ابرقهرمانها و ابر رهبران تفاوت چندانی با ورزشکاران و سایر افراد با عملکرد بالا ندارند. آنها کارها را انجام میدهند، مسئولیت میپذیرند و برای دستیابی به نتایج روی نقاط قوت خود تمرکز میکنند. با کافه کمیک همراه باشید تا آناتومی ابر قهرمان ها را بررسی کنیم.
در ۷۵ سال گذشته ۱۴ فیلم بتمن ساخته شده است. سوپرمن، مرد عنکبوتی، فرانچایزهای انتقامجویان و لیگ عدالت را فراموش نکنید و البته که این لیست ادامه دارد. دنبالههای زیادی از این فیلمها وجود دارد و شخصیتها در ترکیبهای عجیب و غریب و هیجان انگیزی با هم متحد میشوند. علت شیفتگی بیپایان ما نسبت به ابرقهرمان چیست؟ لایههای زیادی در افسانههای این شخصیتها وجود دارد که به دلمان مینشیند. اما چرا؟
ما از شما دعوت می کنیم که محل کارتان را در فرم ابرقهرمانی در نظر بگیرید. با رهبرانتان به عنوان زنان شگفتانگیز و تونی استارکها از دنیای سازمانی مواجه شوید. اینها میتوانند رهبران رسمی و سازمانی شما یا رهبران غیررسمیتان باشند. کسانی که در میان انسانهای عادی و فانی مینشینند و در عین حال از نفوذ یک تایتان برخوردارند.
«جادوی» ابرقهرمانان چیست؟
ابرقهرمانها در زندگی عادی و وضعیت اضطراری/بحرانیشان، دوگانگی شخصیت دارند. از ویژگیهای بارز آنها لباسها یا یونیفورمهایی است این شخصیتها با آنها شناخته میشوند؛ داشتن تواناییهای رهبری پرقدرت و داشتن مهارت بالای ورزشی که اغلب چیز رایج است (یا حداقل عملکرد بالا از جهت هیکل یا فرم). البته قدرتهای فرا انسانی هم دخیل هستند. ابرقهرمانان اغلب در محیطی با ریسک بالا فعالیت میکنند و اثر اعمال و تصمیمات آنها مهم و پایدار خواهد بود.
ابرقهرمانان چه کسانی هستند؟
تشابه بین ابرقهرمانها و ورزشکاران و افراد تجاری ممتاز، دروغ و یا اغراق نیست. همه آنها مجری هستند. همه آنها اجرا کننده هستند. آنها انجامدهندگان هستند. آنها کارهای سخت انجام میدهند و سعی میکنند به اهدافی دست یابند که قابل مشاهده، ملموس و اغلب قابل تحسین است. ابرقهرمانان شبیه به ورزشکاران از نظر ذهنی سرسخت و اغلب دارای قدرت فیزیکی بالایی هستند. موضوع مشترک «برتری ذهن بر جسم» را میتوان به هر نحوی در بین بسیاری از رهبران برتر دنیای تجارت مشاهده کرد.
در طرح این سوال که «ابرقهرمانان از کجا میآیند؟» با مبحث روانشناسی قدیمی «طبیعت در مقابل پرورش و تربیت» مواجه میشویم. آیا ما محصول DNA خود هستیم یا محیط خود؟ اکثر مردم استدلال میکنند که ابرقهرمانان و رهبران به مرور زمان ساخته میشوند. زمینه تجارب زندگی بر اساس الگوهای فکری، رفتار و پاسخ بنا میشود، توسعه مییابد یا واکنش میدهد.
ابرقهرمانها چهرههایی هستند که در مواقع اضطراری یا بحرانی به داد مردم میرسند. آنها دو گونه هستند: ایثارگران و بیاحساسها. ابرقهرمانها و رهبران حماسه آفرین، جلوی مشکلات را میگیرند. آنها مشغول نجات مردم و شهرها (سازمانها) هستند و به محافظت از اهداف و حفظ استانداردهای بالایشان افتخار میکنند. آنها غیور و نمایانگر آرمانهای برتر هستند.
از سوی دیگر، ابرقهرمانان بیتفاوت (مثل بتمن) و رهبران معتقدند که عقل و خرد، بدون مزاحمت احساسات منفی، بر چالشها غلبه میکند. هر کدام در بحران نقش خودشان را ایفا میکنند. چه انگیزه دادن به دیگران (ایثارگران) باشد یا یک گام به عقب رفتن برای واقعنگری بیطرفانه (بیاحساسها). هر دو متفکرانی استراتژیک هستند که میتوانند از راههای مختلف به اهدافشان دست پیدا کنند. مطمئناً بین ابرقهرمانان و رهبری فضای زیادی برای تنوع و گوناگونی وجود دارد.
کار ابرقهرمانان چیست؟
تبدیل زغال سنگ به الماس. توانایی مدیریت یک موقعیت پر از فشار به روشی سودمند، نشانهی بارز یک ابرقهرمان و ابررهبر است. ابرقهرمانها به فراخوان حمله واکنش نشان میدهند. برای مثال وقتی سیگنال خفاشی بر فراز شهر گاتهام بلند میشود، بتمن میداند که چیزی فوری یا مهم پیش آمده که به توجه و مهارت او نیاز دارد. ممکن است این موضوع به شکل یک وضعیت اضطراری (نیاز به پاسخ فوری)، یا وضعیتی باشد که نیازمند مجموعهای از پاسخهای تاکتیکی یا استراتژیک است.
ابرقهرمانها به طور روزانه با ترسها روبرو میشوند. این شامل سرو کار داشتن با ترسهای خود و مردم است. تا به حال به این فکر کردهاید که چرا هر ابرقهرمان موضع معروف خودش را دارد؟ تحقیقات روانشناختی در مورد زبان بدن نشان داده است که با «ژست مقتدرانه» (شکل دادن به بدن خود به روشهای بخصوصی)، مغز ما مواد شیمیایی خاصی را آزاد میکند که باعث میشود برای استرس و خطر آماده بشویم. ما با اینکار مردم را تحت تاثیر قرار میدهیم و این پیغام را میفرستیم که کاری وجود دارد که باید انجام شود و من برای انجام آن اینجا هستم.
ایجاد اتحادهای استراتژیک برای مزیت رقابتی راه خوبی برای نجات جهان و البته برای یک تجارت خوب است. ابررهبران این را درک و هنگام ساخت تیمهای برنده، اغلب تیمهایی را با رویکردی مبتنی بر نقاط قوت طراحی میکنند. روانشناسی مبتنی بر نقاط قوت (یا روانشناسی مثبت)، بر نقاط قوت افراد متمرکز است. در یکپارچهسازی یک تیم، میتوان نقاط قوت مختلف را متحد کرد و یک شکل کلی را ایجاد کرد که قدرتش بیشتر از مجموع اجزای آن باشد.
ابرقهرمانها و ابررهبران دو چیز دیگر را درک میکنند. هر اجرا دورهای دارد و رهبری رایگان نیست. اولا، اجرا یک فعالیت بسیار ارزشمند است، با این حال حتی سوپرمن نیز حیاط خلوت خودش را دارد. اجرا، رهاسازی و استراحت سه گانه مهمی است. معمولاً اجرا و استراحت همان چیزی است که آن را «آرامش» مینامیم. برای مثال، سوپرمن برای مقداری استراحت به آسمان و مرد عنکبوتی با تارهای خود از ساختمانها بالا میرود. الگوی اجرا-پاداش در دنیای تجارت اغلب به شرح زیر است:
۱. نهایی کردن یک معامله بزرگ.
۲. جشن گرفتن.
۳. سفر رفتن.
استراحت باعث رهایی از استرس نوع “بد” میشود. رهاسازی امکان بازسازی را فراهم میکند. تفاوت بین این دو این است که در حالی که استراحت نیاز به وقفه دارد، رهاسازی میتواند بسیار نیروبخش باشد. دوم آنکه رهبران درک میکنند که مبادله برای امتیازات موقعیت رهبری به قیمت علایق شخصیشان تمام میشود. قدرت زیاد، مسئولیتهای زیادی هم به همراه دارد. بنابراین، رهبران ممکن است «آخر از همه غذا بخورند.»
ابرقهرمانان چه دارند؟
ابرقدرتها و ابرعیبها. سوپرمن را با تواناییهای مافوق انسانی یا آشیل، قهرمان اسطورهای و برترین جنگجوی یونانی را در نظر بگیرید. در حالی که هر شخصیت دارای مهارت و پشتکار افسانهایست (و ابر قدرتهایشان)، هر کدام یک «ضعف» اساسی دارند.
بهجای صحبت درباره ضعفهای رهبران، میتوانیم درباره «عوامل انحرافی» رهبران صحبت کنیم. دست بالا گرفتن نقاط قوتشان. این چیزی است که اگر مدیریت نشود، میتواند رهبری بهینه را در سازمان مختل کند. «جنبه منفی رهبری» به چگونگی رفتار رهبران، تحت استرس و ابزارهای روانشناختی موجود، برای اندازهگیری و تفسیر این اخلالگران میپردازد.
ابرقهرمانان در راس اعتبار و نفوذ قرار دارند. آنها چراغهایی برای هدایت جامعه هستند و شهروندان عادی را به عمل سوق میدهند. آنها به طور همزمان بسیار جذاب هستند و سطحی از فروتنی دارند که مرتبط با واقعیت است. آنها مورد احتراماند زیرا مافوق انسان هستند، اما در نهایت به دلیل انسانیتشان محبوب هستند. به طور مشابه، ابررهبرانی که مظهر فروتنی هستند، به احتمال زیاد با پیروانشان ارتباط برقرار میکنند. همنشینی یک عنصر مهم در رهبری است. در نهایت رهبر یک نفر است و آنها بر افراد زیادی اثر میگذارند.
در دنیای کمیک، ما ابرقهرمانها را به واسطه لباسها و قدرتهای فوقالعادهشان از یکدیگر تشخیص میدهیم. دشوار است که کلارک کنت (Clark Kent) را در شرایط بحرانی انتخاب کنیم و انتظار داشته باشیم که او واکنش نشان دهد. به طور کلی، هر یک از ابرقهرمانان هنگام تمرکز میتوانند به بهترین وجه ممکن از قدرتشان استفاده کنند. با توجه به دنیای حواسپرتیهایی که در آن زندگی میکنیم، چالش داشتن تمرکز بالا، همواره رو به افزایش است.
هر یک از ابرقهرمانها روش کار مخصوص به خودشان را دارند. به طور مشابه، سبکهای مختلفی از رهبری در دنیای شرکتها اتخاذ شده است. برخی از سبکها بر اهمیت صفات رهبری تأکید میکنند، برخی دیگر بر پیروان تأکید میکنند، در حالی که عدهای دیگر از منظر تحولآفرینی به رهبری نگاه میکنند و تعدادی همچنان تمرکزشان سازگارتر و انعطافپذیرتر است که باعث میشود بجای روی گردانی از رهبری، بر موقعیت اصلی تمرکز کنند.
عضو نهایی آناتومی ابر قهرمان ها میراث آنهاست. هر ابرقهرمان یک داستان (از کجا آمده است) و یک میراث (آنچه برای جهان به جا میگذارد) دارد. به طور مشابه، رهبری مؤثر در سازمانها، یک میراث بر جای میگذارد. نکته این نیست که این در یک قفس طلاکاری شده حفظ میشود، بلکه به عنوان چراغی میدرخشد که به کمک آن سازمانها و افراد درون آنها میتوانند برای بهتر شدن تغییر کنند.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.
منبع: Businessolympian