از سال ۲۰۰۰ که اولین قسمت فیلم های ایکس من منتشر شد تا زمان انتشار فیلم جذاب لوگان (۲۰۱۷)، این فرنچایز بیش از دو دهه است که توجه طرفداران فیلمهای اکشن و ابرقهرمانی را به خود جلب کرده و به محبوبیت بالایی دست یافته است. همه فیلم های ایکس من ترکیبی از اکشن با شدت بالا، شخصیتهای خوش پرداخت و یک جدول زمانی پیچیده است که بخشی از جذابیت این فیلمها شده است. با کافه کمیک همراه باشید تا به معرفی بهترین فیلمهای ایکس من بپردازیم.
لیست بهترین فیلم های ایکس من
در این فرنچایز که با فیلم ایکس من (۲۰۰۰) آغاز میشود ما با دنیایی آشنا میشویم که در آستانه یک جنگ بین انسانها و موجودات جهشیافته قرار دارد. اینجاست که با پروفسور X، ولورین و گروهی که همه آن لباسهای چرمی شیک میپوشند، آشنا میشویم. این فیلم به ما نشان میدهد که جهشیافتهها در موارد بسیاری شبیه به ما هستند. سپس X2 در سال ۲۰۰۳ اکران شد که با یک نگاه عمیقتر به گذشته ولورین و شرور اصلی فیلم که محور آن است، پیش میرود. این فیلمهای اولیه مقدار مناسبی از اکشن، احساسات و لباسهای جذاب را با هم ترکیب میکند تا توجه مخاطبان جلب شود.
فیلم X-Men: The Last Stand ۲۰۰۶ تلاش میکند تا نقاط داستانی زیادی را بههمراه داشته باشد که در نهایت تعدادی از آنها را رها میکند. در ادامه، X-Men: First Class در سال ۲۰۱۱ منتشر شد که در یک سفر پر جنب و جوش به دهه ۱۹۶۰ با نشان دادن نسخههای جوانتر از شخصیتهای مورد علاقه ما، دوباره همه را به فیلم های ایکس من علاقهمند میکند. چه کسی می تواند فیلم X-Men: Days of Future Past را فراموش کند؟ این فیلم عجیب و غریب با تمرکز بر سفر در زمان تلاش میکند تا خط زمانی پیچیده فرنچایز را باز کرده و بهعنوان یک «بازگشت به آینده» با جهشیافتهها عمل میکند. وقت آن است که نگاهی دقیقتر به این فیلمها (و چند مورد فیلم دیگر از این فرنچایز که به آنها اشاره نشده) داشته باشیم و بر اساس میزان محبوبیت (کم به زیاد) آنها را رتبهبندی کنیم.
X-Men Origins: Wolverine (2009)
فیلم X-Men Origins: Wolverine یا همان «خاستگاه ایکس من: ولورین» ترکیبی از همه عناصری است که از یک فیلم ابرقهرمانی و اکشن انتظار دارید. بههمین خاطر، باید این فیلم باید بهترین فیلم لیست ما باشد اما در واقع این فیلم آخرین مورد در لیست است.
اول از همه این فیلم با قهرمانان کمیک ایکس من، بهخصوص ددپول شوخی بدی کرده و آنها را بهنوع دیگری نشان میدهد. چه کسی فکر میکرد این ایده خوبی است؟ طرفداران اصلا در مورد اتفاقات این فیلم هیجانزده نشدند. برخورد فیلم با شخصیتهای دیگر و انحراف آن از منبع اصلی، همه ما را کمی آزار داد. مطمئناً لحظات جالبی در این فیلم وجود دارد که میتوان از آن لذت برد اما با این وجود، خاستگاه ایکس من: ولورین در لیست ما آخرین گزینه است.
Dark Phoenix (2019)
فیلم Dark Phoenix یا «ققنوس سیاه» هفتمین فیلم از فیلم های ایکس من بود. این فیلم تجربه اول کارگردانی «سایمون کینبرگ» بهحساب میآمد که تا پیش از این بیشتر بهعنوان نویسنده و تهیهکننده در این فرنچایز حضور داشت. این فیلم قرار بود که پایانِ بزرگ فرنچایز ایکس من باشد اما اصلا نتوانست انتظارات را برآورده کند.
با اینکه ققنوس سیاه جذابیتهای خاص خود را داشت وسرشار از اکشن جذاب و داستان زیبا بود اما به هیچوجه مطابق انتظارات منتقدان و مخاطبان ظاهر نشد. این فیلم فاقد جذابیت خاص فیلم های ایکس من همیشگی بود. ققنوس سیاه بهنوعی سعی داشت ترکیبی از یک کاوش عمیق در قدرت و هویت «جین گری» و در عینحال یک ماجراجویی فضایی باشد و تا حدی هم در این امر موفق عمل کرد، اما یکپارچگی روایت خود را فدای همهچیز کرد.
X-Men: The Last Stand (2006)
تصور کنید در بوفهای هستید که همه چیز را میتوانید بخورید و بشقاب خود را با انواع و اقسام غذاها پر میکنید. این کاری است که سازندگان فیلم X-Men: The Last Stand یا همان «ایکس من: آخرین مقاومت» انجام دادند. نکات مثبت داستان، شخصیتها و صحنههای اکشن و عناصر ابرقهرمانی، همه چیز در بالاترین سطح خود بود.
این فیلم سعی کرد خیلی چیزها را بهتصویر بکشد: دگرگونی تاریک جین گری، «درمان» جهشیافتگی و هزاران خرده داستان فرعی دیگر. مثل این است که آنها یک چک لیست از هر ایده جالب X-Men داشتند و سعی کردند همه آنها را در کمتر از دو ساعت مشخص کنند. نتیجه یک فیلم واقعا گیجکننده و بسیار شلوغ بوده که دنبال کردن آن هم برای مخاطبان عام و هم برای علاقهمندان به فرنچایز ایکس من خیلی سخت است.
X-Men: Apocalypse (2016)
فیلم «ایکس من: آخرالزمان» قولهای زیادی را به طرفداران رویداد کمیک بوکی با همین نام داده بود. همینطور تماشای «آپوکالیپس»، یکی از اولین جهشیافتهها بر روی پرده نقرهای، انتظار زیادی را برای این فیلم ساخته بود. متاسفانه این فیلم اصلا نتوانست آنطور که باید جهان مردان ایکس را پس از فیلم Days of Future Past شکل دهد.
با اینکه «اسکار آیزاک» بازیگر بسیار توانایی است اما گریم و نحوه بهتصویر کشیدن «آپوکالیپس» اصلا او را بهعنوان یک جهشیافته قدرتمند که تهدیدی برای جهان است، نشان نمیداد. حضور تیم بازیگری مردان ایکس از برهه زمانی که وقایع First Class رخ میدهد هم به بهبود این فیلم کمک چندانی نکرد. متاسفانه شخصیتهای جدید این فیلم که نسخههای جوانی از مردان ایکسی است که در فیلم X-Men سال ۲۰۰۰ میبینیم، اصلا پرداخت خوبی ندارند و در بین شخصیتهای زیاد این فیلم گم میشوند. بدون شک «ایکس من: آخرالزمان» یکی از ناامیدکنندهترین فیلم های ایکس من است.
X-Men (2000)
مورد بعدی در لیست ما اولین فیلم این فرنچایز، یعنی «ایکس من» به کارگردانی «برایان سینگر» است. این فیلم در واقع پیشگام فیلم های ایکس من است. فیلمی که راه را برای رونق ژانر فیلمهای ابرقهرمانی در دنیای سینما هموار کرد. شاید سوال کنید که چرا این فیلم بالاترین جایگاه را به خود اختصاص نداده؟ به این دلیل که فیلم ایکس من ممکن است تمام جلوههای ویژه خیرهکننده و توطئههای ویرانکنندهای را که ما به آن عادت کردهایم را در خود ندارد که کمبود آن بهخوبی حس میشود. البته این موارد از جذابیت این فیلم کم نمیکند.
فیلم ایکس من ما را با دنیایی آشنا کرد که در آن متفاوت بودن مشکلی نداشت. این فیلم ابرقدرتها و شخصیتهایی مانند ولورین، استورم و پروفسور ایکس را به ما معرفی کرد که بعدها به نامهای معروفی تبدیل شدند و زمینه را برای همه جهشیافتههای بعدی فراهم کردند. اگر فیلم ایکس من محبوب نبود شاید حتی نامی از آن باقی نمیماند چه برسد به اینکه برای بیش از دو دهه بهعنوان یک فرنچایز پرطرفدار در دنیای سینما باقی بماند.
The Wolverine (2013)
تصور کنید ولورین، ابرقهرمان خشمگینی که همه ما آن را میشناسیم و دوستش داریم، مردی با عضلات قوی و چنگالهای ساخته شده از آدامانتیوم، ، بهجای محیط همیشگی آمریکا در مناظر سرسبز ژاپن و خیابانهای نورانی از چراغهای نئون آن حضور داشته باشد. این دقیقاً همان کاری است که The Wolverine انجام میدهد و سطح جدیدی به داستان جهش یافته مورد علاقه ما اضافه میکند. این قسمت از فیلم های ایکس من محبوبیت خود را نه با نبردهای جهشیافتهها یا مخاطرات آخرالزمانی، بلکه با یک فرو رفتن عمیق در قلب و روح لوگان، با نام مستعار ولورین، بهدست میآورد.
تماشای این قسمت از فرنچایز مانند نگاه کردن به دفتر خاطرات آن با مبارزات، شمشیرهای سامورایی و اکشن بیشتر است. این فیلم به بررسی مضامین جاودانگی و از دست دادن میپردازد و همه ما را وادار میکند تا به ارزش زندگی برای همیشه فکر کنیم. نقطه اوج این فیلم زمانی است که بهنظر میرسد باید با از دست دادن کسانی است که دوستشان دارید؛ مواجه شوید. سفر ولورین در ژاپن یک انحراف جذاب از هرج و مرج معمول گروه مردان ایکس است که بر مبارزات درونی او تمرکز دارد و داستانی تند، زنده و شخصیت محور را ارائه میدهد. این ماجرای جذاب همراه با محیطی منحصربهفرد است که فیلم The Wolverine را به جایگاهی که لایقش است، رسانده.
X-Men: Days of Future Past (2014)
فیلم بعدی لیست ما X-Men: Days of Future Past یا همان «ایکس من: روزهای گذشته آینده» به کارگردانی برایان سینگر است. چیزی که Days of Future Past را به یکی از دوستداشتنیترین فیلم های ایکس من تبدیل میکند، استفاده هوشمندانه آن از سفر در زمان و کارگردانی و طراحی فوقالعاده هرکدام از سکانسهای آن است. با بازگرداندن آگاهی ولورین به دهه ۱۹۷۰، این فیلم موفق شد موتور فرنچایز ایکس من را که به خاموشی میرفت، دوباره روشن کند.
فیلم Days of Future Past، دوران قدیم و جدید را به داستانی پیوند میدهد که اشتباهات گذشته را تصحیح کرده و زمینه را برای ماجراهای آینده فراهم میکند. این فیلم بهنوعی اطمینان حاصل میکند که دنیای فیلم های ایکس من برای هر چیزی که در آینده پیش میآید (چه تاریک و چه روشن) آماده است.
X2: X-Men United (2003)
X2: X-Men United یک دنباله جذاب برای فیلم اصلی X-Men است که زیباییها و عناصر اکشن بسیار بیشتری ارائه میدهد. این فیلم سینمایی اکشن و ابرقهرمانی پرطرفدار که در سال ۲۰۰۳ اکران شد، یکی از محبوبترین فیلم های ایکس من است، زیرا همه چیزهایی را که در مورد فیلم اول دوست داشتیم (شامل مبارزه برای پذیرش، برخورد ایدئولوژیها بین مگنیتو و پروفسور X، و تواناییهای جهشیافتهها) را در حد بالاتر بهطوری که هم طرفداران و هم منتقدان را تحت تاثیر قرار دهد، ارائه داد.
اما X2 فقط نمایشی از ضرب و شتم جهشیافتهها نیست. این فیلم عمیق است و سعی میکند ترسها، امیدها و رویاهای شخصیتها را به ما نشان دهد. ولورین به گذشته اسرارآمیز خود اشاره میکند ما جنبه دیگری از شخصیت روگ (Rouge) را دیده و حتی نگاهی اجمالی به انسانیت پشت شخصیت مگنیتو داریم. این فقط خودنمایی جهشیافتهها نیست بلکه کاوشی صمیمانه در مورد معنای متفاوت بودن، تعلق داشتن و متحد شدن در برابر یک تهدید مشترک است. این ترکیبی از عملکرد آدرنالین و عمق احساسی واقعی است که X2: X-Men United را به این جایگاه رسانده است.
Deadpool 2 (2018)
ددپول در سال ۲۰۱۸ بار دیگر به پرده سینما بازگشت و به جرات میتوان ادعا کرد که این بار حتی از دفعه قبل هم بهتر عمل کرد. این فیلم ترکیبی از کمیک، ابرقهرمانی و اکشن با چاشنی احساسات بود که توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد. این فیلم به کارگردانی دیوید لیچ و با هنرمندی رایان رینولدز، انتظارات مخاطبان را بهطور کامل برآورده کرد. ددپول ۲ به سفر در زمان، ماجراجویی جهشیافتهها، دوستی و کنترل نیروهای جهش یافتهها میپردازد و با ارائه عناصر اکشن جذاب، به یکی از پرطرفدارترین فیلم های ایکس من تبدیل شده و از نقاط عطف این فرنچایز محسوب میشود.
X-Men: First Class (2011)
تصور کنید که وارد یک ماشین زمان میشوید، به دهه ۶۰ میلادی میروید و خود را در دنیایی میبینید که جهشیافتهها به تازگی شروع به کشف جایگاه خود در بین انسانها کردهاند. این دقیقا چیزی است که با تماشای X-Men: First Class قرار است تجربه کنید. «فرست کلاس» فیلمی است که جانی تازه به سری فیلم های ایکس من داد و کمک کرد تا محبوبیت این فرنچایز در بین مردم دو چندان شود. فیلم فرست کلاس توانست کاری را انجام دهد که برخی تصور میکردند غیرممکن باشد. این فیلم توانست ایکس من را بار دیگر در قلب و ذهن مردم ماندگار کند تا این فرنچایز دوباره در جایگاه بالایی از فیلمهای ابرقهرمانی و اکشن قرار بگیرد.
اما راز جذابیت فرست کلاس چیست؟ پرداختن عمیق به رابطه دوستی بین چارلز اگزاویر (پروفسور X) و اریک لنشر (مگنیتو). این دو شخصیت قبل از اینکه دشمنانی با فلسفههای متفاوت در مورد همزیستی جهشیافتهها و انسانها باشند، بهترین دوستان یکدیگر بودند. X-Men: First Class داستانهای اصلی خود را با ظرافت خاصی بررسی میکند و وقایع تاریخی واقعی (مثل بحران موشکی کوبا) را با شیطنتهای جهش یافتهها ترکیب کرده تا به نظر برسد در حال تماشای نسخه جهشیافته یک کانال تاریخی هستید.
Deadpool (2016)
چه کسی فکرش را میکرد که یک ویدیوی تست که تماما با جلوههای ویژه ساخته شده، قرار است چنان سر و صدایی در اینترنت کند تا یک فرانچایز سه قسمتی مثل «ددپول» شکل گرفته شود؟ باورش سخت است اما ساخت یک فیلم که مختص به شخصیت ددپول باشد از سال ۲۰۰۴ در نظر گرفته شده بود اما مسائل حقوقی و زمانی باعث شد که همچین پروژهای تا مدت زیادی پشت سکوت و درهای بسته دور بماند. اما به لطف سماجت «رایان رینولدز» و طرفداران شخصیت ددپول، ما شاهد یکی از بهترین فیلم های مردان ایکس بودیم که تمرکز اصلی را بر روی این شخصیت وراج و قاتل گذاشته است.
ترکیب کمدی و خشونت با درجه سنی بالا باعث شد که حتی فیلم رتبه اول این لیست هم با تمرکز بر روی مخاطبین بزرگسال ساخته شود تا کمی از فضای همیشگی این فرنچایز دور باشیم. قسمت اول ددپول با بازی خیرهکننده رینولدز در قالب این شخصیت، شکسته شدن دیوار چهارم، دیالوگهای محشر و اکشن بیرحم خود باعث شده تا این فیلم رتبه دوم از بهترین فیلم های مردان ایکس را داشته باشد.
فیلم های ایکس من: Logan (2017)
بهترین و جذابترین فیلم در فرنچایز ایکس من، فیلم «لوگان» است که انقلابی در فیلم های ایکس من بود و طرفداران زیادی پیدا کرد. داستان لوگان در آیندهای نزدیک میگذرد که در آن جهش یافتهها تقریباً منقرض شدهاند و قهرمان ما اکنون یک پیرمرد سالخورده بوده که قدرت شفابخشی او دیگر مثل قبل نیست. قهرمان ما خسته بوده، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و او فقط سعی میکند از پروفسور X بیمار در مخفیگاهی در مرز مکزیک مراقبت کند.
اما پس از مدتی یک جهشیافته جوان به نام لاورا به داستان وارد میشود که قدرتهایی شبیه به ولورین دارد. روند داستان عوض پس از اولین حضور این شخصیت عوض میشود تا بینندگان را به یک سفر جادهای برای فرار و نجات از شخصیتهای منفی ببرد.
شاید برای خیلی از شما این سوال پیش بیاید که چرا لوگان را بهعنوان بهترین فیلم ایکس میشناسیم؟ جواب این سوال خیلی ساده است. این فیلم جرات داشت که از همه جهات متفاوت باشد و این تفاوتها را به قدری زیبا بهتصویر کشید که تجربه مخاطبان را از یک فیلم ابرقهرمانی برای همیشه تغییر داد.
نظر شما درباره این فهرست چیست؟ فیلم مورد علاقه شما کدام است؟ برایمان بنویسید.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.