد.

آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.

منبع: Collider

  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

۵ فیلم سوپرمن که رنگ پرده نقره‌ای را ندیدند
  • نام : کال ال - کلارک کنت
  • خالق : Jerry Siegel و Joe Shuster
  • اولین اثر : اکشن کمیکس ۱ سال ۱۹۳۸
  • متعلق به کمپانی : دی سی
  • لقب ها : مرد پولادین
  • محل تولد : کریپتون
  • معروفترین آثار : Man and Superman - Superman Red Son - Death of Superman - All-star Superman
  • قابلیت ها : قدرت بدنی بالا، اشعه لیزر، فوت یخی، پرواز
  • شغل : خبرنگار
  • حالت های دیگر : بیزارومن، سوپرمن اینجاستیس، رد سان سوپرمن، سوپرمن بیاند
  • همکاران: سوپربوی واندروومن بتمن سوپرگرل
  • دشمنان: دارک‌سید لکس لوتر لوبو