باید قبول کرد که کمیک و فیلم های کمیک بوکی از همان ابتدای شروع جهانهای سینمایی، با یکدیگر در یک تقابل غیرمنصفانه بودهاند. با کافه کمیک همراه باشید.
Avengers: Endgame پردرآمدترین و پرفروشترین فیلم سینمایی در گیشههاست و دیگر دورهی فیلمهایی که بخاطر حضور بازیگران مطرح هالیوودی به موفقیت میرسیدند به پایان رسیده. فیلمهای کمیک بوکی اکنون به تنهایی آنقدر در فرهنگ عامه قد علم کردهاند که بعضا علاقمندان به آنها نه تنها یک مرتبه بلکه ممکن است برای بار دوم و سوم هم حاضر به خریدن بلیط آنها برای تماشا در سینما باشند.
اما با تمامی این اوصاف، صنعت کمیک بوک(کتابهای مصور) به آن دوره شکوفایی یا به قولی رنسانسی که انتظارش را میکشیده نرسیده است. با اینکه شرکتهایی نظیر مارول، دی سی و ایمیج دچار مشکلات مالی و یا ورشکستگی نشدهاند ولی همه آنها سود و درآمد اصلیشان بجای آنکه از کمیک بوکها که آغازگر همه چیز بوده باشد، بیشتر بر اساس فیلمها و سریالهاییست که از روی شخصیتها و داستانهای(شما بخوانید داراییها) آنهاست. همین موضوع سبب این اختلاف بزرگ میان کمیک و فیلم های کمیک بوکی شده است.
شرایط برای کمیک بوکها آنقدر هم وخیم نیست، اما جالب است که بدانید که در هفته اول اکران Avengers: Endgame این فیلم توانست بیش از یک میلیارد دلار بلیط بفروشد در صورتی که شماره هجده از کمیک Avengers در تلاش بود تا در ماه آپریل بیش از 63 هزار نسخه بفروشد. شاید فکر کنید که تب و تاب Endgame بهانه خوبی میشد تا والدین و طرفداران آخرین کمیک منتشر شده از انتقامجویان را بخرند؛ اما اکران این فیلم کوچکترین تاثیری بر این موضوع نداشت و کمیکهایی نظیر Batman، Justice League و Immortal Hulk در فروش کمیک از انتقامجویان پیشی گرفتند.
در واقع این بحث برقرار است که عامه طرفداران کمیک و خریداران آنها علاقمندان واقعی به این آثار هستند و حتی بعید میدانیم طرفداران فیلمهای کمیک بوکی باشند. این موضوعیست که جای بحث بسیاری دارد زیرا اگر دقت کرده باشید در مورد فیلمهای کمیک بوکی همیشه طرفداران خود کتابها هستند که طرفداران فیلمها را برای رجوع نکردن به منبع الهام فیلمها سرزنش میکنند. البته اینجا سرزنش به این معنی نیست که لزوما جنبه منفی بین دو طرفین جابجا شود، بلکه به شخصه معقتدم گاهی اوقات افزایش دادن آگاهی خود در مورد برخی چیزها خالی از لطف نیست. گاهی اوقات وفادار نبودن یک اثر به منبع اصلی میتواند موجب ایجاد فاصله بین این دو گروه شود. فاصلهای که تمامی دانش یک خواننده را میتواند در یک فیلم ۲ ساعته زیر سوال ببرد.
به راستی معمای بزرگیست که شرکتهای نشر کمیک بوک به دنبال راهی هستند تا اعداد تماشاگران فیلمها و سریالهای خود را تبدیل به اعداد خریداران کتابهای خود بکنند. آن هم خوانندههایی از جنس کسانی که پیشتر در موردشان گفته شد. اما واقعا دلیل این موضوع چیست؟ چرا تماشاگران آثار ابرقهرمانی و کمیک بوکی هیچگاه سوار قطار کمیک بوکها نمیشوند؟ دلایل متعددی وجود دارد.
اولین دلیل و شاید منطقیترین دلیل این است که مردم این روزها چیزی نمیخوانند. اصلا هم ربطی به کمیک بوکها ندارد. ما در عصری زندگی میکنیم که فراوانی همه چیز زیاد است، شادیها لحظهای هستند و به طبع نهایت تنبلی وجود دارد. چرا از مغزمان کار بکشیم وقتی که میتوانیم ستارههای Reality TV را تماشا کنیم که چطور بر سر یک جفت چکمه در حال دعوا هستند؟ این یک موضوع رفتاریست که نیازمند تغییری از پایه است.
دومین مشکل اساسی این است که برای خواندن کمیک بوکها باید از کجا شروع کرد؟ بیشترین سوالی که از اکثریت طرفداران فیلمها دریافت شده این است که «باید برای خواندن کمیکها از کدام نقطه آغاز کنیم؟» زیرا برای کسی که آشنایی با این شکل از مدیا ندارد نقطه آغاز کمی گیجکننده است. این یک حقیقت واضح است. خطهای زمانی متفاوت، ریبوتها و شمارههای اول از کمیکها بسیار وجود دارند و اگر یک خواننده یا طرفدار این فرم نباشید به نظر خیلی ترسناک و گمراهکننده به نظر میرسد. با این حال شرکتهایی نظیر دی سی و مارول کمیکهای بسیار منتشر کردهاند که نیاز به آشنایی با شمارههای قبلی و داستانهای قبل از آن در طی این سالها ندارد. مطالعه چنین کتابهایی برای شروع شاید سبب شود که آن خلاء بین کمیک و فیلم های کمیک بوکی برای طرفداران از بین برود.
بالاخره سومین دلیل هم به فیلمسازها برمیگردد. آنها به این موضوع چندان علاقه و کمکی نشان ندادهاند. تماشای این موضوع که بازیگران و کارگردانان این فیلمها اعتراف میکنند که تابحال یک کتاب کمیک نخواندهاند و یا به سازندگان آنها کوچیکترین اعتباری نمیدهند، بسیار ناراحت کننده است. به طور مثال «جنیفر لاورنس» در یک مصاحبه نمیتواند ۵ نفر از اعضای مردان ایکس را نام ببرد. واضح است که این بازیگر برای منافع شخصی و دریافت دستمزد در این فیلم حاضر شده و این شخصیتهای کمیک بوکی برای او ذرهای اهمیت ندارد. فیلمسازهای آثار ابرقهرمانی مسئولیت سنگینی دارند تا نفس تازهای به کسانی که در ابتدا این مسیر را برایشان هموار ساخته بتابند(اینجا منظور کسانی است که این شخصیتها و داستان ها را خلق کردهاند). نه فقط شخص «استن لی» بلکه تمامی نویسندگان، طراحان و رنگ آمیزانی که به این مدیوم جان بخشیدهاند و باعث شدهاند که این داستانها خلق شوند.
حتی کمیک بوکها در قیاس با فیلمها تفاوت قیمتی بسیاری دارند. یک لحظه فکر کنید که یه شخص حاضر است Endgame را برای بار دهم در سینما تماشا کند اما کتابهایی که این شخصیتها در آن بوجود آمدهاند را حتی نگاه هم نکند. چه بسا آن را حتی بخواند!
به طور ساده بگویم، کمیک بوکها یکی از بهترین فرمهای سرگرمی در جهان است. با اینکه فیلمها و سریالهای کمیک بوکی در طی این سالها همه ما را سرگرم کردهاند، اما یک دنیای وسیع و فوقالعادهی دیگری در انتظار ماست که اکثریت آن را به شکلی که باید تجربه نکردهاند.
دنیایی که داستانهای جذابی را در خود دارد و ورود به آن باعث میشود که دید ما به شخصیتهایی که از قبل میشناختیم زوایای جدید از شخصیتپردازی و روایت بدهد. خواندن کمیک بوکها عملیست که شاید در نظر خیلی عبث و بیهوده باشد، اما زمانی که به آن اهمیتی که لازم است را بدهید، از چنین نظری پشیمان میشوید. زیرا هیچ چیزی زیباتر از اولین قدمها بسوی شکوه و جلال وجود ندارد. پس لطفا بعد از خواندن این مقاله، از دوستان خود یا از طریق جست و جو در اینترنت، اولین کتاب کمیک خود را مطالعه کنید. چون دنیایی وسیع انتظار شما را میکشد.
امیدوارم از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید. نظر خود در رابطه با این مقاله و موضوعی که در آن مطرح شد حتما با ما در میان بگذارید.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.
منبع: Fortressofsolitude
این مقاله خیلی خوب بود.
ممنون که خوندین✌
خیییلی مخلصم عمو اسید، عجب مقاله ای نوشتی