سوپرمن چه در دنیای کمیک و چه در فرهنگ عامه یکی از محبوبترین شخصیتها ممکن محسوب میشود. با کافه کمیک همراه باشید تا با شخصیتهای شبیه به سوپرمن در جهان مارول آشنا شویم.
سوپرمن نامی مترادف با کمیکهای دی سی است. برای طرفداران دنیای مارول سوال است که قهرمان معادل مرد پولادین در دنیای خودشان کیست. شخصیتی که مظهر همه ارزشهای خوب و درست است، با قدرت خود از بیگناهان محافظت کرده و جهان را نجات میدهد، کیست؟
مارول دارای فهرست گستردهای از ابرقهرمانان است که هر کدام تواناییها و شخصیتهای منحصر بهفرد خود را دارند. با اینحال تعداد کمی از این شخصیتها هستند که به عنوان نزدیکترین معادلهای سوپرمن درنظر گرفته میشوند. این قهرمانان دارای قدرت، دوام و توانایی باورنکردنی برای پرواز هستند؛ همه ویژگیهایی که اغلب با مرد پولادین آنها را میشناسیم.
آیا سوپرمن مارول وجود دارد؟
باید همین اول بگوییم که کمیکهای دی سی و مارول جهانهای متمایز با مضامین، شخصیتها و اسطورههای متفاوت دارند. سوپرمن برای تجسم یک ابرقهرمان ایده آل خلق شد: یک موجود بیگانه با قدرتهای باورنکردنی که از آنها برای محافظت از بشریت استفاده میکند. او نماینده حقیقت، عدالت و روش درست است. ممکن است شخصیتهای مارول با تواناییهای مشابه مانند ثور یا هالک وجود داشته باشند اما فاقد آن ارزش اخلاقی هستند که از سوپرمن میشناسیم.
مارول همیشه رویکردی انسانگرایانهتر به ابرقهرمانان خود داشته است. بسیاری از شخصیتهای آنها دارای نقصها و کشمکشهای شخصی هستند که این قهرمانان را برای خوانندگان ملموستر میکند. به عنوان مثال مرد عنکبوتی یک نوجوان است که سعی میکند بین مسئولیتهای ابرقهرمانی خود و زندگی روزمره تعادل برقرار کند. دردویل یک وکیل نابینا است که شبانه با جنایت مبارزه میکند. این شخصیتها مانند سوپرمن شکستناپذیر نیستند اما با شخصیتپردازی غنی و داستانهای جذاب خود مخاطبان را سرگرم میکنند.
شایان ذکر است که مارول هرگز به اندازهای که دی سی روی سوپرمن تمرکز داشته، روی شخصیتهای فردی تمرکز نکرده است. سوپرمن برای خودش یک برند است و دی سی مطمئن شده که او را در خط مقدم کمیک، فیلمها و برنامههای تلویزیونی خود نگه دارد.
از طرف دیگر داستانهای تیمی مارول همیشه برجسته بودهاند. انتقامجویان، مردان ایکس و چهار شگفتانگیز همگی نمونههایی از تیمهایی هستند که دنیای مارول را جذاب کردهاند. مطمئناً شخصیتهای برجستهای در این تیمها وجود دارند اما آنها به اندازه سوپرمن مطرح نیستند.
علاوه بر این بسیاری از قهرمانان نمادین مارول ضدقهرمان یا شخصیتهای ناکامل هستند. شخصیتهایی مانند ولورین، پانیشر و ددپول خشن و بیرحم بوده و فاقد ارزشهای اخلاقی سوپرمن هستند. آنها ممکن است در بین خوانندگان محبوب باشند اما نمیتوان آرمان سوپرمن را در آنها دید. قهرمانان دیگری مانند مرد آهنی و کاپیتان آمریکا قوانین اخلاقی خاص خود را دارند اما آنها به قدرت مطلق مرد پولادین نمیرسند.
شبیهترین شخصیتهای مارول به سوپرمن
در این بخش مقاله برخی از نزدیک ترین معادلهای مارول به سوپرمن را بررسی میکنیم. این شخصیتها دارای قدرت، دوام و توانایی باورنکردنی برای پرواز هستند. با اینحال، آنها شخصیتها، مبارزات و انگیزههای منحصر بهفرد خود را نیز دارند و آنها را فراتر از کپیهایی ساده از قهرمان نمادین DC تبدیل میکنند.
سوپرمن مارول، ثور
بدیهی است که ثور افسانهای قرنها قبل از سوپرمن وجود داشته. بهراحتی میتوان دید که ثور و خدایان عضلانی مشابه مانند هرکولس و راما الهام بخش مرد فولادین بودند. با این حال وقتی ثور مارول در سال ۱۹۶۲ معرفی شد او بهطور قابل توجهی از پیشینه اسطورهای خود منحرف شده بود.
انگیزههای ثور مارول متفاوت بود اما او توسط پدر خردمندش اودین به زمین فرستاده شد. از آنجایی که ابرقهرمانان قدرتمند نیاز به پرواز داشتند و ثور افسانهای در زمین محصور شده بود، مارول با وصل کردن ثور به چکش معروفش پس از پرتاب آن، این ویژگی را به ثور برگرداند. از آنجایی که ثور مارول قدرت رعد و برق را داشت و در بدن فانی دونالد بلیک (Donald Blake) زندگی میکرد اندکی شزم (Shazam) در DNA او وجود داشت اما سوپرمن الهام بخش اصلی هر دوی این شخصیتها بود.
هایپریون
هایپریون (Hyperion) شخصیت دیگری است که اغلب به عنوان سوپرمن مارول شناخته میشود. او توسط روی توماس (Roy Thomas) و سال بیوسما (Sal Buscema) در سال ۱۹۶۹ به عنوان یکی از اعضای اسکادران برتر (Squadron Supreme)، تیمی متشکل از ابرقهرمانان که مشابه لیگ عدالت دی سی بودند، خلق شد.
داستان هایپریون تقریباً شبیه داستان سوپرمن است. او مارک میلتون (Mark Milton) بود، نوزادی که توسط والدینش از سیارهای در حال مرگ به زمین فرستاده شد. او توسط والدین انسانی پیدا شد که اخلاق و ارزشها را به او آموختند. او تبدیل به یک ابرقهرمان شد و از قدرتهایش در مسیر نجات بشریت استفاده کرد.
هایپریون دارای قدرتهایی است که بسیار شبیه به سوپرمن بوده. او دارای قدرت مافوق بشری، سرعت، استقامت، پرواز، دید گرمایی، نفس سرد، حواس تقویت شده و طول عمر بالا است. او همچنین میتواند انرژی خورشیدی را برای افزایش تواناییهای خود جذب کند. او شاهکارهایی مانند بلند کردن جزیره، حرکت سیارات، زندهماندن از انفجار هستهای و مبارزه با ثور را در کارنامه خود دارد.
با اینحال، هایپریون کپی دقیق و سوپرمن مارول نیست. او انگیزهها و ویژگیهای شخصیتی متفاوتی نسبت به سوپرمن دارد. او مغرورتر و با اعتماد به نفستر از سوپرمن است و نگاه بدبینانهتری به انسانیت دارد. او همچنین تمایل بیشتری به کشتن دشمنان خود یا استفاده از اقدامات افراطی برای رسیدن به اهداف خود دارد. او در چندین اقدام بحث برانگیز سرنگونی حکومت جهان خود با اسکادران برتر یا پیوستن به نیروهای تانوس علیه قهرمانان زمین را تجربه کرده.
ووندار
ووندار (Wundarr) تا حد زیادی فراموش شده اما یکی از جالبترین داستانهای مارول را دارد که کاملا شبیه به داستان سوپرمن است. او یک بیگانه است که توسط والدینش به زمین فرستاده شد چون آنها به اشتباه فکر میکردند دنیایشان در حال نابودی است.
ووندار توسط پرتوهای کیهانی که در راه خود به زمین عبور میکرد دچار تغییر شد و بدن او را زودتر از موعد پیر کرد و به او قدرتهای باورنکردنی داد. قدرتهای او پس از برخورد با مکعب کیهانی بیشتر هم شد. ذهن او در ابتدا هنوز شبیه کودکان بود اما در نهایت به بلوغ رسید و تبدیل به یک مبارز عصر جدید شد.
هالک
هالک خیلی شبیه نسخههای اخیر سوپرمن نیست اما شباهتهای زیادی با تجسم دوران طلایی مرد فولادین دارد. او مانند نسخههای اولیه سوپرمن بسیار مخرب، سرسخت و غیرقابل تخریب است و با جهش از ساختمانهای بلند رفتاری شبیه به پرواز از او میبینیم.
البته ظاهر و شخصیت هالک کاملاً با هر نسخه سوپرمن که حساب کنیم متفاوت بوده و کاملاً واضح است که او به الهام بخشیدن به دشمن سوپرمن یعنی دومزدی (Doomsday) در DC کمک کرده. این موضوع عمدتاً به این دلیل است که هالک اصلی نیز ادای احترامی به رمان جکیل و هاید اثر رابرت لوئیس استیونسون (Robert Louis Stevenson) بود و هالک مضامین هیولایی آن رمان را با قدرتهای هیجانانگیز سوپرمن ترکیب کرد.
گلادیاتور
مردان ایکس اولین قهرمانانی بودند که در سال ۱۹۷۷ در شماره ۱۰۷ کمیک X-Men با بیگانه قدرتمندی به نام کالارک (Kallark) روبرو شدند اما او در سراسر کهکشان با نام گلادیاتور شناخته میشد. او که با نام پریتور (Praetor) از گارد امپراتوری شیئار (Shi’ar) نیز شناخته میشود در نهایت تمام امپراتوری شیئار را به عنوان سلطان (Majestor) در اختیار گرفت.
منشأ او به شدت با سوپرمن متفاوت است اما قدرت باورنکردنی او شامل سرعت و دوام بالا، پرواز و حتی دید گرمایی میشود. شنل او یک منبع الهام واضح از سوپرمن بود. بزرگترین تفاوت بین این دو شخصیت این است که تواناییهای گلادیاتور بر اساس اعتماد به نفس اوست. او به خود بسیار مطمئن است اما یک لحظه شک به خود میتواند او را نابود کند.
مارول آبی
مارول آبی (Blue Marvel) که توسط کوین گرویوکس (Kevin Grevioux) و مت بروم (Mat Broome) خلق شده یکی از جالبترین نمونههای سوپرمن مارول است. او قدرتها و لباس سوپرمن را دارد، اما همچنین دارای یک داستان پسزمینه منحصربهفرد است. این شخصیت رنگین پوست سیستمهای نژادپرستانهای که او توسط آنها احاطه شده بود را تهدید میکرد. رئیس جمهور ایالات متحده که ترسیده بود از او خواست تا قهرمانی را کناره بگذارد.
مارول آبی بر خلاف سوپرمن، بدون شک یک انسان است. حتی اگر مردم با ترس بیمعنا به او واکنش دهند، او میتواند با پختگی و نجابت به این نفرت پاسخ دهد. او به نوعی توانسته این واکنش را کنترل کند، اما خشم موجهی در مارول آبی وجود دارد که در ابرقهرمانان نادر است.
کاپیتان آمریکا، سوپرمن مارول
کاپیتان آمریکا شخصیت دیگری است که میتوان او را سوپرمن مارول دانست. او توسط جو سایمون (Joe Simon) و جک کربی (Jack Kirby) در سال ۱۹۴۱ به عنوان یک ابرقهرمان میهنپرست که در طول جنگ جهانی دوم علیه نازیها جنگید، خلق شد. او استیو راجرز (Steve Rogers)، مرد جوان ضعیفی بود که برای یک برنامه آزمایشی داوطلب شد که تواناییهای جسمی و ذهنی او را افزایش داد. او تبدیل به یک ابرقهرمان و رهبر انتقامجویان شد.
کاپیتان آمریکا دارای قدرتهایی است که به اندازه قدرتهای سوپرمن چشمگیر نیستند اما همچنان قابل توجه هستند. او اوج قدرت انسانی، سرعت، دوام، چابکی، عکسالعمل، استقامت و هوش را در اختیار دارد. او همچنین استاد تاکتیکهای جنگی و رهبری است. او یک سپر ساخته شده از ویبرانیوم، فلزی تقریباً تخریب ناپذیر را حمل میکند که میتواند هر ضربه ای را جذب و منعکس کند.
او شاهکارهایی مانند مبارزه با مرد آهنی، مرد عنکبوتی، ولورین و هالک، پرتاب سپر خود با دقت و قدرت باورنکردنی و زنده ماندن از سقوط از ارتفاعات زیاد را در کارنامه خود دارد.
با اینحال شباهت اصلی کاپیتان آمریکا به سوپرمن قدرتهای او نیست بلکه ارزشها و ایدهآلهای اوست. او نماد امید، عدالت، آزادی و دموکراسی است. او قطبنمای اخلاقی و الهامبخش بسیاری از قهرمانان و غیرنظامیان بوده. او همیشه برای آنچه درست است تلاش میکند و هرگز از اصول خود دست نمیکشد. تقریباً همه در دنیای مارول او را مورد احترام و تحسین قرار میدهند. او قلب و روح انتقامجویان و دنیای مارول است.
کاپیتان مارول
کاپیتان مارول ابرقهرمانی است که به دلیل شباهتهای زیاد این شخصیت با مرد پولادین بهعنوان سوپرمن مارول مطرح شده است. یکی از برجستهترین جنبههایی که کاپیتان مارول از سوپرمن الهام میگیرد، طرح رنگ نمادین آبی، قرمز و زرد اوست. این ترکیب رنگ مترادف با قهرمانی شده است و به عنوان نشانهای برای قهرمانان کتابهای کمیک کلاسیک گذشته عمل میکند. با این حال شباهتهای کاپیتان مارول با سوپرمن فراتر از ظاهر اوست.
هر دو شخصیت دارای قدرت، سرعت و قدرت پراکندگی انرژی فوق العادهای هستند. سوپرمن میتواند از دید گرمایی خود برای پرتاب انرژی از چشمانش استفاده کند و کاپیتان مارول میتواند از دستان خود پرتوهای انرژی ساطع کند. این تواناییها برای هر شروری که با آنها روبرو میشوند بسیار مشکلساز خواهد بود.
جنبه دیگری که این دو ابرقهرمان را به هم مرتبط میکند منشأ فرازمینی آنهاست. سوپرمن یک کریپتونی تمام عیار است که از این سیاره به زمین میآید اما کارول دانورز (Carol Danvers) اندکی خون از نژاد فضایی کری (Kree) در رگهای خود دارد. او در زمین به دنیا آمد اما زمانی که در معرض فناوری کری قرار گرفت قدرت خود را بهدست آورد. با وجود این تفاوت خاستگاه هر دو شخصیت در فراسوی زمین نقش مهمی در داستانهای آنها بازی میکند و به شخصیتهایی که دارند عمق میبخشد.
سنتری
سنتری (Sentry) یکی از واضحترین نامزدها برای سوپرمن مارول است. او توسط پل جنکینز (Paul Jenkins) و جه لی (Jae Lee) در سال ۲۰۰۰ به عنوان شخصیتی خلق شد که همیشه در دنیای مارول وجود داشته اما به درخواست خودش از حافظه همه پاک شده.
سنتری داستان پسزمینه بسیار مشابهی با سوپرمن دارد. او رابرت رینولدز (Robert Reynolds) است، مرد جوانی که پس از خوردن یک سرم آزمایشی، قدرتهای باورنکردنی بهدست آورد. او تبدیل به یک ابرقهرمان شد و به انتقامجویان پیوست اما همچنین یک شخصیت تاریک به نام Void را ایجاد کرد که نشاندهنده ترسهای او بود.
سنتری دارای قدرتهایی است که با سوپرمن مشابه بوده یا از او پیشی میگیرد. او دارای قدرت مافوق بشری، سرعت و استقامت بالا، پرواز، پراکندگی انرژی، تلهپاتی، دستکاری ماده و قدرت بهبودی خودش است. او همچنین میتواند نور و زمان را دستکاری کند. گفته میشود که او قدرت «یک میلیون خورشید در حال انفجار» را دارد و دارای شاهکارهایی مانند بلند کردن آزگارد، مبارزه با گالاکتوس، احیای و ایجاد زندگی است.
با این حال سنتری یک کپی کامل از سوپرمن نیست. او شخصیتی بسیار ناقص و غمانگیز است که از بیثباتی ذهنی، افسردگی، اضطراب و آگورافوبیا (برزنهراسی) رنج میبرد. او دائماً توسط Void در عذاب است و سعی میکند هر چیزی را که دوست دارد و به آن اهمیت میدهد را از بین ببرد. سنتری به ارزش و نقش خود به عنوان یک قهرمان شک دارد. او عمدا و ناخواسته افراد زیادی را کشته و توسط شرورانی مانند نورمن آزبورن (Norman Osborn) و دکتر دووم (Doctor Doom) فریب خورده است.
کلام آخر
این سوال که سوپرمن مارول کیست، ممکن است هرگز پاسخ قطعی نداشته باشد. شخصیتهای متعددی مانند کاپیتان آمریکا، ثور، و سنتری را در این مقاله بررسی کردیم که شباهتهایی با مرد پولادین دارند اما هیچکدام از آنها تمام ویژگیهای برجسته سوپرمن را در خود ندارند. این لزوما چیز بدی نیست، به هرحال مارول اسطورههای غنی و فهرست قهرمانان نمادین خود را ایجاد کرده که بر شایستگیهای خود استوار هستند.
جالب بود ایکاریس نگفتی ولی
ویژن و آدام وارلاک
تازه کاپیتان آمریکا نمیتونه پرواز کنه