شرورهای بسیاری در دنیای مارول اسم خود را عوض کردهاند تا شخصیت ترسناکتری به خود بگیرند. با کافه کمیک همراه باشید تا با چنین شرورانی از دنیای مارول آشنا شویم.
برای طرفداران کمیکها و فیلمهای مارول، شخصیتهای منفی اغلب به اندازه قهرمانان جذاب هستند. شروران مارول عنصری حیاتی در خط داستانی ایجاد و در هر مرحله به درگیری داستان اضافه میکنند. با اینکه برخی از نمادینترین شروران مارول در طول زمان ثابت ماندهاند برخی دیگر نیز دستخوش تغییرات مهمی شدهاند.
در این مقاله به بررسی ۱۰ شرور از مارول میپردازیم که در طول این سالها نام خود را تغییر دادهاند. از شخصیتهای کلاسیکی مانند دکتر اختاپوس (Doctor Octopus) گرفته تا شخصیتهای جدیدتر، این افراد شرور همگی دچار تغییرات اساسی در هویت و انگیزه خود شدهاند. ما همچنین به دلایل این تغییر نامها و تاثیر آن بر مسیر داستان هر شخصیت هم خواهیم پرداخت.
به طور کلی دنیای مارول مملو از شروران جذاب است که بسیاری از آنها در طول سالها دچار دگرگونیهای قابل توجهی شدهاند. چه به قهرمانی روی آورده باشند و چه صرفاً نام مستعار جدیدی را برای پیشبرد اعمال شیطانی خود انتخاب کرده باشند، این ۱۰ شرور همگی تاثیر خود را در دنیای مارول گذاشتهاند. با ما همراه باشید تا نگاهی دقیقتر به خاطره انگیزترین و تاثیرگذارترین تغییرات نام در تاریخ شروران مارول بیندازیم.
۱۰- گلد گابلین اولین تغییر نام نورمن آزبورن نبود
تبدیل شدن نورمن آزبورن (Norman Osborn) به گلد گابلین (Gold Goblin) اولین تلاش او برای تغییر نام شرورانه خود نبود. در واقع تاریخچه او بهعنوان یک ابرشرور با دگرگونیها و نسخههای مختلفی همراه است که از ماهیت قدرتجویی و توانایی او برای انطباق با شرایط خبر میدهد.
پس از اینکه آزبورن در طول خط داستانی تهاجم مخفی (Secret Invasion) ملکه اسکرولها (Skrulls) را شکست داد، مدیر شیلد (S.H.I.E.L.D) شد. این امر او را در کنترل انتقامجویان نیز قرار داد. او تیم تاریک خود را از شروران مارول ساخت و یکی از لباسهای مرد آهنی را برای خود شخصیسازی کرد. او از تصویر نمادین کاپیتان آمریکا و قدرت مبارزه مرد آهنی در نقش میهن پرست آهنین (Iron Patriot)، رهبر انتقامجویان تاریک (Dark Avengers) استفاده کرد.
آزبورن پس از دوران خود به عنوان میهن پرست آهنین و رهبر انتقامجویان تاریک، خود را در رَفت (Raft)، زندانی مافوق بشری واقع در سواحل شهر نیویورک یافت. در زمان حضور در آنجا بود که او با گروهی از زندانیان به نام تاندربولتها (Thunderbolts) روبرو شد که به او فرصتی برای رهبری آنها دادند. آزبورن به عنوان کسی که همیشه به سمت قدرت و کنترل کشیده شده بود مشتاقانه پیشنهاد آنها را پذیرفت و رهبر جدیدشان شد.
دوران آزبورن به عنوان رهبر تاندربولتها با میل به کنار گذاشتن شهرت شرورانه و تثبیت خود به عنوان یک قهرمان همراه بود. او یک بار دیگر زره میهن پرست آهنین را پوشید و معتقد بود که این زره به او کمک میکند تا اعتماد مردم را جلب کند. با اینحال ماهیت واقعی او آشکار شد و او به عنوان یک شرور قدرت طلب که برای رسیدن به اهدافش دست از هیچ اقدامی نمیکشد شناخته شد.
علیرغم این شکست آزبورن به استفاده از اسامی مستعار مختلف در طول حرفه خود به عنوان یک ابرشرور ادامه داد. او پس از احیا شدن توسط گروه هند (Hand) مدت کوتاهی تحت نام پادشاه گابلین (King Goblin) فعالیت کرد اما این هویت کوتاه مدت بود و او بزودی بار دیگر به استفاده از نام و شخصیت گرین گابلین بازگشت.
۹- یکی از اولین هالکها در نهایت تبدیل به «زیمو تایتان زنده» شد
یکی از جذابترین نکات در مورد زیمو تایتان زنده (Xemnu The Living Titan) داستان اوست. زیمو قبل از اینکه شخصیت بروس بنر (Bruce Banner) معرفی شود به عنوان هالک شناخته میشد. زیمو اولین حضور خود در کمیکهای مارول را در سال ۱۹۶۱ و در شماره ۶۲ کمیک Journey Into Mystery انجام داد، یک سال قبل از اولین حضور هالک شگفتانگیز.
نسخههای اولیه زیمو به عنوان هالک کاملاً متفاوت از آن چیزی بود که طرفداران این شخصیت آن را میشناسند و به آن عادت دارند. بروس بنر هنگامی که عصبانی میشود به یک توده عضلانی حجیم تبدیل میشود اما زمانی که زیمو به زمین رسید یک غول سبز سر به فلک کشیده بود.
این نسخه از شخصیت به جای اینکه مانند هالکی که امروز میشناسیم تحت تأثیر خشم قرار گیرد، انگیزهاش سلطنت بر بشریت از طریق قدرتهای هیپنوتیزمی خود بود.
طولی نکشید که نویسندگان مارول متوجه شدند که داشتن دو شخصیت با یک نام میتواند برای خوانندگان گیج کننده باشد، بنابراین تصمیم گرفتند به هالک اصلی یک نام جدید بدهند: زیمو تایتان زنده. این تغییر نام به شخصیت اجازه داد تا به تنهایی مطرح شود و شخصیت منحصر بهفرد و پس زمینه خود را توسعه دهد.
۸- ساموئل ساکسون قبل از اینکه ماشین ساز شود آقای ترس بود
ساموئل ساکسون (Samuel Saxon) مخترع و مهندس باهوشی بود که زیر نظر تینکرر (Tinkerer) که یکی از سرسختترین دشمنان مرد عنکبوتی است، آموزش دید. او به رباتیک و پلاستویدها (Plastoids) علاقه پیدا کرد و طولی نکشید که شروع به ساخت ماشینهای رباتیک پیشرفته کرد که میتوانست کارهای پیچیدهای را انجام دهد که فراتر از تواناییهای انسانی بود. مهارتهای او توجه ویلسون فیسک (Wilson Fisk) یا همان کینگ پین (Kingpin) که به دنبال نیرویی برای تشکیلات جنایی خود بود را جلب کرد.
با اینحال، ساموئل ساکسون جاهطلبیهای خاص خود را داشت و در نهایت هویت آقای ترس (Mister Fear) را به خود گرفت. او با استفاده از قدرت تکنولوژیک خود حملاتی را علیه دردویل (Daredevil) انجام داد و او را وارد یک بازی خطرناک کرد. علیرغم موفقیت اولیه ساکسون، دردویل در نهایت هویت واقعی او را کشف کرد که منجر به درگیری نهایی بین این دو شخصیت شد.
دردویل در اوج این نبرد ظاهراً آقای ترس را شکست داد و باعث شد ساکسون از ارتفاع زیادی سقوط کند و آسیبهای شدیدی ببیند. با این حال ساختههای رباتیک او موفق شدند بدن شکسته او را پیدا و خودآگاه او را در یک فرم رباتیک جدید بارگذاری کنند و به او روح تازهای بدهند.
ساکسون با قدرت تازه کشف شدهاش هویت قدیمی خود را کنار گذاشت و هویت جدیدی را به عنوان ماشین ساز (Machinesmith) انتخاب کرد، شروری که با استفاده از نبوغ روباتیک برای پیشبرد اهداف جنایتکارانه خود متمرکز بود.
ساکسون به عنوان ماشین ساز به دشمن کاپیتان آمریکا تبدیل شد و در موارد متعدد با این انتقامجو مبارزه کرد. او به اصلاح ساختههای رباتیک خود ادامه داد و در نهایت به یکی از پیشرفتهترین شروران مارول تبدیل شد. هویت جدید ساکسون به او اجازه داد تا از عواقب اقدامات قبلی خود به عنوان آقای ترس فرار کند اما او را با مجموعهای کاملاً جدید از قهرمانان که مصمم به توقف نقشههای پلید او بودند درگیر کند.
۷- اولین هاب گابلین دوران شرورانه جدیدی را به عنوان عنکبوت شیطانی شروع کرد
دنیای مارول خانه انبوهی از شرورهای پیچیده و جذاب است که بسیاری از آنها در طول زندگی حرفهای خود دستخوش دگرگونیهای قابل توجهی شدهاند. یکی از این شرورها رادریک کینگزلی (Roderick Kingsley) است که قبل از تبدیل شدن به هویت جدید خود یعنی عنکبوت شیطانی (Devil-Spider)، کار خود را به عنوان هاب گابلین (Hobgoblin) آغاز کرد. داستان کینگزلی از یک هویت شرور به هویت دیگر یک نمونه کامل از چگونگی تکامل شروران مارول در طول تاریخ است.
کینگزلی اولین بار در سال ۱۹۸۳ در شماره ۲۳۸ کمیک Amazing Spider-Man در نقش هاب گابلین ظاهر شد، شخصیت شروری که نسخه ارتقا یافته گرین گابلین بود. هاب گابلین بر خلاف نورمن آزبورن که گرین گابلین اصلی بود، زیرک و حساب شده عمل میکرد و به یک دشمن بزرگ برای مرد عنکبوتی تبدیل شده بود.
با اینحال، چیزی که هاب گابلین را واقعاً منحصر بهفرد میکرد رمز و راز پیرامون هویت واقعی او بود. چند سال بعد خوانندگان متوجه شدند که رادریک کینگزلی پشت این ماسک پنهان شده است.
کینگزلی پس از چندین سال ترساندن شهر نیویورک به عنوان هاب گابلین تصمیم گرفت این کشور را ترک کند و به عنوان یک مزدور زندگی جدیدی را آغاز کند. این شخصیت برای حفظ ناشناس بودن خود هویت جدیدی به عنوان عنکبوت شیطانی برای خود ایجاد کرد و به فعالیتهای مجرمانه خود در خارج از کشور ادامه داد.
کینگزلی به عنوان عنکبوت شیطانی موفق ظاهر شد و سالها در خارج از آمریکا یک حرفه جنایتکارانه را حفظ کرد. کینگزلی با وجود این موفقیت در نهایت با هدف کشتن جانشین خود جیسون مکندیل جونیور (Jason Macendale Jr) و بازپس گیری شخصیت هاب گابلین به نیویورک بازگشت. کینگزلی در این نبرد پیروز ظاهر شد و پس از یک وقفه طولانی عنوان هاب گابلین خود را پس گرفت.
با این اوصاف، کینگزلی به همین جا بسنده نکرد. او ارزش هویت عنکبوت شیطانی خود را تشخیص داد و تصمیم گرفت آن را به مجرمان مشتاق دیگری بفروشد که به دنبال شروع حرفه شرورانه خود هستند. این تصمیم روند تغییر هویتهای شرور قدیمی را برای مجرمان جدید آغاز کرد و شهرت کینگزلی را به عنوان یکی از خلاقترین و حیلهگرترین شروران مارول بیشتر کرد.
۶- کامکست با ظهور یک شرکت واقعی تبدیل به جعبه سیاه شد
کامکست (Commcast) که یک گروه از مزدورین به رهبری گرب باشور (Gareb Bashur) است یک نیروی قدرتمند در دنیای مارول بود. توانایی باشور در دسترسی و ذخیره دادههای الکترونیکی، او را به عضوی ارزشمند از گروه تبدیل کرد. با این حال وقتی شرکت رسانهای کامکست (Comcast) به عنوان یک بازیگر اصلی رسانه در دنیای واقعی ظاهر شد دیگر نام کامکست برای شخصیت باشور مناسب نبود.
در نتیجه باشور نام خود را به جعبه سیاه (Black Box) تغییر داد، یک دلال اطلاعات که همچنان از قدرت روانی خود برای جمعآوری و ذخیره دادهها استفاده میکرد. اگرچه او ابتدا در کنار ددپول (Deadpool) و کیبل (Cable) در جزیره پراویدنس (Providence) کار میکرد اما طبیعت انتقامجویانه باشور در نهایت او را به شیوههای قدیمی خود بازگرداند. جعبه سیاه به زندگی جنایتکارانه خود بازگشت و بار دیگر شروع به توطئه علیه ددپول کرد.
تبدیل شدن از کامکست به جعبه سیاه فقط یک تغییر در نام نبود بلکه یک تغییر در شخصیت نیز بود. انگیزه اعضای کامکست عمدتاً کسب سود و قدرت بود اما جعبه سیاه با میل به دانش و داده هدایت میشد. او خود را یک حزب بیطرف میدید که بدون تعصب اطلاعات را جمعآوری میکرد. این امر او را به شخصیتی جذاب تبدیل کرد، شخصیتی که از جابجایی مرزها و کشف قلمرو ناشناخته هراسی نداشت.
۵- مک گارگن قبل از تبدیل شدن به ونوم و مرد عنکبوتی، اسکورپیون بود
مک گارگن (Mac Gargan) یکی از جالبترین شروران مارول است که از ابرشرور به ضدقهرمان تبدیل شد و دوباره به اصل خودش برگشت. داستان او زمانی شکل گرفت که توسط جی. جونا جیمسون (J. Jonah Jameson) برای تحقیق در مورد مرد عنکبوتی استخدام شد اما وقتی این کار شکست خورد گارگن پذیرفت سوژه آزمایشی برای فرآیند جدیدی باشد که او را به اسکورپیون یا عقرب (Scorpion) تبدیل کرد. او به یک شرور قدرتمند تبدیل شد که تمایل به انتقام از مرد عنکبوتی و رسیدن به قدرت داشت.
مک گارگن علیرغم موفقیتش در نقش اسکورپیون، راهی برای تغییر خود پیدا کرد و دوباره به یک انسان تبدیل شد. او به زودی متوجه شد که قدرتی که به عنوان یک ابرشرور داشت را از دست داده و شروع به جستجوی منبع جدیدی از قدرت کرد. این جستجو باعث شد او با سیمبیوتی که تبدیل به ونوم میشد پیوند بخورد و حتی قدرت بیشتری نسبت به قبل داشته باشد.
متأسفانه پیوند سیمبیوت ناقص بود و گارگن تبدیل به خوراک ونوم شد و برای زنده ماندن نیاز به کمک شیمیایی داشت. با این وجود او همچنان از تواناییهای جدید خود برای پیشبرد اهدافش استفاده میکرد. به همین منظور او به مرد عنکبوتی در تیم انتقامجویان تاریک نورمن آزبورن، تبدیل شد. در نهایت گارگن از کنترل شدن توسط سیمبیوت خسته شد و به هویت اسکورپیون خود بازگشت.
مک گارگن در طول تاریخ پیچیده خود، شخصیتی پیچیده و چندوجهی از خود نشان داده است. اگرچه او ممکن است همیشه بهترین انتخاب را نداشته باشد اما نمیتوان انکار کرد که او یکی از جذابترین شروران مارول است.
۴- دکتر دووم مدت کوتاهی نقش قهرمانانه مرد آهنی را بر عهده گرفت
دکتر دووم (Doctor Doom) یکی از بدنامترین شروران مارول است که در طول سالها دستخوش تغییرات زیادی شده است. یکی از برجستهترین تغییرات او زمانی رخ داد که او برای مدت کوتاهی نقش قهرمانانهای را به عنوان مرد آهنی پذیرفت. این تغییر با توجه به سابقه طولانی او به عنوان یکی از بزرگترین دشمنان چهار شگفتانگیز و جاهطلبی او برای حکومت بر جهان، شگفتانگیز بود. با اینحال، این تغییر با شخصیت پیچیده دووم و تمایل او به چرخشهای غیرمنتظره سازگار بود.
تبدیل شدن دووم به مرد آهنی پس از شکست دکتر دووم توسط رید ریچاردز (Reed Richards) در جریان رویداد جنگهای مخفی (Secret Wars) آغاز شد. ریچاردز تصمیم گرفت که زخمهای صورت دووم را التیام، مولتیورس را بازسازی و او را در مسیر جدیدی قرار دهد.
دووم از تاج و تخت خود در لاتوریا (Latveria) کنارهگیری کرد و با تونی استارک یا همان مرد آهنی نیز یک اتحاد تشکیل داد. وقتی استارک در جریان وقایع جنگ داخلی دوم (Civil War II) به کما رفت، دووم فرصتی برای نجات خود دید و زره مرد آهنی را بر تن کرد.
دووم به عنوان مرد آهنی برای محافظت از جهان و حفظ نظم تلاش کرد. با اینحال این امر چالش برانگیز بود زیرا بسیاری از ابرقهرمانان به انگیزههای او شک داشتند و با نهایت تلاشهایی که داشت به او مشکوک ماندند. علاوه بر این برخی از شروران مارول از جمله The Hood مصمم به شکست و پایین کشیدن او بودند.
دووم در نهایت در نبرد با گروه The Hood زخمی شد. او به لاتوریا عقبنشینی کرد و به دوره خود به عنوان مرد آهنی پایان داد. این شکست به دست متحدان سابقش نقطه عطفی برای دووم بود و او شخصیت قهرمان خود را رها کرد تا عنوان خود را به عنوان دکتر دووم پس بگیرد.
۳- دکتر اختاپوس قبل از تبدیل شدن به اختاپوس برتر، مستر پلنر و مرد عنکبوتی بود
دکتر اختاپوس یکی از نمادینترین شخصیتهای شرور مرد عنکبوتی است و نام او در طول سالها دستخوش تغییرات بسیاری شده است. یکی از مهمترین نمونههای آن زمانی بود که او نام مستر پلنر (Master Planner) را برای خود انتخاب کرد تا هویت خود را مخفی کند. او در این هویت دزدی عظیمی را ترتیب داد که برخی از بدنامترین دشمنان مرد عنکبوتی از جمله سندمن (Sandman) و الکترو (Electro) را گرد هم آورد. دکتر اختاپوس در این خط داستانی خود را به عنوان یک مغز متفکر نشان داد.
دکتر اختاپوس به عنوان مستر پلنر یکی از نمادینترین لحظات تاریخ مرد عنکبوتی را خلق کرد. او موفق شد در هر مرحله از اسپایدی پیشی بگیرد و به او اجازه ندهد جلوی سرقت یک سلاح قدرتمند را بگیرد. این یک لحظه کلیدی برای مرد عنکبوتی بود و او را وادار کرد تا تواناییهای خود را دوباره ارزیابی کند و راههای جدیدی برای مبارزه با دشمنانش پیدا کند. خط داستانی مستر پلنر تا به امروز مورد علاقه طرفداران باقی مانده و نقش دکتر اختاپوس در تثبیت جایگاه او میان برترین دشمنان مرد عنکبوتی را داشت.
دکتر اختاپوس بعداً به مدت کوتاهی دوباره نام خود را تغییر داد. او پس از تعویض بدنش با پیتر پارکر کنترل شخصیت مرد عنکبوتی را به دست گرفت و سعی کرد از قدرتهای او با نام «مرد عنکبوتی برتر» (Superior Spider-Man) استفاده کند. او برای مدتی توانست توجه برخی از طرفداران را به خود جلب کند چون رویکرد جدید او در مبارزه با جرم و جنایت بیرحمانهتر و مؤثرتر از پیتر بود. اما در نهایت ماهیت واقعی او خودش را نشان داد و او یک بار دیگر شرور شد.
در این زمان بود که این شخصیت نام جدید دیگری به خود گرفت: اختاپوس برتر (Superior Octopus). او در این شخصیت یک بدن شبیهسازی شده جدید داشت که تواناییهای خودش را حفظ میکرد، اما همچنین چندین پیشرفت داشت که او را بسیار قویتر میکرد. او این شخصیت را برای مدت طولانی حفظ نکرد اما همچنان یک پیشرفت جالب برای این شخصیت بود.
۲- اساتید شر هویت جدیدی به نام تاندربولتها ایجاد کردند
مفهوم شرور اصلاح شده مفهوم جدیدی در دنیای مارول نیست. با این حال بازگشت اساتید شر (Masters of Evil) به دلیل مقیاس بزرگ آن و این واقعیت که این تیم در ابتدا با نیت بدی ایجاد شد منحصر بهفرد است. اساتید شر مدتهاست که یکی از بدنامترین گروههای شروران مارول بوده و هرجا پا میگذاشتند هرج و مرج و ویرانی ایجاد میکردند. بنابراین وقتی خوانندگان دیدند که این تبهکاران به طور ناگهانی به قهرمان تبدیل شدهاند، این موضوع برایشان تکاندهنده بود.
یکی از شخصیتهای برجسته در گروه تاندربولتها هاکای (Hawkeye) بود که قبلاً یکی از اعضای انتقامجویان نیز بوده است. او پس از مرگ ظاهری خود، در تاندربولتها (Thunderbolts) به عنوان رونین (Ronin) ظاهر شد و هویت و نگرش جدیدی به زندگی گرفت. سایر شرورهای سابق از جمله بیتل (Beetle)، مون استون (Moonstone) و فیکسر (Fixer) نیز به تاندربولتها پیوستند و هرکدام شخصیت قهرمانانه جدیدی پیدا کردند.
تاندربولتها توسط بارون زیمو (Baron Zemo) با هویت Citizen V رهبری میشد و اساتید شر هر کدام هویتهای قهرمانانه جدیدی را در برنامه خود برای تسلط بر جهان اتخاذ کردند. با این حال، تاندربولتها به زیمو خیانت کردند و تصمیم گرفتند به عنوان قهرمان در شخصیتهای جدید خود به راهشان ادامه بدهند. اکثر تاندربولتها هنوز از هویت قهرمانانه خود استفاده میکنند و تعداد کمی به نام مستعار اصلی خود بازگشتند.
۱- پیست-پات-پیت تصمیم گرفت به عنوان تلهگذار شخصیت جدیتری داشته باشد
شروران مارول در دوران اولیه کتابهای کمیک اغلب به عنوان کاریکاتورهای تک بعدی معرفی میشدند که چیزی بیشتر از کیسه بوکس برای قهرمانان نبودند. با اینحال با گذشت زمان نویسندگان شروع به تبدیل این شخصیتها به چهرههای پیچیدهتر و جالبتر کردند. یکی از این شروران مارول پیتر پتروسکی (Peter Petruski) بود که بیشتر با نام اصلی خود یعنی پیست-پات پیت (Paste-Pot-Pete) شناخته میشد.
پیست-پات-پیت با وجود نام طنزآمیز و ظاهر خندهدارش به حریفی برای مشعل انسانی (Human Torch) و چهار شگفتانگیز تبدیل شد. قدرت چسبندگی او این شخصیت را به یک دشمن خطرناک تبدیل کرد و او حتی توانست به نیروهای شرور دیگر در گروه Frightful Four بپیوندد. او یکی از منفورترین شروران مرد عنکبوتی بود و پس از اینکه مرد عنکبوتی با شنیدن نام او خنده شدیدی کرد پتروسکی از مضحکه بودن خسته شد و تصمیم گرفت شخصیت جدیتری برای خود خلق کند.
این منجر به تبدیل شدن او به تلهگذار (Trapster) شد، نامی که تواناییهای واقعی او را به عنوان یک شرور بهتر نشان میداد. تلهگذار همچنان به استفاده از سلاحهای چسبنده خود ادامه داد اما حالا این کار را با میزان بیشتری از حیله گری و پیچیدگی انجام داد. او همچنین لباس جدیدی ابداع کرد که به جای ظاهر دلقکوار قبلیاش، بر حرفهای بودن و شایستگی او تأکید داشت.
پتروسکی با وجود تلاشهایش برای تغییر نام خود، همچنان گذشتهاش بهعنوان پیست-پات-پیت باعث مسخره شدنش میشد. بسیاری از مردم هنوز از او به عنوان یک احمق یاد میکنند و او تلاش میکرد تا این واقعیت را از بین ببرد. با این وجود او بر هویت جدید خود پافشاری کرد و به یکی از سرسختترین دشمنان مرد عنکبوتی تبدیل شد.
کلام پایانی
تغییر نام شروران مارول چیز جدیدی نیست. بسیاری از این شخصیتهای شرور چه برای یک شروع تازه، چه برای دنبال کردن مسیر جدیدی در زندگی یا صرفاً برای پنهان نگهداشتن هویت واقعی خود در این شخصیتهای تغییر یافته موفق بودند. برخی حتی توانستند هویت جدید خود را حفظ کنند و به راه شرارت یا قهرمانی ادامه دهند.
تکامل این شخصیتها باعث شد تا داستانها و قوسهای شخصیتی متفاوتی وجود داشته باشد که خوانندگان را در دنیای مارول نگه میدارد. از نورمن آزبورن گرفته تا پیست-پات-پیت مسخره، این شرورها به دنیای مارول عمق بخشیدند و همچنان بخشی جدایی ناپذیر از این فرنچایز هستند.
منبع: CBR