سوپرمن اولین ابرقهرمان مشهور آمریکایی، امسال هشتادمین سالگرد تولد خود را جشن میگیرد؛ ابرقهرمانی که توسط دو بچه دبیرستانی خلق شد. به مناسبت این سالگرد، همراه کافه کمیک باشید.
کمیک ها، اسباب بازی‌ها، لباس‌های طراحی شده و آثار پرفروش هالیوودی سوپرمن (Superman) همگی به ریشه و دودمان خودشان یعنی اولین نسخه داستان‌های مصور (Action Comics) در آوریل سال ١٩٣٨ بازمی‌گردند. اکثر طرفداران کمیک به خوبی می‌توانند سرچشمه داستان سوپرمن را به یاد بیاورند: زمانی که سیاره کریپتون در حال نابودی بود، جور ال (Jor-El) و همسرش لارا (Lara) فرزند نوزاد خود را درون سفینه قرار دادند تا جان او را نجات دهند. او به سیاره زمین فرستاده می‌شود و خانواده کنت (Kent) او را پیدا می‌کنند و به فرزندی می‌پذیرند. کال ال (Kal-El) که دیگر با نام کلارک (Clark) شناخته می‌شود و اکنون رشد کرده است، متوجه قدرت‌های عجیب و غریب خود می‌شود و قسم می‌خورد که از این توانایی خارق‌العاده فقط به نیکی و درستی استفاده کند. اما اصل داستان زندگی سوپرمن به‌عنوان یک شخصیت واقعی که پر از دوستی، ایستادگی و اندوه است، داراماتیک‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنید.
از یک ابرشرور تا یک ابرقهرمان
اواسط دهه ١٩٣٠، جری سیگل (Jerry Siegel) و جو شوستر (Joe Shuster) دو نوجوان دبیرستانی بودند که در شهر کلیولند (Cleveland) واقع در ایالت اوهایو (Ohio) زندگی می‌کردند. آن‌ها برای مجله مدرسه فعالیت می‌کردند و با نوشتن داستان و کشیدن کارتون سودای شهرت داشتند. جری نویسنده و جو تصویرگر هنری بود. زمانی که تصمیم گرفتند داستان‌های مصور بسازند، یک ناشر به نام Major Malcolm Wheeler-Nicholson اولین فرصت را در اختیار آن‌ها قرار داد و از آن دو خواست تا کمیک‌هایی ماجراجویی برای مجله‌اش با عنوان New Fun and Detective Comics خلق کنند. اما جری و جو داشتند روی داستان دیگری به نام Superman کار می‌کردند: یک ابرشرور با توانایی‌های ویژه ذهنی که جری برای شخصیت‌پردازی آن از مجلات مختلف الهام گرفته بود. آن‌ها این کامیک را به‌صورت مستقل با عنوان “Science Fiction” به شکل یک جزوه منتشر کردند.
در حالی که فقط پنج نسخه از این کمیک منتشر شد، آن‌ها چون نام شخصیت اصلی را دوست داشتند به فعالیت خود ادامه دادند. کمی بعد سوپرمن جدید آن‌ها تبدیل به یک شخصیت مثبت شد. جو سیگل یک ابرقهرمان را با شنل و شرت ورزشی، درست مثل قهرمانان بدن‌سازی آن دوره، شکل داد. نیروهای سرعتی این شخصیت را از جسی اوونز (Jesse Owens) ورزشکار دونده المپیکی، موی بد حالتی که با تلاش صاف و خوابیده کرده باشند را از جانی ویزمولر (Johnny Weissmuller) بازیگر نقش تارزان و کفش‌هایش را از گلادیاتورها الگوبرداری کرده بود که آش شله‌قلمکار فرهنگ عامیانه دهه ١٩٣٠ میلادی بود.
از رویایی کودکانه تا ابرقهرمانی جهانی
وقتی کار نهایی و آماده شد، آن‌ها سوپرمن را به هر روزنامه، سندیکا و ناشری که توانستند معرفی کردند. تمام‌شان سوپرمن را رد کردند، بعضی چندین بار، این وضعیت برای چندین سال ادامه داشت، اما جری و جو هرگز بیخیال و مأیوس نشدند.
زمانی که اولین نسخه کمیک سوپرمن چاپ شد، فرآیند کاملاً مبهمی داشت که هنوز هم مشخص نشده است. اما باور معمول این است که ناشری به نام هری داننفلد (Harry Donenfeld) که کمپانی بزرگی به نام National Allied Publications را خریداری کرده بود، اولین داستان سوپرمن و تمام حقوق وابسته را فقط به قیمت ١٣٠ دلار خریداری کرد. این کمپانی اکنون به نام DC Comics شناخته می‌شود.
سوپرمن به جهانیان با اولین نسخه داستان‌های مصور به‌عنوان Action Comics در ١٨ آوریل ١٩٣٨ معرفی شد. سوپرمن در حال خرد کردن یک خودروی هادسون روی کاور مجله نقش بسته بود. قیمت نسخه افتتاحی فقط ١٠ سنت بود، اما در سال ٢٠١٤ یک نسخه چاپی تقریباً مرغوب با قیمت سه میلیون و دویست هزار دلار به فروش رسید. دیگر خودتان مسیری که این کاراکتر طی کرده را ارزیابی کنید!
زمانی که کمیک سوپرمن بسیار مشهور و پرفروش شد، جری سیگل و جو شوستر از فروختن امتیاز این شخصیت به‌شدت پشیمان شدند؛ آن‌ها میلیون‌ها دلار سود را از دست داده بودند. در حالی که تا ده سال بعد روی کمیک‌های سوپرمن کار می‌کردند، هیچ‌وقت نتوانستند مالک شخصیتی که خلق کرده‌اند باشند و تا آخر عمرشان با تنظیم شکایت خواستار بازپس‌گیری حقوق سوپرمن بودند.
از اندوهی عمیق تا نمادی پرصلابت
اما یک تکه دیگر از پازل اصالت سوپرمن باقی مانده است. در تاریخ دوم ژوئن ١٩٣٢، وقتی که جری فقط ١٧ ساله بود، پدر جری سیگل، مایکل، وقتی که می‌خواست مغازه لباس‌فروشی خود را تعطیل کند، چند مرد وارد مغازه می‌شوند و مایکل مچ آن‌ها را در حال دزدین یک دست کت و شلوار میگیرد، اما در آخر این مایکل بوده که ناتوان از پا درآمده است؛ نه به دلیل برخورد گلوله، بلکه سکته قلبی.
برخی افراد بر این باورند که جری سوپرمن را به‌عنوان نسخه فانتزی پدرش خلق کرده. به‌عنوان مردی آرام که توانسته سریعاً به قهرمانی تبدیل شود که مانع موفقیت چندین سارق شده است. البته در چندین داستان اولیه سوپرمن، جور ال، پدر سوپرمن، مشکل تنفسی دارد (مثل مایکل که از مشکلات قلبی رنج می‌برد) و همچنین خلاف‌کارانی که با دیدن سوپرمن قش می‌کنند و می‌میرند، درست شبیه کسانی که قربانی آسیب روحی در بچگی شده‌اند. شاید جری از سوپرمن استفاده کرده تا مرگ اندوهگین پدر خود را بارها بازسازی کند تا آرامش پیدا کند.
در نبرد بی‌پایان خیر و شر سوپرمن، این داستان کلیشه در قالب‌های بسیاری مثل: کارتون و فیلم سینمایی تا کودکانی که ادعا می‌کنند سوپرمن هستند و در حیاط پشتی خانه بازی می‌کنند، تکرار می‌شود.
سخن پایانی
اصلاً چرا باید هشتادمین سالگرد تولد سوپرمن مهم باشد؟ این رخداد برای تقدیر از یک داستان مصور سرگرم‌کننده که مردی بتواند با چشمان سوزان و پرواز کردن بر فراز ابرها دنیا را نجات بدهد، نیست! بلکه استفاده از فانتزی و تخیل برای معنا بخشیدن به جهان خشک و سرد امروزی، جریان پیدا کردن غم‌های فردی در روایت داستان و بهره بردن از هنر برای تجسم کردن یک جامعه عادل و امن‌تر است.
ابرمرد دنیای داستان‌های مصور، نماد قدرت بی‌نهایت یک انسان کاملاً عادی است. او در مواقعی که می‌تواند کوچک‌ترین کمکی به هم‌نوع خود بکند، از فعالیت و شغل روزانه خود دست می‌کشد. کلارک کنت (Clark Kent) تنها نماد بزرگ‌نمایی شده از هزاران هزار سوپرمن نامرئی اطراف‌مان است که تنها با گذاشتن عینک وجدان قابل شناسایی هستند.
