در دنیای سینمایی مارول اکثر چیزها بسیار طبیعی بهنظر میآیند اما باور نخواهید کرد که بعضی از اینها واقعا جلوه ویژه بودهاند. با کافه کمیک همراه باشید تا بهترین CGI مارول را مرور کنیم.
مرکز جلوههای بصری (VFX) رفته رفته نقش اصلی در تولید فیلم را ایفا میکند. امروزه کمتر فیلم مدرن و پرطرفداری را نظارهگر هستیم که از جلوههای ویژه کامپیوتری (computer-generated imagery or CGI) استفاده نکنند. بهترین جلوههای ویژهای که این روزها به بازار سینما پا میگذارد، از دنیای سینمایی مارول و مارول استودیو بیرون میآید. از جوان کردن بینقص کامپیوتری بعضی شخصیتها گرفته تا تولید صحنهها و شخصتهایی چون تانوس (Thanos) یا هالک باهوش (Smart Hulk) جلوههای بصری بخش جدایی ناپذیر و بسیار پراهمیت فیلمهای مارول شده است.
چیزی که بسیاری از طرفداران نمیدانند این است که CGI به قدری در این فرانچایز اهمیت پیدا کرده که حتی بخشهایی که فکرش را نمیکنید و به طور قطع میاندیشید واقعی هستند، در واقع جلوه ویژه بصری بودهاند.
10. چشم بند ثور
برای مدتی چشم راست ثور (Thor) همه را درگیر خود کرده بود. وقتی خدای رعد ۵۰ درصد بینایی خود را به دست هلا (Hela) در راگناروک از دست داد، مجبور شد حفرهی ایجاد شده را با چشم بندی بپوشاند.
این چشم بند اوایل با نمایش نصفه نیمه در تریلرهای جنگ بینهایت (Infinity War) بحث را باز کرد. انگار مارول نمیدانست آخر باید ثور را با دو چشم نشان دهد یا با چشم بند. این موضوع در نهایت با نتیجه نهایی واقعی در تضاد بود زیرا آنها هرگز چشم جدید که توسط Rocket به ثور هدیه داده بود را نشان ندادند.
به هر حال چیزی که بهنظر میآید این است که استودیوی مارول برای گذاشتن و برداشتن این چشمبند مشکل بخصوصی نداشته زیرا CGI مارول بوده است. در ابتدا کریس همسورث (Chris Hemsworth) چشمبند را به صورت فیزیکی میپوشید اما دائم از روی صورتش میافتاد، این شد که تصمیم گرفتند به کل با جلوههای ویژه درستش کنند.
9. رابرت داونی جونیور قلابی
مرد آهنی 3 هفتمین انتشار دنیای سینمایی مارول بود. در آن زمان استودیو توانمندی که همگی میشناسیم فناوری امروزش را در به کارگیری CGI نداشته است. با این حال یکی از نکات ویژهای که باعث میشود فرد به جادوی جلوههای ویژه ایمان بیاورد، در این فیلم به نمایش گذاشته شده است.
جلوهی ویژهای که نه تنها ضروری به نظر میآید بلکه کاملاً غیرقابل تشخیص است. در روند فیلم برداری رابرت داونی دچار آسیبی شد که ادامه کار و بازی را برایش غیر ممکن کرد اما استودیوی مارول خلاقیت بهخرج داد. با استفاده از یک بدلكار و قدرت جلوههای ویژه، بقیه فیلم را بدون حضور داونی فیلمبرداری کردند و با دقت هر چه تمامتر ویژگیهای مربوط به بدن و فیزیک او را جایگزین بدلش کردند.
8. موهای کاپیتان مارول
این یکی از تعجب برانگیزترین اتفاقات پشت صحنه برای طرفداران تلقی میشود. در یکی از اولین صحنههای اندگیم شاهد هستیم که تونی استارک و نبیولا به طور معجزهواری به دست جسمی نورانی از اعماق تاریک فضا نجات پیدا میکنند. واضح است که صحنهسازی و پرواز کاپیتان مارول مشخصاً با CGI مارول و در اتاق سبز اتفاق افتاده است اما چیزهای کوچک دیگری در این سکانس با جلوههای ویژه ساخته شده که از چشم دور میماند.
بهنظر میآید موهای بلند و طلایی قهرمان که در هوا به پرواز درآمده بود و پیچ و تاب میخورد، بعدها در پس تولید با جلوههای ویژه به کار اضافه شده است. بری لارسون در تمام مدت فیلمبرداری این صحنه، کلاهی به سر داشت که حتی یک تار مویش هم از آن بیرون نمیآمد.
7. صحنهی فرودگاه
صحنهی فرودگاه فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی همچنان یکی از هیجان انگیزترین و جذابترین صحنههای درگیری دنیای سینمایی مارول باقیمانده است. پیش از قسمت 3 و 4 انتقامجویان، کنارهم قرار گرفتن گروه بازیگران و البته درگیریشان باهم داستان در هم تنیدهی جنگ داخلی را رقم زد.
خلق صحنهای به آن وسعت بیشتر محصول جلوههای ویژه بود تا فیلمبرداری در یک فرودگاه. در واقع تمام شخصیتهای ماسک دار (مردآهنی، اسپایدرمن، بلک پنتر و …) در این صحنه به طور کامل محصول جلوههای ویژه هستند.
6. کلاه کاپیتان آمریکا
در فیلم اندگیم استودیوی مارول یک سر به جنگ به یادماندنی نیویورک سال 2012 زد. استیو راجرز یا همان کاپیتان آمریکا در میان اعضای گروه کوچکی بود که در زمان سفر کرد و در نهایت تنها کسی بود که مجبور شد واقعا با یکی از اعضای انتقامجویان درگیر شود و از قضا این انتقامجو خودش بود.
طرفداران شاهد یک درگیری هیجان انگیز کاپیتان در برابر کاپیتان بودند كه در نسخه اولیه بیش از اندازه گیجکننده بود. در تمام طول درگیری چهره کریس اوانز رو به دوربین بود، چه وقتی شاهد حرکات کاپیتان قدیم بودیم، چه کاپیتان جدیدی که از آینده آمده و این به قدری گیجکننده بود که مخاطب نمیتوانست تشخیص دهد کدام کاپیتان کدام است. در نهایت تیم پردازنده جلوههای ویژه کلاه خود را به چهره کاپیتان 2012 اضافه کردند تا مخاطبین بتوانند آنها را از هم تشخیص دهند.
5. صحنه درگیری آشپزخانه آنتمن 2
آنتمن (Ant-Man) یکی از فیلمهایی بود که در میان فیلمهای دنیای سینمایی مارول بیشترین استفاده را از جلوههای ویژه (البته بعد از دکتر استرینج) داشته است. تولید چیزهای کوچک در ابعاد بزرگ یا مینیاتوری کردن وسایلی با ابعاد عادی از جمله استفادههای جلوههای ویژه در این فیلم است.
این قضیه با هنر دیجیتال خاص و صحنههای طولانیتر و هیجان انگیزتری از تغییر سایز، فراتر رفت. در یک درگیری به خصوص دیدیم که هوپ ون داین با استفاده از قدرتهای واسپ (Wasp) یک تنه از پس چند فرد مسلح در یک آشپزخانه کوچک برآمد.
تیم پردازش جلوههای ویژه تاکید داشتند که هرچند اکثر صحنهها با مقیاس انسانی (مقیاسی را که همیشه همه جا میبینیم، بدون کوچک یا بزرگ شدن را مقیاس انسانی میگویند.) واقعی بودند اما هر زمان که واسپ کوچک میشد، خودش و تمام اطرافش محصول کامپیوتری است.
4. لباس کوانتوم
پشت صحنهی بازی نهایی حقایق جالبی درباره طراحی لباس انتقامجویان را برملا کرد. یکی از این حقایق، این بود که لباس طراحی شده توسط هنک پیم (Hank Pym) در فیلمبرداری به این شکلی که در فیلم دیدیم وجود خارجی نداشتهاند.
مشخصاً بخشی از لباسهای شخصیتها در بعضی صحنهها کاملا محصول جلوههای ویژه بوده، مثل کلاهخود آنتمن یا لباس آیرون من؛ با این حال دلیلی نمیتوان یافت که چرا لباس کوانتوم در دنیای واقعی وجود نداشته است چون یک یونیفرم ساده بود، نه لباس آیرون من!
به هرحال هر زمانی که دیدیم شخصیت درون فیلم لباس مخصوص سفر زمان را به تن کرده به طور قطع میتوان گفت بازیگر هم لباس خاصی به تن داشته البته نه همان لباس را. تمام یونیفرمهای سفر در زمان در پس تولید و با استفاده از جلوههای ویژه اضافه شده است.
3. آستینهای ثور
این به وضوح جلوهی ویژهی غیرضروری به شمار میآید. اگر هم غیرضروری نباشد، قطعا محسوس نبوده است. در ثور: راگناروک خدای رعد تصمیم میگیرد با لباسی بدون آستین پیش برود و این روند در تمام طول فیلم و حتی در فیلمهای بعدی تا جایی که گروت (Groot) دستهی استورم بریکر (Stormbreaker) را در جنگ نهایی ساخت، ادامه داشت.
این با یکی از اعجابانگیزترین صحنهها دنبال شد که ثور شانهبهشانه (تقريبا) با دو همراه کهکشانی خود بر زمین واکاندا فرو میآیند تا در كنار بقيه انتقامجويان ارتش تانوس را نابود سازند. ورود مرد آزگاردی مشخص و چشمگیر بود، نه تنها بخاطر شادی و امیدی که در قلب طرفداران جوانه زد، بلکه بخاطر تفاوتی که در طراحی لباس کریس همسورث داده شده بود و به او ظاهری قویتر و خداگونهتر عطا میکرد.
این شامل آستینهایش هم میشود. به دلایلی با آنکه شنل و گیرههای روی سینهاش همگی واقعی بودند، آستینهایش با استفاده از جلوههای دیجیتالی اضافه شده بود.
2. لباس اسپایدرمن
لباسهای مختلف اسپایدرمن بخش جدایی ناپذیر و مهمی از شخصیتش را تشکیل میدهند. در کتابهای کمیک، بازیها، سریالها و فیلمها تفاوتها و گوناگونیهای زیادی را در لباسهای اسپایدرمن شاهد بودیم که در آخر به نفع سازندگان تمام شده است.
دنیای سینمایی مارول نیز از این قاعده مستثنی نیست. در طول پنج فیلمی که شاهد حضور اسپایدرمن بودیم، استودیوی مارول پنج لباس مختلف به ما نشان داده است. یعنی یک لباس برای هر فیلم. چیزی که باید مورد توجه طرفداران قرار بگیرد اين است كه ما هیچوقت در طول فیلمها لباسهایی که به تن پیتر پارکر بوده است را ندیدهایم.
با اینکه تمام این لباسها در واقع وجود داشتهاند اما آنقدر تحت اثر جلوههای ویژه بودهاند که در واقع میشود بازآفرینی کامپیوتری به حساب بیاید. البته لباس دستساز اولیه پیتر و آیرون اسپایدر (Iron Spider) شامل این قاعده نمیشود، این دو ۱۰۰ درصد محصول کار دیجیتال و جلوههای ویژه بودهاند.
1. CGI مارول : جوانسازیهای انتقام جويان
چندین سال است که استودیوی مارول در زمینه جوانسازی شخصیتها نگین پادشاهی به دست کرده و سردمدار این موضوع است. آنها تا الان توانستهاند که به زیبایی مایکل داگلاس (Michael Douglas)، میشل فایفر (Michelle Pfeiffer)، ساموئل ال جسکون (Samuel L Jackson)، کرت راسل (Kurt Russell) و حتی رابرت داونی جونیور را جوان کنند. در فیلم بازی نهایی شاهد همین تکنیک اما به صورت بسیار گستردهتر بودیم.
در صحنه سفر زمان شاهد این بودیم که تیم انتقامجویان در زمان تا سال 2012 به عقب رفتند و شاهد صحنههای جدید با قهرمانان قدیم بودیم. چیزی که تماشاگران متوجه آن نشدند، تشابه بینظیر بازیگران با زمان 2012 در فیلم اونجرز اول است. این تفاوتهای کوچکی که در طی هفت سال بر چهره بازیگران نشسته بود با استفاده از جلوههای ویژه و تکنیک جوانسازی به همان نسخه 2012 برگشت و تا حد امکان به شکل همان روزها در آمدند.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.
منبع:SCREENRANT