بازیهایی که بر اساس کمیکها اقتباس شدهاند، همواره یکی از محبوبترین و خلاقانهترین عناوین صنعت بازیهای رایانهای محسوب میشوند. با کافه کمیک همراه باشید تا ۱۰ مورد از ایستراگهای جالب در بازیهای بر اساس کمیک و انیمیشنها را بررسی کنیم.زمانی که شوخطبعی و خلاقیت بازیسازان بالا باشد، ما شاهد لحظات جالب و دیدنی خواهیم بود. در این مقاله علاوه بر بازیهای ابرقهرمانی، ما به سراغ برخی از بازیهای اقتباس شده از سریالهای انیمیشنی نیز رفتهایم که در کنار بازیهای کمیک بوکی، آنها را بررسی کنیم.
10- اشاره به عصر طلایی کمیکها

ایستراگ بازی
در سال ۲۰۱۰ بازی بتمن بر پایه انیمیشن موفق بتمن شجاع و جسور (Batman the Brave and the Bold) ساخته شد و با تحسین منتقدین نیز مواجه شد. این بازی که در سبک «بزن برو جلو» (Beat’em up) و پلتفرمر بود، در تلاش خلق فضایی مشابه با سریالش و بهتصویر کشیدن دوران طلایی کمیک (از دهه ۴۰ تا ۶۰ میلادی) بود و در این زمینه موفق عمل کرد. در مرحله اول این بازی که بتمن بههمراه رابین ماموریت خود را در گاتهام سیتی میگذراند تا بتواند مرد و زن گربهای را دستگیر کند، میتوان یک بیلبورد با تصاویر رابین را دید که طراحی و سبک بصری این بیلبورد یادآور دهه ۶۰ است.
در میان این تصاویر حتی یک نقاشی با ادای احترام به اثر مشهور ساخته ادوارد مونک نیز وجود دارد. همین بیلبورد در سریالی که این بازی از آن الهام گرفته، در قسمت انتقام رنگ (Revenge of Color) دیده شده. این بازی در واقع به کسانی که با حال و هوای این سریال آشنایی ندارند، وفاداری خود به دوران طلایی را نشان میدهد.
9- کمیک شهر گناه
در اوایل دهه ۹۰ میلادی، فرانک میلر پس از خلق آثار شاهکاری از بتمن، دست به نوشتن کمیک شهر گناه (Sin City) زد که نقدهای عموماً مثبتی دریافت کرد. این کمیک در جهانی به شدت سیاه و خشنیجریان داشت که شخصیتهای اصلی در تلاش برای کشتن افرادی قدرتمندتر از خود هستند. در سال ۲۰۰۹ کمپانی سگا یک بازی ویدئویی منتشر کرد که داستانی کاملا یکتا داشت اما حال و هوا و به اصطلاح اتمسفر بازی برگرفته از کمیک شهر گناه بود. این بازی، دنیای دیوانه (Madworld) نام داشت که منتقدین لب به تحسین از آن گشودند و بسیاری این بازی را بهعنوان یکی از بینقصترین بازیهای زمان خود نام بردند!
8- پسربچه آشنا
در بازی فوقالعاده مرد عنکبوتی نهایی (Ultimate Spider-Man) در نخستین مرحلهای که بازیکن میتواند کنترل ونوم را در دست بگیرد، یک پسر بچه همراه با یک بادکنک قرمز میبینیم که ونوم در نهایت او را میبلعد!
در واقع این رهگذر به ظاهر کم اهمیت، یکی از ماموریت های بازی مرد عنکبوتی ۲ (Spider-Man 2) را تشکیل داده بود. جایی که اسپایدرمن وظیفه داشت تا بادکنکهای گم شده را به کودکان برگرداند. به گفته بازیکنان، وجود چنین مرحلهای آزار دهنده بود زیرا صدای گریهی پسر بچهها گوشخراش بود. به این ترتیب اکتیویژن (Activision) یکی از آن پسر بچهها را در بازی بعدی قرار داد تا برای نارضایتی طرفداران را جبران کند.
7- جلد بازگشت شوالیه تاریکی

ایستراگ بازی : جلد بازگشت شوالیه تاریکی
این شاهکار که توسط فرانک میلر نوشته شده، درباره بازگشت بروس وین به حرفه ابرقهرمانی در دوران کهولت سن است. همچنین در پایان، نبردی نفس گیر بین بتمن و سوپرمن را شاهد هستیم. لازم به ذکر است که قسمت دوم این کمیک به نام شوالیه تاریکی دوباره حمله میزند (The Dark Knight Strikes Again) نوشته شد که برعکس این کمیک، با بازخورد منفی منتقدین و طرفداران روبرو شد.
در سال ۲۰۰۱ و با اوج انتشار بازیهای سه بعدی، بازی بتمن – انتقام (Batman Vengeance) در قالب دو باکس آرت مختلف منتشر شد. یکی از این باکس آرتها، بهطور آشکار و مستقیم ژست بتمن بر روی یک طناب و با پس زمینه رعد و برق، کمیک بازگشت شوالیه تاریکی (The Dark Knight Returns) را یادآوری میکند.
6- ادای احترام به صحنههای مشهور

بازی لگو بتمن ۲
اصولاً رسم است آثاری که برپایه مجموعهای اقتباس میشوند، برخی از صحنههای این مجموعه بهمنظور ادای احترام (Homage) را بازسازی کنند. بنابراین بازیهای زیادی منتشر شدهاند که بهصورت مستقیم و یا غیر مستقیم به برخی از آثار کلاسیک ادای احترام میکنند. بازی لگو بتمن ۲ (Lego Batman 2) یکی از همین آثار بود که حال و هوای فیلمهای تیم برتون را بازسازی کرد.
همچنین میتوان به بازیهای دیگری از جمله نسخه موبایل بازی بیعدالتی ۲ (Injustice 2) اشاره کرد که دو لباس از اولین حضور بتمن و سوپرمن در دنیای کمیک به همراه ادای احترام به صحنههای شناخته شده آنها (از جمله بلند کردن ماشین سبز توسط سوپرمن) را در خود داشت.
5- مخفیگاههای پنهان شده
زمانی که سازندگان خلاقیت به خرج میدهند ما شاهد نکات جالبی خواهیم بود. یکی از همین خلاقیتها در بازی مرد عنکبوتی PS1 بود که ما در مرحله تعقیب و گریز مرد عنکبوتی از دست پلیس، شاهد یک جرثقیل بودیم که روی آن عکس یک کدو تنبل قرار داشت و در درون جرثقیل بمبهای گابلینی را مشاهده میکردیم که نشان دهنده مخفیگاه گرین گابلین (Green Goblin) بود.
4- پایانهای جداگانه
در دنیای بازیهای رایانهای، سازندگان کارهای بسیاری برای ساختن یک اثر قابل توجه و همینطور ارزش تکرار آن میکنند. بازی کامیکس زون (Comix Zone) دو پایان جداگانه داشت. اگر در پایان بازیکن میتوانست، معشوقه شخصیت اصلی را نجات دهد، با شادی و جشن به اتمام میرسید. اما اگر موفق نمیشد، بازی با غم و ناامیدی به پایان میرسید.
3- ایستراگ بازی سوپرمن: اشاره به بدترین بازی تاریخ
در سال ۲۰۰۲ کمپانی اینفوگرامز (Infogrames) بازی جدید سوپرمن را برای پلی استیشن ۲ منتشر کرد که یکی از بازیهای خوب این قهرمان محسوب میشد. این بازی تحت عنوان سوپرمن: سایه آپوکالیپس توانست نظرات مثبتی دریافت کند. جالبترین بخش بازی، استفاده از یک کد تقلب و بازی کردن در یک مه سبز است که اشاره به بازی سوپرمن ۶۴ دارد. سوپرمن ۶۴ یکی از بدترین بازیهای تاریخ است که اعتبار مرد پولادین در دنیای بازیهای رایانهای را برای مدت بسیار زیادی لکهدار کرد.
2- ایستراگ بازی پلنگ صورتی: سازندگان در درون بازی
انیمیشن کلاسیک پلنگ صورتی (Pink Panther) در دهه ۶۰ میلادی توسط فریز فرلنگ تولید شد و به موفقیت غیرقابل توصیفی دست پیدا کرد. در سال ۲۰۰۲ یک بازی پلی استیشن برپایه این مجموعه تلویزیونی منتشر شد که از بهترین و خاطرهانگیزترین بازیها بر اساس انیمیشن بهحساب میآید. این بازی از لوکیشنهای موجود در این سریال بهره میبرد تا یک اقتباس بسیار نزدیک باشد. در پایان این بازی، با پولهای جمعآوری شده بازیکنان میتوانستند تابلوهای اتاق گالری را باز کنند که آخرین تابلو عکسی از سازندگان بازی بود که بهعنوان یک ایستراگ ایده واقعا جالبی بود.
1- در مناسبتهای مختلف، لوکیشن بازی تغییر خواهد کرد
در سال ۲۰۰۲ یک بازی رایانهای توسط کمپانی THQ بر اساس انیمیشن محبوب اسکوبی دو (Scooby Doo) که به دهه ۶۰ میلادی برمیگردد، منتشر شد. بازسازی صحنههای مشهور انیمیشن، محیط و فضاسازی جذاب و وجود عناصر کارتونی از نقاط قوت این بازی بود. اما ایستراگ بازی جالبی که بهصورت مخفیانه به بیرون درز کرد، کدهای تقلب آن بود. اگر این بازی را در یک تاریخ خاصی (مثل روز کریسمس) بازی میکردید، فضای بازی سفید و برفی میشد.
نظر شما درباره این ایستراگها چیست؟ برایمان بنویسید.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.