داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر، روایتی پر از چالش برای کارگردانیست که پروژهی او به وضعیت افسانهای رسیده بود. با کافه کمیک همراه باشید تا به داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر و حقایق پشت آن پی ببریم.
زک اسنایدر، کارگردان فیلم لیگ عدالت، هرگز نسخه ساخته شده توسط «جاس ویدون» را ندیده است. نام او به عنوان فیلمساز در تیتراژ است، اما او هرگز تمایلی به نسخهای که سه سال پیش به جهان عرضه شد نشان نداد. همسر او، دبورا، که تهیهکنندگی فیلم را بر عهده داشت به او توصیه کرد که این کار را نکند.
در اواخر سال ۲۰۱۷، ماهها پس از قطع ارتباط این زوج با حماسهی ابرقهرمانان و در میان نبردی با برادران وارنر که هر لحظه در حال افزایش بود، دبورا اسنایدر در کنار کریستوفر نولان، یکی از تهیهکنندگان اجرایی فیلم و همچنین کارگردان سهگانهی شوالیهی تاریکی، در یک اتاق نمایش در محل استودیو نشست.
وقتی نمایش شروع شد او به سختی توانست خود را کنترل کند. او اکنون میگوید که این فقط یک تجربهی عجیب است. من نمیدانم چند نفر این تجربه را دارند، شما مدتها روی یک چیز کار کردهاید و وقتی آن را ترک میکنید، میبینید که چه به سر آن آمده است. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر دقیقا از همین نقطه شروع میشود.
اتفاقی که برای لیگ عدالت افتاد، بحران شک و تردیدهای بی حد و مرز بود. تیمی از مدیران که ایمان خود را به معماری ناپایدار امپراطوری فیلمهای کتابهای کمیک از دست دادند و کارگردانی که در میان یک فاجعهی خانوادگی، ارادهی خود برای جنگیدن را از دست داد.
جاس ویدون، کارگردان دنیای دیگری یعنی مارول، پروژهی انتقامجویان را پس از دو فیلم ترک کرد و به کمک دنیای رقیب یعنی دنیای کمیکهای دی سی پیوست و ساخت لیگ عدالت را در دست گرفت اما نه از جایی که اسنایدر آن را متوقف کرده بود. با این حال او با بازنویسیهای وسیع و فیلمبرداریهای مجدد و سریع، آن را به طور قابل ملاحظهای همانطور که استودیو درخواست کرده بود، بازسازی کرد.
در ۱۷ نوامبر سال ۲۰۱۷، تیمآپ بین بتمن، سوپرمن، زن شگفتانگیز، سایبورگ، آکوامن و فلش شروع خوبی در سینماها نداشت و بیشتر یک فاجعه بود. این فیلم مورد تمسخر منتقدان قرار گرفت، تماشاگران گیج و سرگردان از آن شانه خالی کردند و حتی تولیدکنندگان نیز آن را انکار کردند. از آن زمان ویدون به رفتار غیرحرفهای و سواستفاده در در صحنهی فیلمبرداری متهم شد. (کارگردان درخواستهای مکرر برای اظهار نظر را رد کرد.) او نام خود را از این فیلم کنار گذاشت مگر اینکه اعتبار نوشتن مشترک با کریس تریو که فیلم قبلی اسنایدر یعنی Batman V Superman: Dawn of Justice 2016 را نوشته بود، داشته باشد.
همهی افراد حاضر در صحنه علنا لبخندها و نکات گفتاری خود را تمرین میکردند. به این امید که دیگر صدمهای به پروژه وارد نشود. هرچند که این کار اصلا کمک به شرایط موجود نمیکرد. فیلم در سطح جهانی ۶۵۷ میلیون دلار فروش داشت که پول زیادی به نظر میآمد البته اگر بودجهی تقریبا 300 میلیون دلاری از جمله 25 میلیون دلار برای بازسازی فیلم توسط ویدون به علاوهی 100 تا 150 میلیون برای بازاریابی را در نظر نگیرید. در واقع چنین فروشی در گیشه برای این فیلم یک ضرر محسوب میشود. شش ماه بعد، گیشهی Justice League توسط فیلم Avengers Infinity War در هم شکسته شد آن هم با یک فروش بسیار خوب 2 میلیارد دلاری.
پس از نمایش خصوصی فیلم بازسازی شدهی ویدون، نولان و دبورا اسنایدر تنها یک ماموریت برای انجام داشتند. زک اسنایدر هنگام نهار در دفتر خود در پاسادنا اینطور گفت: آنها آمدند و فقط گفتند تو نباید این فیلم را ببینی.
همسرش اضافه کرد: برای اینکه میدانستم این کار قلب او را خواهد شکست.
ممکن است بیش از حد دراماتیک و چشمگیر به نظر برسد. بالاخره این تنها یک نمایش تجاری است. اما قلب اسنایدر چیزهای زیادی را پشت سر گذاشته بود. نبرد بر سر لیگ عدالت رنجآور بود، اما این اتفاق بدترین اتفاق برای خانوادهی آنها در آن سال نبود.
حداقل از نظر حرفهای اوضاع بسیار بهبود یافته بود. برای سالها طرفداران DC و علاقهمندان به اسنایدر که آثار او مانند Dawn of the Dead، حماسهی نبرد یونان باستان یعنی 300 و اقتباس پیچخوردهی Watchmen را میپرستیدند، با سر و صدا در رسانههای اجتماعی از برادران وارنر خواستند تا لیگ عدالت را به کارگردان اصلی خود برگردانند و به او اجازهی انتشار نسخهی خود را بدهند.
آنها نام آنرا SnyderCut# گذاشتند. طرفداران میتوانند باهوش باشند، اما بعضی از آنها بهطور وحشتناکی آزاردهندهاند که با گذشت زمان تعداد آنها بیشتر نیز شده بود. در ماه می گذشته، بالاخره طرفداران به آرزوی خود رسیدند، زمانی که وارنر پتانسیل استفاده از همهی تبلیغات رایگان را در خود دید و یک کار بیسابقه در سرویس پخش استریم خود یعنی HBO Max انجام داد.
معمولا کارگردانان کنترل خلاقانهی پروژه را از دست میدهند یا سایر فیلمسازان وارد صحنه میشوند، اما اینکه یک استودیو به یک فیلمساز از کار افتاده فرصتی دوباره دهد و آزادی خلاقانهای که از او گرفته شده را به او بازگرداند، چیزی نیست که به طور معمول وجود داشته باشد. بهخصوص وقتی برخی از محبوبترین و پردآمدترین شخصیتهای تاریخ فرهنگ عامه درگیر این قضیه شوند. اسنایدرکات در تاریخ ۱۸ مارس اکران میشود. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر فراز و فرودهای خاص خود را تا رسیدن فیلم به مرحله پخش طی کرده است.
برای دوستداران کارگردان، این یک پایان هالیوودی برای یک داستان هالیوودی است، اما برای واقعهی ویرانگری که برای زک اسنایدر و عزیزانش در سال ۲۰۱۷ اتفاق افتاد، هیچ راهحلی نیست و کاری برای آن نمیتوان کرد. در گیر و دار درگیری با برادران وارنر، دختر ۲۰ سالهی اسنایدر، در زندگی خود از دانشگاه به خانه و در میانهی یک مبارزهی طولانی با افسردگی، جان خود را از دست داد. اینجا نقطهایست که داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر حال و هوای غمانگیزی به خود میگیرد.
پس از گذشت دو سال که تا حد زیادی روی فرزندان و خانواده متمرکز بود، زک و دبورا دوباره به کار خود بازگشتند. یک کار بسیار سخت اما حیاتی برای بهبود یافتن! هنگامی که آنها برای این داستان با Vanity Fair صحبت کردند، آنها در حال تکمیل Army of the Dead و بازیابی دیدگاه اصلی زک برای لیگ عدالت بودند. مورد آخر یک رویداد چهار ساعته برای HBO Max خواهد بود که برای برنامههای پیشگیری از خودکشی پول جمع میکند که به دیگران کمک میکند تا از غمی که خانوادهاش را شوکه کرده بود چشمپوشی کنند.
مرگ دختر آنها دلیل دور شدن اسنایدرها از لیگ عدالت بود، آنها متوجه شدند که باید بیشتر با فرزندان و با یکدیگر تعامل داشته باشند تا اینکه در نبرد با یک استودیوی قدرتمند، در حال شکست باشند. حالا دختر از دست رفتهی زک، دلیل اصلی او برای بازگشت است.
اسنایدر در پایان فیلم در حالی که زیر سایهبانی نشسته است میگوید: برای Autumn ( نام دخترش )… انگار همهی فریمهای فیلم روی صفحهی نمایش اطراف او یخ زده است. این فیلمساز ۵۴ ساله و احساسی هنگامی که در مورد دخترش صحبت میکند همیشه به یک نقطه خیره میشود. او میگوید: بدون او این اتفاق هرگز نمیافتاد.
زک و همسرش که در آن موقع دنیس وِبِر بود، Autumn را هنگامی که یک ساله بود به فرزندی پذیرفتند. «البته کمی بیشتر از یک، او یک نوزاد بود اما بسیار پرانرژی»، این را زک هنگامی که لبخندزنان به یاد خاطرات دخترش افتاده بود گفت. Autumn کمی از پسر آن زوج یعنی الی بزرگتر بود.
آنها قبل از طلاق دو فرزند دیگر نیز داشتند. اسنایدر دو پسر از Kirsten Elin نیز داشت که در نهایت در سال ۲۰۰۴ با دبورا، کسی که شریک او در تهیهکنندگی به مدت طولانی بود، ازدواج کرد و با او دو فرزند دیگر را نیز به سرپرستی گرفت. این فیلمساز در اغلب اوقات گفته است که پدرخوانده بودن یکی از دلایل او برای سرمایهگذاری روی داستان کال-ال بود. موجود قدرتمندی که به لطف عشق و مراقبتهای جاناتان و مارتا کنت به سوپرمن تبدیل شد. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر از لحاظ احساسی میتواند باعث شود که دید دیگری به این فیلم داشته باشید.
پس از گذشت بیش از سه سال از مرگ Autumn، اسنایدر هنوز هم زمانی که از او حرف میزند بین گذشته و حال میلغزد. وی در مورد خانوادهاش میگوید: او تنها طرفدار بود. امروز، الی نیز به فیلمسازی علاقهمند است، اما Autumn تنها فرزندی بود که با اشتیاق بچهگانهی پدرش نسبت به خدایان، بیگانگان و ابرقهرمانان مطابقت داشت. او میگوید: او فوقالعاده خلاق بود. او در دانشگاه Sara Lawrence درس میخواند تا یک نویسنده شود.
اسنایدر گوشی خود را برداشت تا یک سلفی از Autumn را که یک ژاکت letterman به تن داشت را نشان دهد، همان ژاکتی که کاراکتر ویکتور استون(سایبورگ با بازی ری فیشر) در فیلم لیگ عدالت به تن داشت. یک ستارهی فوتبال که به طرز وحشتناکی در یک تصادف رانندگی آسیب میبیند و توسط پدر دانشمندش به سایبورگ تبدیل میشود.
Autumn تحت درمان و مصرف داروها بود، اما افسردگی به طور بیرحمانهای هنوز وجود داشت. اسنایدر با چشمان اشک آلودش اینطور میگوید: او همیشه در مورد ارزش خود متعجب بود. همیشه دنبال این بود که ارزش من چیست؟ من باید چیکار کنم؟ باید دنبال چه باشم؟ و من به او میگفتم تو شگفتانگیز هستی، منظورت از ارزشت چیه؟ تو بیشتر از هرچیزی در جهان ارزش داری! و او فقط تایید میکرد.
اسنایدر میگوید که Autumn برای خلاص شدن از درد نوشتن را انتخاب کرده بود، کلماتی به کار میبرد که دردش را توصیف کنند. او عاشق موضوعات علمی تخیلی بود. شخصیتهای اصلی داستانهای او همیشه درگیر جنگ با چیزهایی از بُعد دیگر هستند که هیچکس نمیتواند آنها را ببیند. اما این بیماری یک جنگ واقعی است و این جنگ هر روز برای او اتفاق میافتاد، من فکر میکنم بسیاری از مردم نیز درگیر این نبرد هستند و با سر تکان دادن به شما لبخند میزنند.
این حقیقت که استودیو بعد از مرگ Autumn ایمان خود به اسنایدر در ساخت Justice League را از دست داده بود به نظر امری بیهوده و بیمعنی به نظر میرسید. اسنایدر میگوید این اتفاق مانند یک صاعقه در مرکز این حماسه (فیلم) بود و از بسیاری جهات تمام کارهایی که انجام دادیم را تحت تاثیر قرار داد.
اسنایدرها بعد از مرگ Autumn نیز سعی کردند تا دو ماه ادامه دهند و با به پایان رساندن لیگ عدالت به اندکی آرامش دست پیدا کنند. اما در آن زمان اوضاع با برادران وارنر پیچیده شده بود. خبری که به بیرون منتشر شد این بود که اسنایدرها به دلیل فاجعهی خانوادگی خود، داوطلبانه فیلم را ترک کردند و زک خود ویدون را برای تکمیل فیلمی که برنامهریزی کرده بود انتخاب کرد که البته فقط نیمی از آن واقعیت داشت.
در سال ۲۰۱۰، هنگامی که او برای اولین بار کار بر روی فیلمهای DC برای برادران وارنر را شروع کرد، اسنایدر به عنوان یک کارگردان با بصیرت دیده شد، هرچند که گاهی اوقات نظرات منتقدان چیز دیگری بود. او در سال ۲۰۰۴ با ساخت نسخهی جدیدی از Dawn of the Dead از میان موزیک ویدیوها و آگهیهای تبلیغاتی ظهور کرد و درخشش خود را با یک داستان جسورانه از یک دنیای دیگر یعنی فیلم 300 ادامه داد که تبدیل به یک فیلم پرفروش در گیشه شد.
با توجه به انتخاب پروژههایش، اسنایدر Watchmen را انتخاب کرد، یک رمان نمادین گرافیکی که عناصر کلاسیک داستانپردازی ابرقهرمانان را کوچک میشمرد و ماهیت فاسد قدرت را کشف میکرد. اقتباس وی در سال ۲۰۰۹ انتظارات کمیک بوک را درست زمانی که هالیوود در حال ساخت فرانچایزهای جدید حماسی بود، از بین برد. اسنایدر سپس آثار ناامیدکنندهی دیگری مانند Legend of the Guardians and the surreal و Sucker Punch را نیز در کارنامه دارد البته قبل از اینکه اثری در مورد افسانهای میان افسانهها داشته باشد؛ یعنی سوپرمن.
هنگامی که این فیلم در سال ۲۰۱۳ به نمایش در آمد، مرد فولادی هنری کویل را به عنوان چیزی که جهان به آن نیاز داشت معرفی کرد، درست همانطور که فیلم 300 این کار با جراد باتلر کرد. اسنایدر میخواست یک کلارک کنت متفاوت با آن چیزی که «کریستوفر ریو» بازی کرده بود ارائه کند.
سوپرمن اسنایدر مایل بود تا به خاطر هر آن چیزی که فکر میکند درست است خونریزی کند، کاری که بسیاری از طرفداران این شخصیت آن را سرزنش میکردند و در حالی که او ناجی جهان بود هرگز احساس نمیکرد که واقعا به آن تعلق دارد. استودیو امیدوار بود تا مبلغی بیش از ۶۶۸ میلیون دلار را از گیشه بهدست آورد، اما فیلم Man of Steel به اندازهی کافی خوب بود تا اسنایدر بن افلک را در نقش بروس وین در فیلم بعدی یعنی Batman V Superman: Dawn of Justice وارد این جهان کند. این فیلم میتواند یک مقدمه برای Justice League باشد، یک کراس اوور ابرقهرمانی که بسیاری از علاقهمندان سینما همیشه منتظر آن بودند.
اسنایدر فقط فیلمهای با بودجهی بالا نمیساخت. او معمار کل جهان سینمایی DC شده بود و انتخاب بازیگرانش به نوعی معرکه بود. او Gal Gadot را برای بازی در نقش Wonder Woman در فیلم Batman V Superman انتخاب کرد و کمی بعدتر فیلم مستقلی از پرنسس آمازونیها توسط Patty Jenkins ساخته شد.
اسنایدر میگوید: یادم میآید که Gal به من گفت زک من قصد داشتم این کار را کنار بگذارم و تقریبا داشتم آماده میشدم که به شهر خودم برگردم و در آن جا زندگی کنم. کار من با هالیوود تمام شده بود… اما هنگامی که او وارد شد با خود گفتم این همان زن شگفتانگیز من است. حالا او زن شگفتانگیز تمام جهان است. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر روایت امیدهاییست که دوباره جان گرفتهاند.
همانند فیلم Man of Steel اسنایدر همچنان انتظارات و هنجارها را به چالش کشید که گاهی منجر به عقبنشینی از سوی استودیو و طرفداران میشود.
به عنوان مثال، آکوامن در کمیکها کمی متفاوت است. در انتخاب نقشها برای فیلم Batman V Superman، اسنایدر تصمیم گرفت از موهای بور و چشمهای آبی قهرمان کتابهای کمیک صرفنظر کند و آنها را با موهای بلند و سیاه و نگاه تیرهی جیسون موموآ جایگزین کند، کسی که در ابتدا به عنوان بروس وین تست بازیگری داده بود. اسنایدر میگفت او مانند یک جزیره در اقیانوس آرام است، یک ارتباطی بین او و دریا وجود دارد، اگر او آکوامن باشد چه؟ همه به او میگفتند تو دیوانهای، این دو مثل هم نیستند.
استودیو به اسنایدر این قدرت را داد تا برای انتخاب ارزشمندترین شخصیتها به هر کجا که دوست دارد برود و او همیشه به جایی غیر از آنچه که استودیو میخواست میرفت. هنوز هم به اعتبار وی، تمام فیلمهای اخیر DC از دنیای اسنایدر به عنوان پایه و اساس استفاده کردهاند، حتی Suicide Squad و Birds of Prey در شهر گاتهامی که او ایجاد کرده بود اتفاق افتادند. فیلم آیندهی فلش، فیلمهای جدا شدهی DC از میان جهانهای چندگانه را به هم متصل خواهد کرد و بتمن مایکل کیتون(ممکن است) در کنار بتمن افلک ظاهر شود.
اما نظرات منفی در مورد فیلم بتمن در مقابل سوپرمن اعتماد برادران وارنر به اسنایدر را از بین برد. حتی کسانی مانند رییس تولید یعنی Greg Silverman هم نگران بودند. او که اکنون بنیانگذار و رییس شرکت مستقل تولید محتوای Stampede Ventures است میگوید: وقتی بتمن در مقابل سوپرمن اکران شد و ما با واکنش منفی طرفداران روبرو شدیم، بسیار برای همهی ما ناامید کننده بود. ما فیلمی ساخته بودیم که تماشاگران را راضی نکرده بود.
وقتی که اسنایدر این کار را ترک کرد، لیگ عدالت ناتمام خود را به عنوان یادگاری در لپ تاپش ذخیره کرد. او با خود گفت شاید جالب باشد که آن را به دوستانش نشان دهد.
فیلمهای استودیو رقیب یعنی Marvel، که موفقیت آنها فشار زیادی به تیم DC وارد کرد، نحوهی بیان داستانهایشان ریشه در کتابهای کمیک دارد، داستانهایی در مورد افرادی که با قدرتهای خارقالعادهی ناگهانی دست و پنجه نرم میکنند. جهان اسنایدر از جهتی دیگر به ابرقهرمانان خود نزدیک شد و خدایان و جاودانگان را به صورتی دیگر به تصویر کشید به طوری که با خیال راحت از قدرتهای کیهانی خود استفاده میکردند و برای انسان بودن و ارتباط با دنیای معمولی تلاش میکردند.
این کارگردان تصور میکرد شاید اینگونه کمی تراژیکتر و چالشبرانگیزتر از داستانهای کتابهای کمیک باشد، اما برادران وارنر میترسیدند که قهرمانان او تیره و تار شده و تواناییهای آنان نفرین شود. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر فراتر از مشکلات بین یک کارگردان با یک شرکت فیلمسازی و سرگرمی است.
دایان نلسون که در آن زمان رییس DC Entertainment بود، میگوید: اسنایدر آنقدر دنبال خلاصه سازی نبود و از این نظر قدردان او هستم. زک یک داستاننویس بصری ماهر است که به داستانهای فردی کاراکترها اهمیت میدهد. برای برخی افراد این ویژگی شگفتآور است اما برای برخی دیگر اینطور نیست زیرا آنان نظرات ثابتی در مورد اینکه این شخصیتها چه هستند و چه نیستند دارند.
در سال ۲۰۱۶، همزمان با شروع فیلمبرداری اصلی لیگ عدالت در انگلستان، شایعاتی مبنی بر اخراج اسنایدر بر سر زبانها افتاد. این اتفاق نیفتاد، اما رییس و مدیرعامل شرکت برادران وارنر، کوین سوجیهارا، دو ناظر یعنی مسئول بخش خلاقیتهای DC Entertainment، جف جانز و مدیر تولید مشترک برادران وارنر، جان بِرگ را انتخاب کرد و دستور این بود که حداقل یکی از آنها سر صحنهی فیلمبرداری حاضر باشد.
بِرگ، که اکنون رییس تولید در Stampede است، این وظیفه را به عنوان یک کار نه چندان جالب به یاد میآورد. او میگوید: این کار واقعا مشکل بود و موقعیتی نبود که آن را دوست داشته باشم. من سعی میکردم تا در مورد فکرهای خلاقانهام کاملا رک باشم. کار من این بود که سعی کنم تا میان کارگردانی که به طور غریزی پیشزمینهای تاریک در مورد فیلم در نظر دارد و استودیویی که میگفت چه درست چه غلط این چیزی نیست که طرفداران میخواهند، میانجیگری کنم. من به کارگردان احترام میگذاشتم و چیزهایی که از طرف شرکت به من ابلاغ میشد را دنبال نمیکردم چون فکر میکردم آن چیزها مانعی برای ساخت یک فیلم عالی است. هرچه در داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر جلوتر میرویم، اختلافات بیشتر میشوند.
اسنایدر میدانست که چرا جانز و بِرگ سر صحنهی فیلمبرداری بودند. او میگوید: این کار شبیه بچهداری بود. اما اسنایدر مهربان و خوشبین بود. او میگوید: این کار خیلی من را اذیت نکرد، زیرا آنها تهدیدآمیز نبودند. من فقط حس میکردم که آنها ایدههایی دارند و دوس دارند کمی طنز و از این جور چیزها را به فیلم تزریق کنند که به نظر من باعث میشد فیلم آن طوری که میخواستم خشمگین و تاریک نباشد.
اما برادران وارنر برخی از تصورات گستردهی خود را به لیگ عدالت اضافه کرد. مانند اضافه کردن یک رابطهی عاشقانه بین بروس وین (بن افلک) و لوییس لین (امی آدامز)، که در فیلم قبلی در سوگ سوپرمن بود. اسنایدر میگوید: قصد این بود که بروس عاشق لوییس میشود اما متوجه میشود که تنها راه نجات بشریت برگرداندن سوپرمن به زندگی است. بنابراین او به صورت دیوانهواری با خود درگیر بود زیرا لوییس همچنان عاشق سوپرمن بود.
ما این سخنرانی زیبا را از بروس داشتیم زمانی که به آلفرد گفت من هرگز یک زندگی در بیرون از غار نداشتم. من هرگز دنیایی فراتر از این را برای خودم تصور نکردهام. اما این زن باعث میشود فکر کنم که اگر این گروه از خدایان را دور هم جمع کنم، آن وقت کار من تمام شده. من میتوانم خارج شوم، من میتوانم ترک کنم اما برای او کارساز نیست.
نکتهی منفی ساخت چنین اثر حماسی، انتظارات مالی استودیوها بود. برای لیگ عدالت، برادران وارنر یک فروش یک میلیارد دلاری را از گیشه میخواستند اما فیلمهای اسنایدر هرگز چنین فروشی را تجربه نکرده بودند. در ژانویه سال ۲۰۱۷، کارگردان فیلمبرداری اولیهی خود را به سوجیهارا نشان داد که البته به گفتهی اسنایدر و بقیه خوب پیش نرفت.
از جملهی این موارد طولانی بودن فیلم بود. اسنایدر گفت که سوجیهارا گفته تا این فیلم دو ساعت باشد. این کار تاثیر منفی داشت. زیرا باید از یک سری اتفاقات جالب صرفهنظر کرد. مانند داستان فرعی عاشقانه و بامزه بین بری و آیریس که آیریس به طور کامل در نسخه ویدون غایب بود(روزی که Vanity Fair از دفتر وی بازدید کرد، اسنایدر در حال نهایی کردن موسیقی برای صحنهی بازیابی شدهای بود که در آن فلش آیریس را از تصادف اتومبیل نجات میدهد.).
اسنایدر در دستور کوتاهتر کردن فیلم مشکلات ساختاری زیادی را میدید. او میگوید من چگونه قرار بود تا در دو ساعت شش قهرمان و یک بیگانه با قدرت نابودی جهان را معرفی کنم؟ منظورم این است که من میتوانم آن را انجام دهم، واضح است که میتواند انجام شود و به نسخهی ویدون اشاره میکند، اما گفت که من آن را ندیدهام.
گزارشهایی مبنی بر این که خود اسنایدر از ویدون درخواست کمک کرده نادرست است. جانز، یکی از ناظران صحنه، در حال برنامهریزی یک فیلم Batgirl با ویدون بود و اسنایدر و دیگران میگویند که جانز، ویدون را برای بازنویسیهای لیگ عدالت استخدام کرد. بار دیگر اسنایدر مهربان امیدوار بود و گفت: من فکر کردم که او میتواند صحنههای جالبی را بنویسد و این کار او سرگرمکننده خواهد بود.
به زودی مشخص شد که برادران وارنر هر روز به ویدون قدرت بیشتری میدهند. او نه تنها در زمان فیلمبرداریها نظر خود را میدهد، بلکه خود به نوعی کار کارگردانی نیز انجام میداد. اسنایدر میگوید که او فقط یک مکالمه با ویدون داشته است، در مورد یادداشتهای استودیو.
زک و دبورا که در اندوه مرگ Autumn غرق شدند و بجای آن که در کارشان آرامش داشته باشند احساس غم میکنند و تصمیم گرفتند تا از پروژه کنارهگیری کنند. زک میگوید ما فقط ارادهی مبارزه را در بسیاری جهات از دست دادیم. همهی ما، همهی خانواده آن قدر برای از دست دادن Autumn شکسته بودیم که به نظرم در آن زمان کار درستی را انجام دادیم اما واقعا میخواهم بدانم که این مبارزه ارزشش را داشت یا ما فقط درجا زدهایم؟
او یکی یکی با اعضای بازیگران و تیم خود تماس گرفت. ری فیشر در صحنهی فیلمبرداریهای مجدد اسنایدر در پاییز گذشته گفت: من در یک سالن سینما بودم و داشتم وارد AMC میشدم، درست زمانی که در میدان تایمز بودم زک با من تماس گرفت و گفت که به دلیل مسائل خانوادگی باید از پروژه کنار برود. من در آن لحظه یک تریلیون سوال داشتم و قلبم لرزید.
ویدون حدود سه چهارم از آن چه که اسنایدر ساخته بود را بازنویسی و دوباره فیلمبرداری کرد. وقتی طرفداران از او راجع به فیلمی که قرار بود نام او بر روی آن باشد پرسیدند او هیچ ایدهای راجع به اینکه آنها در مورد چه چیزی حرف میزنند نداشت. بیشترین ضرر را برادران وارنر متحمل شد زیرا ویدون در واقع فیلم را نجات نداد. یک مدیر استودیو که نمیخواست نامش فاش شود اینطور گفت: وقتی ما دیدیم که جاس در واقع چه کاری انجام داده است بدجوری گیج شدیم. بدترین جای ماجرا این بود که کسی نمیخواست اعتراف کند که این یک اثر افتضاح است. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر روایتی از بیاعتمادی یک طرفه است.
لیگ عدالت در تاریخ ۱۷ نوامبر سال ۲۰۱۷ اکران شد. از آنجا که Cavil همزمان مشغول بازی در فیلم Mission Impossible Fallout بود، تیم ویدون مجبور شد تا سیبیلهای وی را به صورت دیجیتالی پاک کند که باعث انحرافاتی در صورت وی شد. این کار باعث جا افتادن شوخیها و حرفهایی در پشت صحنه شد.
فیشر علنا ادعا کرد که ویدون سر صحنه از ادبیات نامناسب استفاده میکرد و مدیران اجرایی برادران وارنر توجهی نداشتند. گدوت به لسآنجلس تایمز گفت که او یک تجربهی منفی با ویدون داشته است و گزارش آن را به افراد بالاتر نیز داد. پس از نتیجهگیری از تحقیقات برادران وارنر اعلام کرد که اقدامات اصلاحی انجام شده است اگرچه استودیو مشخصات خاصی را ارائه نداد. چند روز قبل از این اعلامیه، HBO که بخشی از وارنر مدیاست، با سریال علمی تخیلی Nevers از ویدون جدا شد. درگیری فیشر با استودیو همچنان ادامه داشت و از نتیجهی تحقیقات تعجب کرده بود.
نلسون رییس سابق DC میگوید: بازیگران به زک وفادار بودند و حاضر بودند برای او صدمه ببینند. ورود به این پروژه برای هر کارگردان جدیدی دشوار بود. اما این که چطور جاس تصمیم گرفت تا با آن کنار بیاید به خودش مربوط است.
پس از اکران نسخهی ویدون، اتفاق جالبی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت:
ReleaseTheSnyderCut#
اسنایدر به تدریج شروع به تشویق این جنبش کرد اما این اولین چیزی بود که ذهنش را مشغول کرده بود.
اسنایدر میگوید: از زمانی که ما رفتیم شاید سال عالیای نبود اما کارهای زیادی را با خانواده انجام دادیم که خیلی مهم بود. یک سال مهم.
اینجا نقطهای بود که داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر رنگ و بوی شروع یک پیروزی را گرفت.
او پس از عزاداری برای Autumn و شروع بهبودی خانوادهاش، کار بر روی Army of the Dead را آغاز کرد، یک داستان بامزه و بسیار تاریک در مورد یک تیم نخبه که در لاسوگاس که مورد هجوم زامبیها قرار گرفته و به دنبال یک گنجینه پیش از نابودی هستند(ویروس زامبی از ناحیهی ۵۱ پدیدار میشود، بنابراین ممکن است که بیگانگان نیز در این امر دخیل باشند.). اسنایدر طی یک مصاحبهی یک روزه، کانسپت آرتها، وسایل نقلیه، سلاحها و موجودات مافوقطبیعیای را معرفی میکند. همه از راه دور از طریق Zoom کار میکنند. پشت او در قفسهی کتاب یک قاب با دو عکس وجود دارد، Eli و Autumn در لباس شنا هنگامی که کودک بودند و لبخندی درخشان بر لب دارند.
رقیبهای فیلم Army of the Dead بسیار زیادند و مجموعههای از قبل ساخته شده و حتی انیمیشنهای مربوطه بسیار گیراترند. اسکات استوبر رییس فیلمهای اصلی Netflix میگوید: این فرصتی است که یک جهان خلق کنیم آن هم با کارگردانی که تشنهی برگشتن است. زک روزهای سختی را پشت سر گذاشت و من فکر میکنم که او احتمالا فهمیده است، مثل همهی ما، که آسیبپذیر بودن بد نیست. برای آنهایی از ما که آنقدر خوششانس بودیم تا او و دبورا را بشناسیم، او انسانی بسیار با روح، مهربان و متفکر است.
اسنایدر در زمانهای که بازار سواستفادهی کارگردانان داغ است، یک ناهنجاری محسوب میشود. حتی مدیرانی که گاهی با او اختلاف داشتند قبول دارند که او واقعا خوب است. Silverman میگوید: من میتوانم از او قویتر باشم اما او یک فرد فوقالعاده است و محیط کاری شگفتانگیزی را در مجموعهی خود ایجاد میکند. او واقعا برای تیم و بازیگران خود ارزش قائل است.
فیلمهای اسنایدر بیشتر در مورد استفاده از قدرت و معنای استفاده از آن است. شاید اجتنابناپذیر باشد که او در نهایت نه تنها به اتوبوس ReleaseTheSnyderCut# بپیوندد، بلکه شاید آن را براند.
وقتی اسنایدر از برادران وارنر جدا شد، لپتاپ خود که با یک برچسب لیگ عدالت تزیین شده بود را نیز با خود برد. بر روی حافظه لپتاپ نسخهی چهار ساعتهی لیگ عدالت قرار داشت که خالی از جلوههای بصری، موسیقی و هر آن چیزی که آن را تبدیل به یک فیلم واقعی میکرد، بود. همچنین این نسخه سیاه و سفید نیز بود. برای او این یک یادگاری بود. او با خود فکر کرد که میتوان آن را به دوستان و نزدیکان و یا افراد دیگر نشان داد.
به جای محو شدن، تقاضا برای اسنایدر کات در طول سالها بیشتر شد. طرفداران با هواپیماهای تک نفره که پرچم Release the Snyder Cut به آنها وصل بود به دور استودیوهای برادران وارنر در Burbank و گردهمایی سالانهی Comic-Con در San Diego چرخیدند و همچنین هزینهی زیادی برای نصب یک بیلبورد در میدان تایمز پرداخت کردند. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر روایت مبارزهی یک خانواده به وسعت کل جهان است.
برخی از دنبالکنندگان فقط طرفدار فیلم نبودند، بلکه از شبکههای اجتماعی برای حمله به افرادی که منتقد اسنایدر یا علت آنها بودند استفاده میکردند. شاید آنها امیدوار بودند که مخالفان را ساکت کنند و یا شاید فقط دور خودشان میچرخیدند. به هر حال خبرنگاران فیلم، با برداشتهای منفی گزارش کردند که در معرض توهین و حتی تهدید قرار گرفتهاند.
کیلی دونالدسون که برای Pajiba.com مینویسد، میگوید: من فکر میکنم بسیاری از فرهنگهای فانتزی در این مسیر بسیار سمی قرار گرفتهاند. او اضافه میکند: این در مورد اسنایدرکات بسیار صدق میکند. شاید به این دلیل که آنها واکنشی گمراهانه نسبت به داستانهای قهرمانان در دنیایی تاریک و خصمانه از خود نشان میدهند.
البته اینکار از طرفداران Shazam و یا Birds of Prey برنمیآید اما از طرفداران Joker چرا. با این وجود او مشتاقانه منتظر فیلم اسنایدر است. او میگوید: من فکر میکنم فیلم 300 جالب است. ده دقیقهی اول فیلم Watchmen از بهترین چیزهایی است که یک فیلم ابرقهرمانی میتواند داشته باشد. حتی اگر اسنایدرکات را دوست نداشته باشم، بازم ترجیح میدهم تا شاهد هرج و مرجی باشم که توسط یک شخص ایجاد میشود تا اینکه ببینم داوران و منتقدان با دیدن یک فیلم چرت بزنند.
Drea Letamendi روانشناس بالینی، که به بررسی الگوهای کهن ابرقهرمانی در پادکست Arkham Session میپردازد، خاطرنشان میکند که طرفداران وقتی احساس کنند که از چیزی محروم شدهاند، پرخاشگر میشوند به ویژه در شبکههای اجتماعی.
او میگوید: آن چه من مشاهده کردم یک احساس مالکیت کاذب است که میتواند خود را به صورتهای مختلف مثل تهدید، سو استفاده و واکنشهای شدید و پیشبینی نشده زمانی که چیزی مطابق میلشان پیش نمیرود نشان دهد و مبارزه برای فیلمی که دیده نشد به یک دلیل خوب تبدیل شد. در برخی از محلهها، افرادی بودند که با صدای بسیار بلند صحبت میکردند و مردم به آنها گوش میدادند حتی اگر حرفهای منفی میزدند و این مسیر ادامه پیدا میکرد.
این افراد در واقع ممکن است جلوی حرکت را بگیرند مانند آشوبگران در یک تظاهرات مسالمتآمیز. اسنایدر نیز در مقابل چنین حرکاتی بهم میریزد. او میگوید: من صد در صد فکر میکنم چنین کارهایی اشتباه است. من فکر نمیکنم کسی باید کس دیگری را صدا کند، من همیشه سعی کردهام تا به کسانی که کارهای خوب انجام میدهند توجه کنم.
در نوامبر سال ۲۰۱۹ یک حرکت روبه جلو با یک هشتگ در توییتر آغاز شد که اسنایدر نیز از آن حمایت کرد. گادوت و افلک نیز خواستار پخش اسنایدر کات بودند. چند روز بعد، Toby Emmerich رییس گروه تصویربرداران وارنر با اسنایدر تماس گرفت و به او یک پیشنهاد داد، بیا دوباره تلاش کنیم. Emmerich گفت: بسیاری از افراد در شرکت از جمله من، همیشه حس بدی داشتیم در مورد اینکه زک نتوانسته بود نسخهی خود از فیلمش را به پایان برساند و بنابراین اگر راهی برای امکانپذیر ساختن آن از نظر مالی و منطقی وجود داشت، همان کاری که HBO Max کرد و زک تمایل به انجام آن را داشت، به نظر میرسید که این یک پیروزی برای همه است.
اسنایدر میگوید: در ابتدا برادران وارنر میخواستند تا فیلمبرداریهای خام موجود در لپ تاپش را پخش کنند. اما اسنایدر به آنها اعتماد نکرد. او گفت: من میروم، به سه دلیل: اول اینکه توجهی به اینترنت نمیکنید، دوم این که شما احساس میکنید برای درست کردن برخی چیزها همیشه حق با شماست و سوم این که شما یک نسخهی مزخرف از فیلم را میخواهید. میبینید؟ شاید من حق داشتم. من فقط ترجیح میدهم اسنایدر کات مثل یک شاخ اسب افسانهای بدرخشد.
اسنایدر حدس میزند که بازسازی مجدد ویدون حدود 70 میلیون دلاری برای استودیو آب خورده باشد. به همین دلیل، HBO Max خود را برای برنامهی جذاب چهار ساعته آماده میکند. چیزی گیر اسنایدر نمیآید. او میگوید: من قرار نیست حقوقی دریافت کنم. البته اولین بار او دستمزدش را گرفت. این بار او خواهان کنترل پروژه به صورت خلاقانه است و در پرداخت هزینهها کمک کرد . او گفت: من نمیخواستم زیر بار کسی باشم و این کار به من قدرت مذاکره با این افراد بسیار قوی را داد.
از طرف دیگر فیشر مشتاق بازگشت بود. او میگوید: روزی نبوده که طی این سه سال در مورد این فیلم فکر نکرده باشم. شبها مینشستم و با خود میگفتم چه میشد اگه دنیایی وجود داشت تا این فیلم در اون پخش میشد؟ من احتمالا باید آن را رها میکردم اما ما چیزهای زیادی را در این فیلم پشت سر گذاشتیم، این یک فیلم کاملا متفاوت است.
در مورد طرفداران نیز جنبش اسنایدر نیم میلیون دلار به بنیاد آمریکایی پیشگیری از خودکشی از طریق کمکهای مالی، فروش کالاها و حراج وسایل کمک کرده بود. دبورا اسنایدر با چشمانی اشکآلود میگوید: این کار جان بسیاری از انسانها را نجات داد. به همان اندازه که مردم چیزی را برای خود میخواستند، به همین دلیل شگفتانگیز نیز دور هم جمع شده بودند. او اضافه کرد: شما در تلاش برای کمک به کسی احساس ناتوانی میکنید و نمیدانید چه کاری باید انجام دهید. این به معنای واقعی کلمه زندگی یا مرگ است. احساس کردم واقعاً نمیدانیم کجا باید تغییر جهت دهیم.
بازسازی داستانی که او همیشه تصورش را میکرد، چیزی است که میتواند برای اسنایدر خوشحالکننده باشد. او میتواند به همان اندازه که دوستداشتنی است تاریک و عمیق نیز شود. او میتواند با خط زمانی رسمی DC پا به جهنم بگذارد و اجازه دهید این نسخه از لیگ عدالت هرجا که میخواهد پیچیده شود.
او سوپرمن را به جای آبی و قرمز نمادین، در یک لباس سیاه براق قرار داده است، جوکر (جرد لتو) را اضافه کرد و پایان فیلمش را با یک کامئوی زیبا از یک قهرمان فیلمبرداری کرد که ذهن طرفداران را درگیر خود کند. در اقدامی که میتواند بحثبرانگیز باشد، او فیلمش را به جای صفحه نمایش عریض در قالب 4:3 فیلمبرداری کرده است تا بتوان آن را در صفحههای IMAX نیز مشاهده کرد. برخی ممکن است با دیدن لیگ عدالت در HBO Max با خطهای سیاه در اطرافش کمی عصبی شوند اما اسنایدر با این موضوع مشکلی ندارد.
این کارگردان همچنین برخی از عناصر شخصی را در لایههای زیرین و عمیق فیلم جا داده است. این فیلم با آهنگ Hallelujah ساختهی لئونارد کوهن و با اجرای آلیسون کرو به پایان میرسد. این آهنگ مورد علاقهی Autumn بود و این به نوعی یادبودی برا او است. لیگ عدالت، هرچند که دیگران هر احساسی راجع به آن داشته باشند، از چیزهایی ساخته شده که اسنایدر و البته مردم آن را دوست دارند. او میگوید: وقتی که به درونمایهی فیلم میاندیشید، اگر من سفالگر بودم، چند ظرف سفالی میساختم تا از این طریق به راهم ادامه بدهم، اما من فیلمساز هستم بنابراین شما این فیلم غولپیکر را دریافت میکنید. او میخواهد که مردم آن را دوست داشته باشند. بعضیها ندارند؟ مشکلی نیست. هرچه که پیش بیاید حال او خوب است.
ارزش من چیست؟ من باید چیکار کنم؟ باید دنبال چی باشم؟
سوال های Autumn که اسنایدر مدام با خودش در مورد جوابهای آن فکر میکند. داستان جاستیس لیگ زک اسنایدر فراز فرودی است سرشار از اختلاف، مرگ، امید و در نهایت پیروزی. اگر با دقت به آن نگاه کنیم داستان ساخت این فیلم چیزی از یک روایت حماسی کم ندارد.
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید. نظرهای ارزشمند خود را در مورد این مطلب حتما با ما در میان بگذارید.
منبع: vanityfair