اکنون دهههاست که کتابهای کمیک از منابع اصلی تفریحی حساب میشوند که هم نیمه روشن و امیدوار روان انسان و هم نیمه تاریک دنیایش را به تصویر کشیدهاند. با کافه کمیک در ادامه همراه باشید تا به معرفی 10 نویسنده کمیک که به این صنعت شکل دادهاند، بپردازیم.
کتابهای کمیک هستند که با تصویر کشیدن ذات خوشبین انسان، انگیزه و امیدی که تک تكمان برای دستیابی به عظمت نیاز داریم را در اختیارمان قرار داده است. این داستانها به مرور تاریکی درون و نگاه واقعگرایانهی ضدقهرمانی را نیز نشان میدهد و احساس گناهی که از درون فرد را به دام خود میکشاند، پررنگ میکند.
این تصاویر که بازتابی از درون شخص است، همه به دست نویسندگان در قالب داستانهایی درآمدهاند که بهترینها و بدترینهای بشریت را نشان میدهد. شخصیتهایی که از اوج و عرش به فرش میرسند و مسیر پر پیچ و خمی که بقیه برای رستگاری و عظمت طی میکنند را از دنیای خیالی ما به واقعیت شناخته شدمان، کشاندهاند. این نویسندگان، صنعت کمیک امروز را ساخته و به شکلی که اکنون میشناسیم درآوردهاند.
10. جف جانز (Geoff Johns)
از آکوامن (Aquaman) و فلش (Flash) گرفته تا خط سراسری بین دنیایی بحران پایانناپذیر (Infinite Crisis) و ساعت قیامت (Doomsday Clock)، جف جانز، نقش پررنگی در دنیای دیسی ایفا کرده است. برجستهترین تأثیر او در این دنیا داستان گرین لنترن (Green Lantern) بود که نه سال پیاپی به طول انجامید.
بعد از اینکه محبوبیت داستانهای جونز به خطر افتاد، او با تزریق داستانهای افسانهای به نیروهای جسمانی و همچنین به تمامی کیهان، دنیایش را مجدداً گسترش داد و زنده کرد. او با معرفی طیف رنگی احساسی، که هر کدام از شخصیتها و رنگها نمادی از یک احساس باشند، رنگ و لعاب تازهای به داستانهايش بخشيد. گرین لنترن هم از قبل ما را برای رنگ زرد یا سیاهترین شبها آماده کرده بود و وعده آمدنشان را داده بود. میشود گفت که هر آنچه دنیای مدرن از گرین لنترن میشناسد، از صدقه سری جف جانز و نوشتار اوست.
9. جیسون آرون (Jason Aaron)
جیسون آرون خلاقیت خود را در نوشتههایش گنجانده و در طول سالیان، انعطافپذیری ذهن یک نویسنده کمیک را در هر شخصیتی و هر جایگاهی به نمایش گذاشته است. از دکتر استرنج (Doctor Strange) گرفته و پانیشر (The Punisher) تا کمیکهای گروهی چون انتقامجويان (Avengers)، جیسون آرون به کارهایش شخصیتی منحصر به فرد عطا میکند.
پردازش داستان ثور، که در ابتدای داستان لیاقت لازمه چکش خود را نداشت و باید در طول سری داستانها و حوادث به این لیاقت دست پیدا میکرد، باعث شد آرون در روند داستانی کمی از آن چهره قهرمانی و جنگ جویانه فاصله بگیرد و چهرهای آسیبپذیر به خواننده نشان دهد. همچنین جیسون آرون معشوقهی ثور، جین فاستر را به شخصیتی بزرگتر بدل کرد و به او لیاقت داشتن قدرت ثور را با بلند کردن چکش (Mjolnir) اعطا کرد و حالا بنظر میآید این روند داستانی که جین تبدیل به ثور جدید شود، در فیلم Thor: Love & Thunder بر پردهی نقرهای خواهیم دید.
8. برایان مایکل بندیس (Brian Michael Bendis)
یکی از جریانسازترین نویسندگان دنیای مدرن، احتمالاً برایان مایکل بندیس است. کارهای بحث برانگیزش او را در طی سالیان بر سر زبانها انداخته، نویسندهای که قهرمانان کلاسیک را به عرصه مدرن میآورد و داستانهایی برخلاف انتظار طرفداران قصههای کلاسیک بازگو میکند. بندیس، استعداد چشمگیر خود را به خورد تعداد قابل توجهی از انتشارات کمیک داده است. هل اسپاون (Hellspawn) را زیر نظر ایمیج کمیکس (Image Comics)، سوپرمن زیر نظر دی سی و تعداد قابل توجهی داستان و عناوین داستانی را زیر نظر مارول به چاپ رسانده است.
قابل ذکرترین کارهای برایان، جسیکا جونز (Jessica Jones)، همچنین خانهی ام (House of M) و داستانهای تهاجم مخفیانه (Secret Invasion) را شامل میشود. هر چند اصل شهرتش به واسطهی خلق اسپایدرمن نهایی (Ultimate Spiderman) و در نتیجهاش دنیای نهایی (Ultimate Universe) بوده که راه را برای حضور شخصیت محبوبش یعنی مایلز مورالز (Miles Morales) باز كرد تا به اسپایدرمن تبديل شود و حالا این داستان و دنیایش یکی از پرفروشترینهای مارول است.
7. فرانک میلر (Frank Miller)
از بتمن کج خلق و قاتل گرفته تا نوع سرخوش و چرند و مزخرف بتمن، هیچ شخصیتی در تاریکی و غمگینی و درعین حال، درستکاری به پای شوالیهی تاریکی نمیرسد. ساختار و ایده بدبینی و بدشگونی در داستانسرایی دنیای کمیک، بیشتر از همه توسط فرانک میلر پیش رفته است. داستانهای او تماماً حاوی نوعی تاریکی درونی است که ساختار داستانی را بیشتر برای بزرگسالان و طرفداران بزرگسال کتابهای کمیک مناسب میکند.
کارهایش از سین سیتی (Sin City) و روبوکاپ (Robocop) تا سیصد و حتی كراس اور بتمن/اسپاون (Batman/Spawn) گسترش یافته است. در بحث شهرت داستانهای دردویل (Daredevil) و دارک نایت (Dark Knight) در یک کشمکش تنگاتنگ به سرمیبرند تا بالاخره چه کسی در لیست معروفترین های میلر نفر اول خواهد بود؟!
6. روبرت کانیگر (Robert Kanigher)
بعد از جنگ جهانی دوم تمام کمیکها با روحیهی جنگآوری و فضای جنگ درهم تنیده بودند. کم کم این روحیه و حال و هوا منسوخ شد و کمیکهایی که تا آن زمان بر اساس قهرمانان آمریکایی شکل گرفته بود، حالا یک زمینهی علمی تخیلی منحصر به فرد برای خود برگزیده بودند. اگرچه بسیاری از نویسندگان این عصر نقرهای در این انتقال سهیم بودند اما خلق بری آلن (Barry Allen) از نظر بسیاری به عنوان محرک این عصر جدید داستانسرایی کتابهای مصور و كميک است، علیرغم اینکه پیش از این شخصیتهای دیگری که با سرعت عجین بودند، مانند جی گاریک (Jay Garrick) و جانی کوئیک (Johnny Quick) نیز ظاهر شده بودند.
رابرت کانیگر در کنار کارماین اینفانتینو (Carmine Infantino) و جان بروم (John Broome) بود که شخصیت فلش را دوباره اختراع میکند و در طول تشکیل شخصیت فلش نه تنها یک شخصیت محبوب بلکه نوع جدیدی از داستان سرايی کتابهای کمیک را خلق ميكند.
5. جاناتان هیکمن (Jonathan Hickman)
اگر نویسنده کمیک وجود داشت که اکثر طرفداران کتابهای كميک به اتفاق نظر او را به عنوان یک داستاننویس سوپراستار مدرن تحسین کنند، قطعا آن انتخاب جاناتان هیکمن بود که آثارش نه تنها به دلیل ایدهها و الهامات شگفت انگیز طرفدارانش را به دیوانگی میکشاند، بلکه با معرفی نقاط شروع مختلف در سری کمیکهایش، این اجازه را میدهد که خوانندگان جدید درست از وسط داستان وارد روند خوانش کتابهایش بشوند.
از چهار شگفتانگیزش (Fantastic Four) و ماموران شیلد (Agents of S.H.E.I.L.D) گرفته تا جنگهای مخفی (2015 Secret Wars) و بعد از آن انتقام جویان (Avengers/New Avengers)، در هر کدام از این داستانها نقاط شروع مختلفی هست كه از هر كدام وارد داستان شوید، گیج نمیشوید و میتوانید به درک بالایی از شخصیت یا تیمی که دربارشان نوشتهاست برسید.
در حال حاضر هيكمن سری ایکس-من (X-Men) را به دست گرفته که با توجه به تغییرات شخصیتی که در داستان آخرالزمان (Apocalypse) شاهدش بودیم، میتوان حدس زد که این شروع 2 الی 3 سال تحولات شخصیتی و شکلگیری تیمی است.
4. کریس کلرمانت (Chris Claremont)
اگر لحن ناآرام و درد و آزاری که بر فضای ایکس من غالب است جزو علاقهمندیهای شماست، پس باید به شما بگوییم که اکثر قریب به اتفاق نوشتههای معروف و محبوب کلرمانت از همین ویژگی پیروی میکنند. تقریباً همه آن چیزهایی که ایکس-من را به آنچه که هست بدل کرده، هنر دست کلرمانت است. داستانهایی مثل روزهای گذشته آینده (Days of Future Past) یا سری ققنوس و ققنوس تاریک (Phoenix/Dark Phoenix Saga) و همینطور انسان میکشد خدا دوست میدارد (God Loves Man Kills)، همه از قلم او نشأت گرفتهاست.
همه اینها بدون در نظر گرفتن تاریخچهی بینظیریست که برای ولورین ساخته است. علیرغم محبوبیتی که ایکس-من در دنیای امروز کسب كردهاست، این سری قبل از کریس کلرمونت شکست را تجربه کرده بود و او با کشاندن مشکلات سیاسی-اجتماعی ایالات متحده به روند داستانی، به آن جان تازه بخشید و این روند همچنان ادامه دارد.
3. بیل فینگر (Bill Finger)
بدون داشتن هیچ قدرت فرا انسانی و تنها با امتيازهای شخصيتی و البته ثروت سرشار، بروس در اوج توانمندیهای یک انسان قرار میگیرد. او قوانین را در دست میگیرد تا به تنهایی از پس فسادهای شهر بربیاید یا شاید هم کاملا برعکس، یک پسر بچه عصبانی و سوگوار است که هرگز نتوانسته بر رنج خود غلبه کند و اين كارهای خيرخواهانه تنها توجيه و نقابی است بر رفتارهای ديوانهوار افراطی.
در هر صورت شخصيت بروس در داستانها و دنيای واقعگرايانه رمزگشايی ميشود و به تمامی اين سوالها پاسخ داده میشود. دنيايی که اگر بیل فینگر نبود هرگز شکل نمیگرفت. زیرساخت یکی از محبوبترین افسانههای دنیای مدرن و فرهنگ عامه، از کمیک شماره 27 کارآگاهی سرچشمه میگیرد. بتمن در ابتدای شکلگیریش بسیار خشنتر و بیرحمتر از آن چیزی است در طول داستانهایش میبینیم و میشود گفت تا حدود زیادی رفتارش تغییر کرده است.
2. جری سیگل (Jerry Siegel)
پیش از 1938 کلمه «قهرمان» به شخصیتهای ملموسی چون زورو (Zorro)، فانتوم (The Phantom) و دکتر سویج (Doc Savage) تلقی میشد. با این حال جری سیگل در کنار جو شوستر (Joe Shuster) با معرفی شخصیت سوپرمن ( اولین ابرقهرمانی که قدرتهای ماورای طبیعی داشت) دنیای کمیک را متحول کرد. در ادامه این خلق، کتابهای کمیک سمت و سوی تازهای پیدا کردند و شخصیتهایی چون فلش، کاپیتان آمریکا، واندر وومن و بسیاری دیگر در این عرصه به وجود آمدند.
جری سیگل با به وجود آوردن سوپرمن (ابرقهرمانی پیش از تمام ابرقهرمانان) ناخواسته راهی به روی دوران جدیدی از کمیک گشود و همین به تنهایی میتواند دلیل این باشد که با شماره یک این لیست دائماً در جابه جایی باشند و نتوان تصمیم گرفت کدام یک نقش پررنگتری در این صنعت داشتهاند.
شاید تنها دلیلی که استن لی در این لیست از جری سیگل پیشی میگیرد، شهرت است. در حالی که اکثراً سوپرمن را میشناسند، ممکن است با جری سیگل آشنايی نداشته باشند. بخاطر فیلمهای در چند دهه گذشته و عبورهای لحظهای استن لی از جلوی لنز دوربین، مخاطبان معمول سینما استن لی را به عنوان یکی از پرکارترین نويسندههای کمیکها میشناسند. از مرد عنکبوتی گرفته تا مرد آهنی و حتی هالک شگفتانگیز، تعداد زیادی از برجستهترین ابرقهرمانهای امروزی از استن لی و جک کربی شروع شدهاند.
بدون لی، چه کسی میداند که آیا رسانههای كتاب کمیک به همين خوبی در عصر مدرن رشد میکرد یا خیر؟! در حالی که فیلمهای ابرقهرمانی قبل از دنياي سينمايی مارول معمولاً از بین کتابهای مصور پرطرفدار سربرمیآورد، اما معرفی یک داستان منسجم در جریان یک دوره طولانی مدت، خوانندگان جدیدی را به همراه داشت که این رسانه را احیا کرد.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.
منبع: CBR
1 دیدگاه در حال حاضر