در اولین مقاله از سری مقالات «کمیک بوک و روانشناسی» بهسراغ شخصیت هوملندر (Homelander)، رهبر گروه سون (Seven) در دنیای سریال و کمیک The Boys خواهیم پرداخت. با کافه کمیک همراه باشید تا به بررسی روانشناختی از شخصیت هوملندر بپردازیم.
روانشناسی علم کند و کاو ذهن انسان است و قطعا هر داستاننویسی در خلق شخصیتها از این علم به نحوی بهره میبرد. در سری مقالات پیش رو ما از این علم استفاده میکنیم تا شخصیتپردازی شخصیتهای کمیک بوکی را تحلیل کنیم.
در دنیای تخیلی سریال و کمیک «پسران»، هوملندر با وجود تمام عیبهای خود در قامت یک تبهکار شنلپوش، توسط مردم آمریکا یک ناجی نشان داده میشود و در پایان فصل سوم سریال شاهد تشویق شدن این شخصیت بهدلیل کشتن یکی از مخالفانش هستیم. این محبوبیت پا را فراتر از فرمهای سریال و کمیک گذاشته و حتی در دنیای واقعی نیز هوملندر طرفداران بسیاری دارد.
با تمام این اوصاف ما در این مقاله به عمق شخصیت هوملندر سفر خواهیم کرد. دو روی مختلف آن را بررسی و رفتارهای غیرمنطقی و خشن او را تحلیل میکنیم. در آخر هم به سراغ تیپ شخصیتی او در آزمون های MBTI و DISC می رویم. لازم به ذکر است که این مقاله بیشتر به سریال می پردازد و توجه کمتری به کمیک پسران دارد. خوشحال می شویم در این مسیر همراه ما باشید.
شخصیت هوملندر: من از همه بهتر هستم!
همگی تصویری واضح از هوملندر در ذهن خود داریم. شخصیتی که خود را متفاوت میبیند و میخواهد برترین باشد. او در همهچیز بهدنبال رقابت است و شخصیتی جاهطلب دارد. همچنین گذشته بدی که در کودکی داشته باعث شده تا رفتاری زورگویانه و قدرتطلبانه نیز داشته باشد. او خود را خاص میداند و این در دیالوگهای زیادی مشخص است.
هوملندر میگوید: «من اشتباه نمیکنم. من مثل بقیه شما نیستم. من قویترم. باهوشترم. بهترم. من بهترینم!»
یا در دیالوگی دیگر از زبان او میشنویم: «نه نه. خدا نه. تنها مرد در آسمان من هستم.»
او در بخشهای زیادی از سریال از کودکی بد خود گله میکند. اینکه او پدری نداشته و محصول آزمایشگاه بوده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است. او همچنین در مقطعی از فصل سوم بیان میکند که دیگر نمیخواهد حرف گوش کن و توسریخور باشد. در واقع او این رفتار قدرتطلبانه و زورگویانهاش را به چشم انتقام از اتفاقات گذشته میبیند. او میخواهد هرکاری بکند و این موضوع را یک قدرت میداند. این رفتار او را تبدیل به یک خودشیفته میکند که کشتن دیگران را قدرتنمایی دانسته و تحمل انتقاد را ندارد. این موضوع در دیالوگ زیر کاملا مشخص است.
«من بچه ننه ضعیفی نیستم که هرجا بره معذرت خواهی میکنه پس چرا از منمیخواید چنین کسی باشم. در تمام زندگیم مردم سعی کردن کنترلم کنن. تمام عمرم. افراد ثروتمند و قوی خواستن جلوم رو بگیرن. من رو ضعیف و بله قربانگو کنن. انگار که یک عروسک خیمه شب بازی کوفتیام! میدونید چیه؟ تلاششون جواب داد چون من بهشون اجازه دادم که اینکارو بکنن. حدس بزنید چی میشه؟ اگه میتونن من رو کنترل کنن میتونید شرط ببندید که شما رو هم کنترل میکنن. اونها همین الان هم اینکار رو میکنن فقط شما متوجه نمیشید. اما دیگه بسه. دیگه هرچقدر عذرخواهی کردم و از قدرتم سو استفاده شده بسمه. شما باید شاکر عیسی مسیح باشید چون من کسی هستم که بودم. چون به من نیاز دارید. نیاز دارید که نجاتتون بدم. نیاز دارید. من تنها کسی هستم که ممکنه بتونه. شما قهرمانهای واقعی نیستید! من قهرمان واقعیم! من قهرمان واقعیم!»
در بخش بعدی مقاله این بحث را گستردهتر ادامه می دهیم.
چرا اهمیت میدهی آنها دربارهات چه فکری میکنند؟
با کمی بررسی متوجه میشویم که شخصیت هوملندر دو روی هیستریایی و خودشیفته دارد که بهدنبال جلب توجه و تایید دیگران و آزادی مطلق و نادیده گرفتن حقوق دیگران است. روی خودشیفته هوملندر دیگران را انکار و روی هیستریایی او به آنها توجه میکند. همین موضوع باعث شده که او همزمان این دو اختلال شخصیتی را داشته باشد. دیالوگهای زیر که بار دیگر مهارت نویسنده در سریال پسران را آشکار میکنند، بهخوبی نشاندهنده این دو اختلال هستند.
«من هوملندرم و میتونم هر غلطی که دلم بخواد بکنم.»
«+ چرا اهمیت میدی که اونها چه فکری دربارت میکنن؟ بگو! میخوام بشنوم!
– چون میخوام دوستم داشته باشن.»
دیالوگ بالا مکالمهای بود که هوملندر خودشیفته و هوملندر هیستریایی با یکدیگر داشتند. این مکالمه بیانگر کمبود محبتی است که هوملندر در کودکی داشته و برای همین تشنه محبت و دوست داشته شدن توسط دیگران است. این رفتار دوگانه او در رابطه با معشوقههایش بارزتر میشود. او گاهی به آنها احساس نیاز و وابستگی میکند و گاهی خود را رها و بینیاز نشان میدهد. میتوانیم برای این مدل از رفتار او پایان فصل اول در تقابل با بیلی بوچر (Billy Butcher) و کشتن مدلین را مثال بزنیم.
هوملندر، رهبر گروه هفت
توانایی رهبری یکی از ویژگیهای واضح هوملندر است که در طول سریال مشخض بوده. البته او هیچوقت رهبر محبوبی نبوده و با رفتارهایش، اعضای گروه را از خود رانده است. به هرحال، او مدت زیادی است که بهعنوان رهبر سون شناخته میشود و نماد ابرقهرمانهای جهان است. این ویژگی او نشاندهنده توانایی هوملندر در رهبری و ذات رهبر اوست. البته تصمیمات او در قامت یک رهبر همیشه درست نیستند. دلیل این امر هم به تصمیمگیریهای احساسی، خودشیفتگی و خودخواهی و روان نامتعادل او برمیگردد. این ویژگی او به ما کمک میکند که در بخش بعدی مقاله تیپ شخصیتی او را مورد بررسی قرار دهیم.
قدرت جسمی، ضعف روانی
هرچقدر که هوملندر از نظر جسمی قدرتمند باشد باید اعتراف کنیم که او از نظر روانی تعادل کافی، سلامت لازم و قدرت زیادی ندارد. تصمیمات او غیرمنطقی و رفتار او در خیلی از موارد تکانشی است. در دیالوگهایی از استن ادگار (Stan Edgar) و سولجر بوی (Soldier Boy) هم این موضوع توسط آنها بیان میشود.
استن ادگار: شرکت مال تو هست هوملندر. کسی باقی نمونده که در مقابلت ایستادگی کنه. اما فکر میکنم به زودی پشیمون میشی؟
هوملندر: و چرا؟
استن ادگار: چون کسی برای تو باقی نمونده. جهان به زودی متوجه واقعیت دردناکی که هستی میشه. تو لایق احترام من نیستی. تو یک خدا نیستی. تو فقط یک محصول بدی.
سولجر بوی: باعث تاسفه که من این مدت تو رو از دست داده بودم. کاش میتونستم بزرگت کنم و بهت چیزهایی یاد بدم. مثل پدر و پسر.
هوملندر: من هم ناراحتم اما دیگه پیش هم هستیم.
سولجر بوی: شاید اگه بزرگت کرده بودم میتونستم بهترت کنم و چنین عوضی غرغرو و ضعیفی نمیشدی که تشنه توجهه. اما الان نمیشه کاری کرد.
هوملندر: ضعیف؟ من خود تو هستم.
سولجر بوی: میدونم. تو یک ناامیدی لعنتی هستی.
سولجر بوی در این دیالوگ به کمبود توجه و شخصیت هیستریایی هوملندر هم اشاره میکند.
هوملندر: آنتاگونیستی از جنس پروتاگونیستها
همانطور که گفتیم این بخش مقاله برای بررسی تیپ شخصیتی هوملندر در آزمون MBTI است. برای خوانندگان عزیزی که با این تست آشنایی ندارند باید بگوییم که تیپ MBTI هر شخص از چهار بخش تشکیل شده که هرکدام شامل یک حرف است و بیانگر یک ویژگی شخصیتی است. ویژگیهای اول تا چهارم به ترتیب افراد را در معیارهای انرژی، ذهن، طبیعت و تاکتیک به دو دسته درونگرا و برونگرا، رویاپرداز و واقعگرا، منطقی، احساسی، برنامهریز و خلاق تقسیم میکنند. تیپ شخصیتی هوملندر طبق بررسیهای ما از شخصیتپردازی او و منابع اینترنتی ENFJ (برونگرا، رویاپرداز، احساسی، برنامهریز) است که بهعنوان تیپ شخصیتی مربی، قهرمان یا پروتاگونیست شناخته میشود. دلایل انتخاب ما را در پاراگرافهای زیر مشاهده میکنید.
- ذات رهبر
- تصمیمات غیرمنطقی
- ذات منجی (دقت کنید، هوملندر در یکی از دیالوگهای معروف خود میگوید: «شما نیاز دارید که من نجاتتان بدهم. هیچکس دیگری نمی تواند این کار را بکند.» این، یکی از ویژگیهای تیپ ENFJ است.)
- اصرار بیش از حد بر روی عملی کردن حرف خود و تمایل به زورگویی (از ویژگیهایی که بیشتر در افراد برنامهریز و برخی ENFJ ها دیده میشود.)
- رویاپردازی ویژگی بارز هوملندر است. او به شدت در افکار خود غرق است.
نمادی از تسلط گرایی و یک تایپ D بارز
تیپ شخصیتی D در آزمون DISC بدون شک تیپ شخصیت هوملندر است. او فردی تسلطگرا و رقابت طلب است. از نقاط ضعف او نیز میتوان به دخیل نکردن دیگران در تصمیمات اشاره کرد. همچنین هوملندر زمانی که استن ادگار میخواست جلوی قدرت او را بگیرد و به استارلایت آزادی بیشتری دهد رفتاری تهاجمی و لجبازانه از خود نشان داد. در واقع رقابت طلبی، تسلطگرایی و میل به برتری ویژگیهای اصلی او هستند که برای بینندگان سریال مثل روز روشن است.
سخن پایانی
خوشحال شدیم که با ما در اولین فصل از مقالات کمیک بوک و روانشناسی همراه بودیم. امیدواریم با همکاری شما مخاطبان عزیز بتوانیم مطالب مفیدی را در این سری منتشر کنیم. منتظر انتقادات، پیشنهادات و نظرات خواندنی شما در رابطه با این مقاله و دیگر مقالات وبسایت هستیم.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.