با اکران فیلم Ant-Man and the Wasp: Quantumania بد نیست که به وقایع این فیلم و دیگر فیلمهای مرد مورچهای بپردازیم. با کافه کمیک همراه باشید تا به بازگویی خلاصه فیلم مرد مورچه ای بپردازیم.
فیلم Ant-Man and the Wasp: Quantumania سی و یکمین فیلم MCU و سومین فیلم مرد مورچهای بعد از فیلم Ant-Man and the Wasp است. حال بد نیست که سفر شخصیت مرد مورچهای در طی این سه فیلم را با یکدیگر بررسی کنیم.
هشدار: این مطلب داستان هر سه فیلم مرد مورچهای را لو میدهد.
خلاصه فیلم مرد مورچه ای و زنبورک: کوانتومانیا
در جریان سومین فیلم مرد مورچهای، جنت ون داین (Janet Van Dyne) در طول روزهایی که در قلمرو کوانتومی به دام افتاده بود با مسافری تبعیدی به نام کَنگ (Kang) روبرو میشود. در زمان حال و پس از نبرد زمین در مقابل تانوس، اسکات لَنگ به نویسنده موفقی تبدیل شده و با نامزدش، هوپ ون داین (Hope Van Dyne) به خوشی زندگی میکند. کَسی (Cassie) دختر اسکات که اکنون نوجوان است به یک فعال سیاسی تبدیل شده است و در نتیجه او از پدرش فاصله گرفته.
کَسی هنگام بازدید از والدین هوپ یعنی هنک پیم و جنت، فاش میکند که روی دستگاهی کار میکند که میتواند با قلمرو کوانتومی ارتباط برقرار کند. جنت با اطلاع از این موضوع وحشت میکند و دستگاه را خاموش میکند اما سیگنال دریافت شده و در نتیجه پورتالی باز میشود که پنج نفر از آنها را به قلمرو کوانتومی میکشاند. اسکات و کسی توسط بومیهایی پیدا میشوند که علیه حاکم خود شورش کردهاند و هوپ، جنت و هنک برای دریافت پاسخ، شهری گسترده را کاوش میکنند.
هوپ، جنت و هنک با لرد کریلار (Lord Krylar) متحد سابق جنت ملاقات میکنند. او فاش میکند که از زمان رفتن او همه چیز تغییر کرده و او اکنون برای کنگ، حاکم جدید قلمرو کوانتومی کار میکند. این سه نفر مجبور به فرار میشوند و کشتی کریلار را میدزدند.
در همین حال جنتورا (Jentorra) رهبر شورشیان به لَنگها گفته است که آشنایی جنت با کنگ به طور غیرمستقیم مسئول به قدرت رسیدن او شده. شورشیان به زودی مورد حمله نیروهای کنگ به رهبری موداک (M.O.D.O.K) قرار میگیرند که مشخص میشود او همان دارن کراس (Darren Cross) (شرور فیلم اول مرد مورچهای) است که از مرگ او به دست اسکات جان سالم به در برده.
در همین حین به قلمرو کوانتومی برمیگردیم و کنگ ادعا میکند که او و جنت هر دو میتوانند از قلمرو کوانتومی فرار کنند، اگر او کمک کند تا هسته قدرت میان بعدی خود را بازسازی کند. پس از اینکه آنها موفق به تعمیر هسته شدند، جنت چشماندازی از کنگ را میبیند که تمام خطوط زمانی را فتح و نابود میکند.
کنگ فاش میکند که از ترس توسط کنگهای موازی خودش تبعید شده و همین باعث شد جنت به او برخورد کند. جنت که علیه کنگ شده بود، از ذرات پیم خود برای بزرگ کردن هسته و غیرقابل استفاده کردن آن کمک گرفت. کنگ پس از به دست آوردن مجدد قدرت خود، در نهایت قلمرو کوانتومی را فتح کرد.
لَنگها نزد کنگ برده میشوند و او از اسکات میخواهد که به بازگرداندن هستهی قدرتش کمک کند وگرنه کَسی را خواهد کشت. اسکات کوچک شده و به محل هسته برده میشود. او تقریباً در دریایی از نسخههای دیگر خود غرق میشود اما هوپ از راه میرسد و به او کمک میکند تا هسته قدرت را بدست آورد. با این حال، کنگ از انجام معامله خودداری میکند، جنت را دستگیر میکند و کشتی او را با هنک در آن نابود میکند.
هنک پس از نجات توسط مورچههایش؛ که تکامل یافته و به قلمرو کوانتومی کشیده شده بودند، به اسکات و هوپ کمک میکند تا به سمت کنگ بروند. کسی جنتورا را نجات میدهد و آنها قیام علیه کنگ و ارتشش را آغاز میکنند. در طول مبارزه، کسی کراس را متقاعد میکند که به طرف آنها برگردد و با کنگ بجنگد، اگرچه او جان خود را در این راه فدا میکند.
جنت در حالی که او، هنک، هوپ و کسی از داخل یک پورتال به خانه میپرند اما کنگ به اسکات حمله میکند و تقریباً او را تسلیم خود میکند. هوپ برمیگردد و همراه با اسکات، هسته قدرت را با ترکیبی از ذرات پیم نابود میکند و کنگ را در آن به دام میاندازند.
کسی دوباره پورتال را باز میکند تا اسکات و هوپ به خانه برگردند. در حالی که اسکات با خوشحالی زندگی خود را از سر میگیرد، شروع به فکر کردن به آنچه در مورد مرگ کنگ به او گفته شد که شروع اتفاق وحشتناکی بود میکند، اما آن را کنار میگذارد.
در یک صحنه میانی پس از تیتراژ این فیلم مرد مورچهای، گونههای متعدد کنگ نگران علاقه فزاینده زمین ۶۱۶ به جهان چندگانه هستند و خیزش خود را برنامه ریزی میکنند. در یک صحنه پس از تیتراژ، لوکی و موبیوس نسخه دیگری از کنگ به نام ویکتور تایملی (Viktor Timely) را در دهه 1900 روی زمین پیدا کردند.
خلاصه فیلم Ant-Man and the Wasp
در جریان دومین فیلم مرد مورچهای، دو سال پس از اینکه اسکات لنگ به دلیل درگیری با انتقامجویان در حبس خانگی قرار گرفت، هنک پیم و دخترش هوپ ون داین برای مدت کوتاهی موفق میشوند تونلی را به قلمرو کوانتومی باز کنند. آنها بر این باورند که جنت ون داین همسر هنک ممکن است پس از کاهش به سطوح زیر اتمی در سال ۱۹۸۷ در آنجا به دام افتاده باشد. زمانی که اسکات قبلا از قلمرو کوانتومی بازدید کرده بود، ناخودآگاه به طور کوانتومی با جنت جفت شده بود و اکنون پیامی آشکار از او دریافت میکند.
با اینکه تنها چند روز از بازداشت خانگی اسکات باقی مانده و علیرغم اقدامات او با انتقامجویان که موجب ناراحتی هنک شده بود، او با هنک در مورد جنت تماس میگیرد. هوپ و هنک اسکات را میدزدند و مورچهای بزرگ را با مانیتور مچ پای لانگ به عنوان طعمه میگذارند تا جیمی وو (Jimmy Woo) مامور افبیآی را فریب بدهند.
با اعتقاد به پیام جنت به معنی تایید زنده بودن او، این سه نفر برای ساختن یک تونل کوانتومی پایدار کار میکنند تا بتوانند وسیله نقلیهای را به قلمرو کوانتومی ببرند و او را بازیابی کنند. آنها ترتیب خرید قطعه مورد نیاز برای تونل را از فروشنده بازار سیاه سانی برچ (Sonny Burch) ترتیب میدهند اما برچ متوجه سود بالقوهای میشود که از تحقیقات هنک به دست میآید و به آنها خیانت میکند.
هوپ با پوشیدن لباس زنبورک، با برچ و نوچههایش مبارزه میکند تا اینکه توسط یک زن نقابدار ناپایدار کوانتومی مورد حمله قرار میگیرد. اسکات سعی میکند به مبارزه با این «شبح» کمک کند، اما این زن با آزمایشگاه هنک که به اندازه یک چمدان کوچک شده است فرار میکند.
هنک با اکراه هوپ و لنگ را به ملاقات شریک سابق خود بیل فاستر (Bill Foster) میبرد که راهی برای پیدا کردن آزمایشگاه به آنها میدهد. پس از اینکه آنها آن آزمایشگاه را پیدا کردند، شبح سه نفر را اسیر میکند و خود را به عنوان آوا استار (Ava Starr) معرفی میکند.
پدر او یکی دیگر از شرکای سابق پیم بود که همراه با همسرش در جریان آزمایشی که باعث وضعیت ناپایدار او شد جان باخت. فاستر وارد میشود و فاش میکند که آوا در حال مرگ است و در نتیجهی وضعیتش در حال درد مداوم است. آنها قصد دارند با استفاده از انرژی کوانتومی جنت او را درمان کنند. پیم با این باور که این کار جنت را خواهد کشت از کمک به آنها امتناع میکند و به همراه هوپ، اسکات و آزمایشگاه فرار میکند.
با باز کردن یک نسخه پایدار از تونل، هنک، هوپ و اسکات میتوانند با جنت تماس بگیرند که به آنها مکان دقیقی برای یافتن او میدهد. اما او هشدار میدهد که فقط دو ساعت فرصت دارند تا طبیعت ناپایدار قلمرو کوانتومی آنها را برای یک قرن از هم جدا کند.
با استفاده از یک سرم حقیقت، برچ مکان سه نفر از شرکای تجاری لنگ یعنی لوئیس (Luis)، دیو (Dave) و کرت (Kurt) را میفهمد و به یک مامور در FBI اطلاع میدهد. لوئیس به اسکات هشدار میدهد که باید قبل از اینکه وو ببیند که حبس خانگی خود را نقض میکند به خانه برود. پیم و هوپ توسط اف بی آی دستگیر میشوند و به آوا اجازه میدهند تا آزمایشگاه را ببرد.
لنگ به زودی میتواند به پیم و هوپ کمک کند تا از بازداشت فرار کنند و آنها آزمایشگاه را پیدا کنند. لنگ و هوپ در حالی که هنک وارد قلمرو کوانتومی میشود تا جنت را برگرداند حواس آوا را پرت میکنند. در همین حین، لنگ و هوپ با برچ و نوچههایش مواجه میشوند و پس از تعقیب و گریز طولانی در سانفرانسیسکو، آوا کنترل آزمایشگاه را دوباره به دست میگیرد و به او اجازه میدهد تا انرژی جنت را به زور بگیرد.
لوئیس، دیو و کرت، برچ و افرادش را کنترل میکنند تا لنگ و هوپ بتوانند آوا را متوقف کنند. پیم و جنت به سلامت از قلمرو کوانتومی باز میگردند و جنت داوطلبانه مقداری از انرژی خود را به آوا میدهد تا او را موقتاً تثبیت کند. لنگ یک بار دیگر به خانه برمیگردد. مامور وو مشکوک است که او را در پایان حبس خانگیاش آزاد کند یا نه.
در یک صحنه میانی بعد از تیتراژ این فیلم مرد مورچهای، هنک، اسکات، هوپ و جنت قصد دارند انرژی کوانتومی را جمعآوری کنند تا به آوا کمک کنند پایدار بماند. در حالی که لنگ در قلمرو کوانتومی است و این کار را انجام میدهد، سه نفر دیگر بخاطر بشکن تانوس به غبار تبدیل میشوند.
خلاصه فیلم Ant-Man
در جریان اولین فیلم مرد مورچهای، در سال ۱۹۸۹، دانشمند هنک پیم پس از اینکه میفهمد فناوری کوچک شدن مرد مورچهای او توسط سازمان S.H.I.E.L.D در حال مهندسی معکوس و کشف دوباره است، استعفا میدهد. پیم با اعتقاد به اینکه این فناوری در صورت تکرار خطرناک خواهد بود، قول میدهد تا زمانی که زنده است آن را پنهان کند.
در زمان حال، دختر پیم، هوپ ون داین که از او فاصله گرفته و شاگرد سابقش پیم، دارن کراس، او را مجبور به ترک شرکتش یعنی صنایع پیم کردهاند. کراس به تکمیل لباس کوچک شده خودش یعنی جلیقه زرد نزدیک است که این موضوع پیم را وحشت زده میکند.
دزد خوش فکر اسکات لنگ پس از آزادی از زندان با هم سلولی قدیمی خود، لوئیس همخانه میشود. لنگ بدون اعلام قبلی به ملاقات دخترش کسی میرود و توسط همسر سابقش مگی و نامزد پلیسش، پکستون به دلیل عدم حمایت از فرزند خود مورد تنبیه قرار میگیرد.
لنگ که نمیتواند شغلی را به دلیل سابقه جنایی خود حفظ کند موافقت میکند که به گروه لوئیس بپیوندد و مرتکب دزدی شود. لانگ وارد خانهای میشود و گاوصندوق آن را میشکند، اما تنها چیزی را پیدا میکند که فکر میکند یک لباس قدیمی مخصوص موتورسیکلت است و آن را به خانه میبرد.
لنگ پس از امتحان کردن آن لباس، به طور تصادفی خود را به اندازه یک حشره کوچک میکند. او که از این تجربه وحشت زده شده، لباس را به آن خانه برمیگرداند اما در راه خروج دستگیر میشود. صاحب خانه که هنک پیم است از لانگ در زندان دیدن میکند و لباس را به سلول او قاچاق میکند تا به او کمک کند که از این زندان فرار کند.
پیم که به عنوان آزمایش لنگ را از طریق لوئیس به دزدیدن لباس تست کرده بود، میخواهد لنگ را تبدیل به مرد مورچهای جدیدی کند تا جلیقه زرد را از کراس بدزدد. هوپ و پیم پس از جاسوسی از کراس و کشف مقاصد او، لنگ را برای مبارزه و کنترل مورچهها آموزش میدهند.
با اینکه هوپ پس از مرگ مادرش جنت نسبت به پیم خشم دارد، فاش میکند که جنت، معروف به زنبورک هنگام غیرفعال کردن یک موشک هستهای شوروی در سال ۱۹۸۷ در قلمرو کوانتومی زیراتمی ناپدید شد. آنها اسکات را میفرستند تا وسیلهای را از مقر انتقامجویان بدزدد که به آنها کمک میکند. او در حین این دزدی برای مدت کوتاهی با سم ویلسون (Sam Wilson) یا همان فالکون (Falcon) مبارزه میکند.
کراس جلیقه زرد را کامل میکند و مراسم رونمایی را در دفتر مرکزی صنایع پیم برگزار میکند. لنگ به همراه خدمهاش و انبوهی از مورچههای پرنده در طول مراسم به ساختمان نفوذ، سرورهای شرکت را خراب و مواد منفجره کار میگذارند. زمانی که او قصد دارد جلیقه زرد را بدزدد، همراه با پیم و هوپ، توسط کراس دستگیر میشوند که قصد دارد هر دو لباس جلیقه زرد و مرد مورچهای را به هایدرا بفروشد.
لنگ آزاد میشود و او و هوپ اکثر ماموران هایدرا را شکست می دهند، اگرچه یکی از آنها با شیشهای که در آن ذرات پیم بود فرار میکند و پیم تیر میخورد. لنگ در حالی که انفجار رخ میدهد کراس را تعقیب میکند و با فرار پیم و هوپ، ساختمان متلاشی میشود.
کراس جلیقه زرد را بر تن میکند و قبل از اینکه لنگ توسط پکستون دستگیر شود به او حمله میکند. کراس، کسی را گروگان میگیرد تا لنگ را به مبارزهای دیگر ترغیب کند. لنگ رگولاتور را نادیده میگیرد و به اندازه زیراتمی کوچک میشود تا به لباس کراس نفوذ کند و آن را خراب میکند تا به طور غیرقابل کنترلی کوچک شود و ظاهراً کراس را میکشد.
لنگ در قلمرو کوانتومی ناپدید شده اما موفق میشود اثرات کوچک شدن را معکوس کند و به دنیای اصلی بازگردد. پکستون به خاطر قدردانی از قهرمانی لنگ، هوای او را دارد تا اسکات را از زندان و کار خلاف دور نگه دارد. پیم با دیدن زنده ماندن لنگ و بازگشت او از قلمرو کوانتومی به این فکر میافتد که آیا همسرش نیز زنده است یا خیر. بعدها، لنگ با لوئیس ملاقات میکند و به او میگوید که سم ویلسون به دنبال او است.
در صحنهای که بعد تیتراژ فیلم مرد مورچهای وجود دارد، پیم یک لباس نمونه جدید زنبورک را به هوپ نشان داده و این لباس را به او پیشنهاد میدهد. در یک صحنه پس از تیتراژ دیگر، کاپیتان آمریکا و سم ویلسون باکی بارنز (Bucky Barnes) را در بازداشت خود دارند. ویلسون که نمیتواند به دلیل توافق سکوویا با تونی استارک تماس بگیرد، اشاره میکند که کسی را میشناسد که میتواند به آنها کمک کند.
آخرین مقالات کمیک بوکی را در کافه کمیک بخوانید.